«لا تَقْصُصْ رُؤْياکَ عَلى إِخْوَتِکَ»[۱]
اشاره ديگر- قوله تعالى «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ» نهى فرمود يعقوب مر يوسف را از اظهار اين واقعه نزد برادران زيرا كه ديده بود كه برادر وى عيض[۲] با وى كيد كرد، و قصّه قابيل با هابيل و امثال ايشان بسيار است. و ديگر آنكه در ذات اولاد خويش اين صفت مشاهده میفرمود و میدانست كه در شأن ايشان اين هست كه باين امر اقدام نمايند، و در حديث وارد است كه «فراسته المؤمن لا تخطى فانّ المؤمن ينظر بنور اللّه» فرزند را وصيّت مشفقانه فرموده گفت: اى فرزند اين خوابها كه ديدى همه اسرار ملكى است و مخزن خزاين بدايع فلكى است، پس انفاس خويش نگاهدار، و با برادران اظهار اين واقعات مكن، كه مبادا كيدى كنند و تو طاقت كيد و حسد ايشان ندارى، يوسف گفت: اى پدر از اشاره كلام و فحواى كلمات شريفه شما چنين مفهوم می شود كه همه برادران در سلک نبوّت منخرط گردند، و به خلعت رسالت مشرّف شوند و از پيغمبران كيد نيايد، يعقوب فرمود: آرى از پيغمبران كيد نيايد و ليكن شايد كه شيطانشان بمكر و عذر بيالايد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ» «۲» كه با پدر ما آدم صفى چگونه كيد پيش برد.
نكتهٔ شريفه درين باب بشنو:
اى درويش اول اسناد كيد به فرزندان كرد بعد از آن شفقت پدرى ظهور كرده عذر ايشان بخواست و گناه در گردن شيطان افكند كه «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»
__________________
تفسیر حدائقالحقایق (قسمت سوره یوسف)
معینالدين فراهی هروی
۱. قرآن کریم، یوسف / ۵
۲. همان آیه