تسلیت هتک حرمت مرقد مطهر امامین عسکریین ( ع) خدمت مولای معظم حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ( ارواحنا فداه )
اختصاصی مجذوبان نور
انفجار و هتک حرمت مرقد مطهر امامین عسکریین سلام الله علیهما را به عموم مسلمین و شیعیان خصوصاً دراویش نعمت اللهی گنابادی و صاحت مقدس مولای معظم حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ( ارواخنا فداه ) تسلیت عرض نموده و این اقدام تروریستی را محکوم می نماییم .
امیدواریم دیگر شاهد این اتفاقات ناگوار برای جامعه مسلمین و شیعیان نباشیم و این اقدامات نابخردانه و فتنه انگیز باعث وحدت وانسجام اسلامی ، مسلمانان جهان گردد. و توجه مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران را به این نکته جلب می نمائیم که همان دستهایی که در کشور عراق این اقدامهای جنایتکارانه را انجام می دهند در کشور عزیزمان ایران نیز درصدد ایجاد تفرقه و آتش افروزی می باشند .
لذا لازم دیدیم در این خصوص قسمتی از لایحه تجدید نظر خواهی یکی از وکلای دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی که در دفاع از موکلون خود در پرونده ۵۴ نفر از دراویش به شعبه ۶ دادگاه تجدید نظر استان قم تقدیم نموده بودند و ارتباط به این وقایع دارد را برای یادآوری جهت ملاحظه دوستان و یاران عزیز بیاوریم .
ضمناً لازم به ذکر است این لایحه در پاییز سال ۱۳۸۵ تنظیم و تقدیم دادگاه تجدید نظر استان قم گردید و پس از آن رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران سال ۱۳۸۶ را سال وحدت ملی و انسجام اسلامی نام نهادند .
جهت ملاحظه متن کامل لایحه به بخش حقوق قسمت لوایح وکلای سلسله مراجعه فرمائید .
۱۱ـ اقدامات صورت گرفته در تعارض فاحش با شعار وحدت ملي و وحدت اسلامي جمهوري اسلامي است؛ بعد از پيروزي انقلاب شكو همند اسلامي رهبرمعظم انقلاب حضرت امام خميني(قدس سره شريف )وساير مسئولين مملكتي با توجه به تصويب قانون اساسي كه بر اساس تعاليم اسلامي ونگاه مدرن ومتعالي به آزادي خواهي و استقلال كشورو استقلال و آزادي ساير ممالك اسلامي بود وبراي مبارزه بامستكبران وظالمين جهاني دو شعار را سر لوحه كار ووظيفه خود قرار دادند ودر قانون اساسي بر اجراي آن تأكيد كردندكه عبارتند از:وحدت ملي و وحدت اسلامي درخصوص وحدت ملي همانگونه كه قضات محترم دادگاه تجديد نظرمستحضر مي باشند كشور عزيزايران ازقومهاي مختلف با اعتقادات مختلف تشكيل شده است و لذا هميشه بر وحدت تمامي قومهاي ايراني تأكيد شده علاوه بر آن جمهوري اسلامي همان گونه كه در اصل ۱۲ قانون اساسي به صراحت به مذاهب و فرق مختلف اشاره و توجه شده ، حفظ حقوق تمامي آنها مورد تأييد و قبول قرار گرفته است از جمله بخشی از شيعيان جعفری اثنی عشری که دراويش سلسله نعمت الهی گنابادی مي باشند حضور آنها در اين مملكت سابقه طولاني دارد كه در تأييد وجود و حضور اين سلسله توجه به موارد ذيل ضروري است . با توجه به موقعيت جغرافيايي ايران كه از ممالک مشرق زمين است، با توجه به سوابق تاريخي مهد تمدن جهان و اديان است و كشور عزيز ايران و مردم فهيم آن از قديم يگانه پرست و اعتقاد به وحدانيت خداوند تبارك و تعالي داشته اند كه ظاهراً در احاديث ديني نيز به اعتقادات ديرينه توحيدی ايرانيان توجه شده است و ازجمله اينكه كورش كبير را ذوالقرنين و احد از پيامبران بزرگ الهي معرفي مي كنند ؛ لذا بعضاً نگاه حاكمين ايراني نيز از قديم نگاهي ديني و الهي بوده است و اين نوع تصور و تفكر وجود داشته تا به حکومت صفويه در ايران رسيده است . وحكومت صفويه كه مقام معظم رهبري به كرات ازاين حكومت تقديرنموده ومعظم له درسفر هاي استاني ازجمله سفر ايشان به استان اردبيل درسخنراني خوداز شاه صفي الدين اردبيلي چه قدرداني مبسوطي كه بعمل نياوردندوهمين سفر اخير رياست محترم جمهوري كه ازحكومت صفويه ورهبران آنها از جمله شاه اسماعيل صفوي تقديروتشكرنمودند وبه نيكي ياد كردند. قضات محترم دادگاه تجديد نظر مستحضر مي باشند كه اگر كشور ايران كشور شيعي است و در حال حاضر مسئولين مملكتي و مراجع معظم تقليد و تمامي آحاد مردم از جمله افتخاراتشان مذهب شيعه جعفري اثني عشري است دراويش در تشكيل حكومت صفويه بعنوان يک حکومت شيعي بيشترين سهم را داشته اند كه در تاريخ ثبت شده و قابل كتمان نمي باشد از جمله مبارزات آنها مي توان به مبارزات شيخ صفي الدين اردبيلي و گروه سربداران و شاه اسماعيل صفوي و سايرگروههاي مبارز دراويش توجه نمود.
مضافاً اينكه اعتقادات دراويش و فقرا با عرفان اسلامي ايراني عجين شده است چه بزرگان دين و شريعت عموماً عارف و درويش و صوفي بوده اند و افتخار آنها فقر و درويشي است. كه از جمله اين بزرگان عبارتند از :
۱ ـ ملا محسن فيض كاشاني ۲ ـ صدرالمتألهين ملاصدراي شيرازي ۳ ـ شيخ سيد حيدر آملي ۴ ـ شيخ محمد جواد انصاري همداني ۵ ـ ملا محمد باقر مجلسي ۶ ـ قاضي سيد نورالله شوشتري ۷ ـ شيخ مرتضي انصاري ۸ ـ علامه سيد بحرالعلوم۹ ـ شيخ علي كاشف الغطا ۱۰ ـ ملا حسن قلي همداني۱۱ ـ آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي ۱۲ ـ شيخ نجم الدين رازي ۱۳ ـ وحتي علامه شهيد مرتضي مطهري در كتب خود از اين گروه تعريف و تمجيد نموده كه ثبت شده
۱۴ ـ و نوعی نگاه و نگرش از منظر حضرت آيت الله خمينی رهبر کبير انقلاب اسلامی نسبت به عرفان و تصوف که اخيراً نيز دراين خصوص مقاله ای آقاي علي تاجديني به نام (دست از طلب ندارم ) روزنامه همشهري يك مهر ۱۳۸۵ چاپ شده است، مراجعه شود و ساير علمای بزرگ و گرانقدر که از ذکر نام آنها خودداری می شود و همچنين رسانه ملي ايران نيز فيلمهايي از همين عارفان درويش ساخته و به نمايش گذاشته. بنابر اين بايد بپذيريم كه گروه كثيري از اين مردم در طول تاريخ اعتقادات خود را حفظ كرده و در جامعه حضور دارند ونمي توان به آنها وصله خارجي و دست ساز خارجي زد.علاوه بر اين سلسله، فرقه هاي مختلف ديگري در كشور حضور دارند و لازم به ذكر است درويشي و فقر در تمامي اديان وجود داشته و دارد كه مي توان به اعتقادات عرفاني در عقايد مانويه ، مزدكي ، مسيحي و زرتشتي و بودايي استناد نمود و در تعليمات حكماي ايران و هند نيز بي شك نوعي تصوف وجود دارد . اما مسلكي كه دردنيا به نام تصوف خوانده مي شود بي شبهه نوعی اعتقاد و نگاه به دين و متأثر از تعليمات قرآن و پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم و امام علي بن ابيطالب عليه السلام و ساير صحابه گرانقدر است .ولذا تصوف منحصر به مذهب تشيع نمي باشد ،گروه كثيري از جامعه ايراني را ،اهل تسنن و ساير فرق ديني تشكيل مي دهند ودر اعتقادات آنها نيز نوعي از نگاه تصوف و عرفان وجود دارد به همين دليل در قانون اساسي از آنها به صراحت نام برده شده است.
حال در اين شرايط كه مسئولين محترم مملكتي با گروهي از دراويش جعفري اثني عشري اينگونه ، برخورد تند و جدي مي كنند؛ ساير فرق ديني در اين كشور چه حسابي براي خود باز مي كنند و چه اطميناني به شعار وحدت ملي و اسلامي دارند و آيا اين شعار را به تمسخر نمي گيرند؟و آيا افرادي كه اين غائله را ايجاد نموده اند و سعي دارند دراويش را در مقابل جمهوري اسلامي قرار دهند و اعتقاد بدان دارند كه صاحبان انقلاب با دراويش برخورد جدي كرده اند. و دراويش شيعه را دشمن جمهوري اسلامي معرفي مي كنند و كار را به جايي مي كشانند كه حتي آنها را مسلمان نمي دانندآيا ساير فرق اسلامي از جمله برادران اهل سنت و ساير پيروان اديان نيز از نگاه اين گروه كافر و دشمنان جمهوري اسلامي معرفي و محسوب نمي شوند ؟آيا اين گروه خود به خود به مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ضربه اي هولناك و كشنده نزده است؟ آيا چهره وتصوير زشتي از جمهوري اسلامي به نمايش نگذاشته اند ؟آيا اين گروه با دست خودچهره جمهوري اسلامي را تخريب نكرده اند؟آيا اين اقدامات مورد تأييد شوراي امنيت ملي است؟آيا شورای امنيت ملی هزينه های ويرانگر و ضد ملی و اسلامی اين گروه را محاسبه نموده است؟يا برعكس از آنها تقدير وتشكرنيز مي شودوارتقاء درجه نيز مي گيرند؟! .آيا اين افراد باعث تزلزل حكومت ديني شيعي اسلامي نشده اند؟آيا به مشروعيت جمهوري اسلامي لطمه نزده اند ؟آيا صاحب نظر سياسي ومديريتي در مملكت وجود ندارد كه طرحي ريخته وبرنامه اي رافراهم نمايدكه سعي در ايجاد اطمينان خاطربين كليه فرق ديني واسلامي درجامعه شود؟يا هدف ادامه اين راه است؟!! ،كه نهايتاً كار را به جائي مي رسانند كه با دست خودمان مقدمات هر گونه بي حرمتي و اهانتي را به پيامبر عظيم الشأن و دين مقدس اسلام هموار مي سازيم تا جايي كه اخيراًرهبر مسيحيان جهان ( پاپ ) به صراحت اعلام مي نمايد:« اسلام با خشونت عجين شده است » البته آنچه در خصوص اين گروه از دراويش مشخص است هدف مبارزه جدي وطولاني ومستمر با آنها در سراسر كشور است كه نمي توان آنرا انكار كرد.اين برخورد در كليه شهرها واستانهاي كشور با دراويش شده است وهمه مردم نيز از آن آگاه هستند اين برخورداز ساليان گذشته تا كنون در كليه شهرهاي كشور از جمله : در كرمان،كرج،خراسان،تهران،اهواز،شيراز ،و اخيراً شهر بيدخت گناباد …صورت گرفته وادامه دارد .توجه به انتشارات روزنامه كيهان ،يالثارات، مصاحبه سردار ذوالقدر معاونت محترم سياسي امنيتي وزارت كشور وسايرين ومصاحبه استاندارقم حكايت از اين امر دارد. سخنراني نماينده محترم گناباددرمجلس شوراي اسلامي نيز مؤيداين امراست. حال سوال اين است كه سايرفرق اسلامي وقتي كه نظاره مي نمايند كه حكومت جمهوري اسلامي با يك گروه شيعه جعفري اثني عشري اينگونه برخورد مي نمايد،آياآنها قضاوت مسئولين مملكتي را نسبت به خود نمي سنجند ؟وقتي با شيعيان خاص مرتضي علي و دوستدار و عاشقان اهل بيت و مولي الموحدين امير مؤمنان علي ( ع) و منتظران خاص قائم آل محمد حضرت حجته ابن الحسن مهدی موعود(عج) اينگونه برخورد مي شود آنها تصور نمي كنند نگاه جمهوري اسلامي به آنها چگونه است؟
به كرات بيان شده مردم ايران مردمي با هوش هستند بنابر اين بايد توجه داشت با اين گونه اقدامات آنها چگونه قضاوت خواهند كرد؟و اگر اين قضاوت ملكه ذهن مردم شود در آينده و در بر خورد با شدايد آيا مي توان روي حمايت تمامي گروههاي مردم حساب باز كرد و به آنها اطمينان نمود؟آيا خارجي ها از اين فرصتها براي اهداف دراز مدت خود استفاده نمي كنند؟ما اعتقاد داريم كه تنها حكومت شيعي اسلامي جهان بايد با تدبير و آينده نگري بهتري حركت كند زيرا اگر برنامه ريزي خارجي ها به نتيجه برسد و اين حكومت ديني شيعي در دنيا از بين برود، بر سر دين و اعتقادات مردم در آينده چه خواهد آمد؟آيا ديگر جائي براي رشد حكوت ديني باقي مي ماند ؟ ببينيد در دنيا چه مبارزه اي بر سر آن است كه از تشكيل حكومت ديني از جمله در افغانستان و عراق جلوگيري بعمل آيد ، مگر معيار مبارزه آنها حكوت ديني ايران نيست ؟ آيا اين نوع برخورد باعث نمي شود ساير مردم مسلمان كشورهاي اسلامي نيز اعتقادي به شعار وحدت اسلامي نداشته باشند ؟ و علاقه اي به تشكيل حكومت ديني از خود نشان ندهند ؟ و زمينه را براي تشكيل حكوت هاي لائيك فراهم نمايند .
در ۲۷ سال گذشته مسئولين محترم تراز اول جمهوري اسلامي براي حفظ حقوق كشورهاي مسلمان و مردم مسلمان تحت ستم كه همگي اهل تسنن هستند ، بعضاً از منافع ملي خود مي گذرند . مگر مبارزه تنها كشور ايران با غرب بر سر اسلام نيست ، ۲۷ سال از برادران اهل تسنن فلسطيني ، بوسني هرزوگوين ، افغانستان وآفريقايي و شوروي و غيره حمايت نمي كنيم ، آيا مبارزه نمي كنيم ؟ آيا سرمايه گذاري نمي كنيم ؟ آيا به خاطر همين برادران مسلمان سني از منافع ملي خود نمي گذريم ، پس مبارزه ايران با غرب بر سر چيست ؟آيا مشخص شده آنقدر كه هزينه كرده ايم ، چقدر جواب گرفته ايم ؟ آيا تحقيق و بررسي شده است كه شيعه كشي در كشورهاي اسلامي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بيشتر شده يا كمتر؟ آيا درصدي از اين مبارزه خانمانسوز مسلمانان با هم به علت برخورد هاي اشتباه گروهاي افراطي در جمهوري اسلامي نيست ؟ مگر برادران اهل تسنن ايراني و رهبران آنها با مسئولين مملكتي كشورهاي مسلمان سني و مراجع و بزرگان ديني خود در آن كشورها ارتباط ندارند ؟ وقتي در كشور جمهوري اسلامي ايران دراويش نعمت اللهي گنابادي كه با صداي بلندوبا افتخار اعلام مي نمايند : مسلمان و شيعه جعفري اثني عشري و منتظر ظهور حضرت قائم آل محمد (ص) مي باشند ، را مسلمان نمي شناسند، آيا اهل تسنن خود را از ديد اين گروه مسلمان مي دانند ؟ پس هدف مجمع تقريب مذاهب اسلامي كه هزينه سنگين اين مجمع و كنگره هاي متعدد و مستمر ساليانه آن از بيت المالي كه دراويش شيعه و سني هاي ايراني كه جزء مردم ايران حساب مي شوند و از جيب آنها نيز هزينه مي شود براي وحدت اسلامي نيست ؟ برخورد گروهي از مسئولين مملكتي با دراويش آن هم در شهرمقدس قم در كجاي اهداف مجمع تقريب مذاهب اسلامي گنجانده مي شود ؟ اگر گروهي در فكر نابودي وريشه كني دراويش و تصوف از ايران هستند ، بايد گفت اين گروه متأسفانه بسيار كوته فكر ، و بدون انديشه و بينش مي باشند.آيا مي توان تصوف كه يكي از بزرگترين نحله هاي تفكر اسلامي است كه دامنه نفوذش شرق و غرب عالم را پوشانده و در فرهنگ و تمدن ايران ريشه دارد و قدمت آن از ظهور اسلام و حتي پيش از آن تا كنون بوده آيا قابل ازبين بردن است ؟ آيا اينگونه برخوردها باعث سازمان يافتن دراويش و جبهه گيري آنها با جمهوري اسلامي جهت حفظ اعتقادات خود و ادامه مبارزه منفي با جمهوري اسلامي و ايجاد تنش براي جمهوري اسلامي نيست؟لذا به نظر مي رسد اين نوع برخورد و مبارزه اشتباه ، باطل و خلاف قانون اساسي و وحدت ملی و اسلامی است و غير از هزينه هيچ نتيجه اي براي جمهوري اسلامي در بر ندارد.