«شهرداد روحانی» موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر سمفونیک ایران
نخستین اجرای فستیوال شبهای موسیقی بارانا در بیستون برگزار شد
و هزار سال پیش شیهه رود خروشان بر پهنه دشت بیستون در شیون تنبور درمیتنید. حالا یک هزاره میگذرد از روزی که شاهخوشین، شاه آیین یارسانان، بر کنارهی رود گاماسیاب با یارانش در مقام «یاری» مینواخت و اکنون کلک بیقرار زبردستترین نوازندگان ایرانی، بر دامن برج بلند بیستون مینوازد. شامگاه دوشنبه ٢٢ شهریور، پایتخت موسیقی ایران میزبان نخستین شب فستیوال «شبهای موسیقی بارانا» بود؛ فستیوالی که دور نخست آن در کاخ نیاوران تهران برگزار شده بود و حالا دور دوم اجرای خود را به محوطهی کاخ باستانی ساسانی واقع در کوهپایه بیستون کرمانشاه برده است. «شهرداد روحانی» و گروه هشتنفرهاش طلایهداران این جشنواره شدند و با اجرای ١٣ قطعه ساختهی این هنرمند، با حدود هزار هنردوست حاضر به ضیافت نشستند. تهمورس پورناظری، مدیر فستیوال موسیقی بارانا، از این فستیوال بهعنوان اولین فستیوال خصوصی موسیقی در ایران یاد کرد و گفت: «امکانات و شرایط برای اجرای این برنامه در کرمانشاه و در بیستون اگرچه دشوار بود؛ اما تمام ادارات و ارگانها برخلاف تصور من، از ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی گرفته تا شهرداری و استانداری همکاری ویژهای برای اجرای این برنامه داشتند». او این رخداد مهم را یکی از ستونهای موسیقی غرب کشور در آینده دانست.
سازها که کوک شد و آرشهها که به جنگ تیشه رفت، در ضیافت ماه و ستارگان، با اجرای قطعهی «سرزمین مادری»، بیستون از خواب برخاست و تن به نوای موسیقی سپرد. روحانی اجرای این قطعه را که در دوران جنگ ایران و عراق ساخته بود، به جانباختگان و جانبازان راه دفاع از میهن تقدیم کرد. قطعات «عذرا»، «قصه باران»، «بادبادک»، «لحظات شیرین»، «صدایی در شب»، «بر فراز آسمانها» و «اصفهان» نیز نواخته شد. قطعهی «مهتاب» به ماه نیمهای که در آسمان بیستون میدرخشید، تقدیم شد. قطعهی «پروانه» برای محیط زیست نواخته شد تا آن را پاس بداریم. قطعهی «ابدیت» را به یاد پدر نواخت و سرانجام به نام عشق و به نام بیستونی که عشق کند و شهرتش فرهاد برد، قطعه «زیبایی عشق» را به دو عاشق خفته در آن دیار تقدیم کرد.
اولین شب از دومین دوره فستیوال شبهای موسیقی بارانا، در حالی برگزار شد که این رخداد نو برای مخاطبان هنوز ناشناخته بود. یکی از مخاطبان با اشاره به اینکه تابهحال چنین تجربهای نداشته، گفت: «شاید به خاطر علاقهی من به این مکان تاریخی است، شاید هم واقعاً شکوه کوه مرا جذب خود کرده؛ اما میدانم که ارزش تجربهکردنش را داشت و شبی رؤیایی و بهیادماندنی شد». تهمورس پورناظری، مدیر فستیوال موسیقی بارانا، دربارهی استقبال از این برنامه گفت: «چهار فاکتور برای استقبال از برنامه وجود داشت. با توجه به تعدد کنسرتها در تابستان امسال در کرمانشاه، مسافرت آخر تابستان و پیوندهای ازدواج این شبهای عید و در نهایت مسافت ٣٠ کیلومتری کرمانشاه تا بیستون، به عقیدهی من استقبال بینظیر بود؛ کمااینکه این فستیوال رخدادی ناشناخته برای مردم بود و حالا نوید اتفاقات خوبی را در این شهر میدهد». اما یکی دیگر از حاضران با کمی گلایه از شرایط صدابرداری و محیطسازی میگوید: «بلندگوهای جلو و بلندگوهای پشت اختلاف زمانی داشتند، من که وسط نشسته بودم، صدا را با اختلاف میشنیدم و گیج شدم و بهناچار صندلی خود را عوض کردم؛ البته فکر میکنم چون برای خود برگزارکنندگان هم تجربهی جدیدی بود، این ناهماهنگیها طبیعی است و امیدوارم در اجراهای بعدی این مشکل حل شود». او همچنین خواست تا مدیران برگزاری فستیوال از این فرصت برای کارگاههای آموزشی استفاده کنند. اما تهمورس پورناظری با اشاره به اینکه با برگزاری این جشنواره و آمدن بهترینهای موسیقی ایران به کرمانشاه، شرایط استفاده از این پتانسیل آموزشی فراهم شده است، گفت: «در کنار اجراهای فستیوال، مسترکلاسها و کارگاههایی برگزار خواهد شد که برنامه آن از طریق مؤسسه بارانا اطلاعرسانی میشود. از پنج گروه حاضر، چهار گروه «کامکارها»، «شمس»، «بارتولومی و بیتمن» و «سهراب پورناظری و آنتونیو ری» مسترکلاس برگزار خواهند کرد. اجرای گروه پالت نیز به خاطر همزمانی با شهادت سرداران کرمانشاهی لغو شد». به گفتهی مدیر فستیوال، روند انتخاب شرکتکنندگان در جشنواره این بوده که از هر سبکی شاخصترینهای ایران در برنامه حاضر شوند و دو گروه شرکتکنندهی اروپایی سرشناس هم دعوت شدهاند. پورناظری با بیان اینکه همکاری نهادهای استان در زمینهی برگزاری این فستیوال حیرتانگیز بود، گفت که در سال آینده نیز در بیستون شاهد برگزاری آن خواهیم بود. فستیوال شبهای موسیقی بارانا، جشنوارهای با حضور شش گروه موسیقی مطرح ایرانی و اروپایی است که با مدیریت تهمورس پورناظری از سوی مؤسسه آفرینش هنر بارانا در سال ٩۵ در دو دوره برگزار شده و در سال ٩۶ در سه دوره در تهران، کرمانشاه و یک شهر تاریخی دیگر برگزار خواهد شد. گفتوگوی کوتاهی که در پی میآید، به بهانهی اجرای «شهرداد روحانی» موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر سمفونیک ایران در بنای تاریخی کاخ ساسانی بیستون در کرمانشاه است:
شما تجربههای زیادی از اجرای فضای باز در نقاط مختلف دنیا دارید؛ اما در ایران و در کرمانشاه با توجه به اینکه تجربهی چنین اجراهایی کم بوده، قاعدتاً امکانات و تجهیزات نیز کمتر است. با توجه به این شرایط، اجرا را چطور دیدید؟
من در خارج از ایران تجربهی زیادی در این زمینه داشتهام؛ اما برایم خیلی مهم بود که در کشور خودم این کار را انجام دهم. برای خود من هیجان خاصی داشت؛ بهویژه اینکه در مکانی خاص مثل کوهپایه بیستون اجرا شد. بهعلاوه مردم خونگرم و صمیمی هم استقابل زیادی کردند که برای من شبی فراموشنشدنی و رؤیایی بود.
برای بار دوم است که به کرمانشاه میآیید و حالا در کوهپایه بیستون نواختید. فکر میکنید بیستون همانطور که به گفتهی خودتان در هنگام اجرا، شما را تحت تأثیر قرار داده، در آینده برای ساخت یک قطعهی جدید منشأ الهام باشد؟
حتماً میتواند باشد و همانطور که حین اجرا قطعهی «زیبایی عشق» را به شیرین و فرهاد تقدیم کردم؛ چون با فضا مناسبت داشت، حالا هم فکر میکنم میتواند سرچشمهی ساخت قطعهای در آینده باشد؛ اما نیاز به زمان دارد؛ اگرچه من فرصت بسیار بسیار کوتاهی را در بیستون گذراندم؛ چون بهعنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران مسئولیتهایی دارم که نمیتوانم آنها را رها کنم. حتی فرصت نشد تمام بناهای تاریخی منطقه را ببینم؛ اما امیدوارم در فرصتی دیگر تمام خاطرههای این سفر را مرور کنم و اثری مرتبط با آن فضا خلق کنم که اندکی از عظمت این بنای تاریخی در آن متجلی شود. این نیز همانطور که پیشتر گفتم، نیاز به زمان دارد؛ چون در خلق یک اثر هنری عوامل زیادی دخالت دارند.
در دو سفری که به کرمانشاه داشتهاید، پتانسیل موسیقی کلاسیک در کرمانشاه را چقدر دیدید و تأثیر اجرای شما در شهرستانها بر جذب علاقهمندان به این سبک موسیقی چقدر خواهد بود؟
من اصولاً با برچسبزدن به موسیقی و دستهبندی به سبکها موافق نیستم و موسیقیای را خوب میدانم که پرداخت شده باشد و عمق داشته باشد و در نهایت با مردم ارتباط برقرار کند. این نامگذاریها خیلی برای من مهم نیستند. من موسیقی «شهرداد روحانی» را مینوازم و تمام آثارم ساختهی خودم است. در اجرای بیستون هم همانطور که مردم میگفتند، این اجرا با مخاطبان ارتباط خوبی برقرار کرد که این مهمترین اصل کار هنری است؛ چراکه اگر کار هنری با مردم ارتباط برقرار نکند، فاقد ارزش است. من فکر میکنم موسیقی من به همان اندازه با مردم کرمانشاه ارتباط برقرار کرد که با مردم دیگر نقاط جهان. این خود سرچشمهی علاقهی جوانان به موسیقی خواهد شد و بهنوعی مسترکلاس به حساب میآید. خیلیها پس از اجرا آمدند و از من پرسیدند که چطور باید موسیقی را شروع کنند و در کلاسهای آموزشی من شرکت کنند. این اتفاق خوبی است؛ چراکه موسیقی علاوه بر آنکه هنر باشد، یک علم است و باید به صورت علمی یادگیری شود.
برای اجرای بعدیِ بارانا به کرمانشاه سفر خواهید کرد؟
اگر از من دعوت شود، حتماً دوباره به بیستون و کرمانشاه باز خواهم گشت.
منبع: شرق