دکتر سید حسین نصر – ترجمه دکتر انشاءالله رحمتی
شکل رمزی حروف الفبا
در قرآن شناخت، تفاسیر و مطالعات قرآنی مستقلی که بر «علم جَفر» مبتنی است، بررسی نشده است؛ ولی لازم است در اینجا وجود چنین تفاسیر و مطالعاتی را متذکر شوم. علم جفر وجوه برجسته تعالیم باطنی قرآن کریم، از جمله معنای حروف مقطعه اسرارآمیزی را که در آغاز ۲۹ سوره آمده است، روشن میسازد و بسیاری از آموزههای مبنایی را توضیح میدهد؛ برای مثال بر طبق مابعدالطبیعةاسلامی، همه موجودات تجلّی اسماء و صفات خداوند است، ولی «انسان» که هم به معنای مذکر است و هم به معنای مؤنث، تنها موجودی در این عالم است که به لحاظ حقیقت تامّ خویش به عنوان «انسال کامل»، آینه تمامنمای همه اسمای الهی است.
باری، اسم الله شامل همه اسمای الهی است و به همین دلیل، یکی از نامهای پیامبر (ص)، به عنوان انسان کامل به تمام معنای کلمه، «عبدالله» است و نه مثلاً عبدالکریم؛ و «عبد» در اینجا به معنای محمل و مجلا [پذیرنده و انعکاسدهندة] یکی از اسمای خداست. بر طبق علم جفر، ارزش عددی «الله» ۶۶ است و همین طور است در مورد ارزش عددی «آدم و حوّاء»، که در وحدت دوجنسیتیشان، مرتبه/ حالت انسان را تشکیل میدهند. بدین سان، به کمک علم جفر میتوان این آموزه ژرف درباره مرتبه بشری در نسبت با خداوند را بیواسطه درک و شهود کرد.
دستگاه خط این الفبا نیز که عربی قرآنی در قالب آن کتابت شده است، معنایی/ مفادی رمزی دارد که در برخی مطالعات سنتی درباره معنای قرآن، روشن شده است؛ برای مثال در زبان عربی، همانند زبان انگلیسی، دو حرف نخست الفبا، الف و باء است. در دستگاه خط عربی، «الف» را به شکل یک خط عمودی مستقیم و «باء» را به شکل خط افقی با نقطهای در زیرش مینویسند. حال، الف نخستین حرف اسم الهی الله و باء نخستین حرف نخستین واژه قرآن، یعنی «بسمالله» است که کل متن آن به نام «بسمله» شناخته میشود. بر طبق علم رمزپردازی دستگاه خط عربی، «الف» رمز نزول کلمه الهی از عالم تعالی/ تنزیه الهی و «باء» رمز پذیرش آن در عالم بشری و در زبان بشری است که از این رهگذر تقدس یافته است. نقطه زیر «باء»، رمز تلاقیگاه این دو حرف (دو حرف عمودی و افقی)، است و بنابراین ذات همه حروف عربی و درنتیجه ذات قرآن را تشکیل میدهد. در خوشنویسی عربی سنتی، خطوط از تکرار هماهنگ نقطه واحد تشکیل شدهاند.
گفته پررمز و رازی منسوب به امام علی(ع) وجود دارد که معنای آن را فقط با استفاده از این علم ناظر به شکل رمزی حروف الفبای عربی وقتی به خط عربی نوشته میشوند، میتوان فهمید. از آن حضرت نقل شده است که: «کل قرآن در سوره فاتحه جمع است؛ کل فاتحه در بسمالله الرحمن الرحیم [که با حرف باء شروع میشود]؛ کل بسمالله در حرف باء، کل باء در نقطه زیر باء، و من آن نقطهام.» امام علی(ع) در اینجا به حالت باطنی «هویت برتر» یا «وحدت برتر» خویش، به تحقق تام توحید [در خودش]، اشاره دارد. این تبیین، بیانگر اهمیت علم رمزپردازی شکلهای الفبای استفاده شده در عربی قرآنی است و آن علمی است که باید [اهمیتش] را متذکر شد، حتی اگرچه در این تفسیر به دلیل مخاطبانی که این اثر به قصد آنان تألیف شده است، بدان نپرداختهایم.
ساختار صوری قرآن
به ساختار صوری قرآن بازمیگردم؛ باید تکرار کنم که قرآن شامل ۱۱۴ سوره است. «فاتحه» سوره آغازین آن دارای هفت آیه است و پس از آن سوره «بقره» قرار گرفته که بلندترین سوره قرآن است. سپس بهتدریج هرچه در متن پیش میرویم، به عنوان یک قاعده کلی، سورهها کوتاهتر میشوند، گو اینکه این قاعده استثناءهایی نیز دارد. بخش اخیر قرآن، شامل کوتاهترین سورههاست؛ ولی آخرین سوره، به لحاظ تعداد آیات یا کلماتش، کوتاهترین سوره نیست.
باید به کسانی که با قرآن آشنا نیستند، توجه داد که سورهها، با نظم تقویمی، مطابق با زمان نزولشان، مرتب نشدهاند. غالباً این گونه است که بخشهایی از یک سوره نازل میشد، سپس بخشهایی از سوره دیگر یا کل سوره دیگر نزول مییافت، وانگهی برخی آیات متعلق به سوره متقدمتر، نازل میشد. نظم سورهها امری وحیانی شمرده شده است؛ به این اعتبار که خود پیامبر(ص) جای آیات در سورهها و ترتیب سورهها نسبت به یکدیگر را، به صورتی که بر حضرتش نازل شده بود، تعیین کرد.
هر «سوره»، نامی و در مواردی بیش از یک نام دارد. مسلمانان معتقدند که برخی از این نامها نیز، همراه با فرمان در خصوص ترتیب آیات و نیز در خصوص اینکه کدام آیات به کدام سورهها تعلق دارد، به پیامبر(ص) وحی شده است و این صرفنظر از زمان نزول آنهاست. در طی بیست و سه سال رسالت پیامبر اکرم(ص)، زمانی که کل قرآن کریم نازل شد، بسیاری افراد آن را به حافظه سپردند و علاوه بر این بر کاغذ پوستی، استخوانهای شانه شتر، پوست گوسفند و چیزهای دیگر، نوشته شد.
گردآوری قرآن
بر طبق سنت، این کار به دست زید بن ثابت انجام گرفت و متن را به خلیفه نخست ـ ابوبکر ـ دادند و سپس به خلیفه دوم، عمر، رسید و پس از درگذشت عمر، در اختیار دخترش حفصه، یکی از زنان پیامبر(ص)، قرار گرفت. عثمان ـ خلیفه سوم ـ پس از مشورت با کسانی که این متن مقدس را از بر داشتند، دستور به جمعآوری قرآن برای بار دوم، و این بار نیز تحت هدایت زید بن ثابت داد. این متن، که به نام نسخه عثمانی شناخته میشود، چیزی بود که عثمان کاتبان را به رونویسی از آن امر کرد. سپس رونوشتها به چهار شهر بزرگ اسلام در آن زمان، یعنی مکه، کوفه، بصره و دمشق فرستاده شد و عثمان یک رونوشت نزد خودش نگه داشت. سپس این پنج متن، مبنای قرآن مکتوب که امروز در اختیار داریم، قرار گرفت.
در میان اصحاب پیامبر(ص)، بحثی در خصوص شمارش برخی از آیات وجود داشت و بر طبق سنت، چندین مکتب احصاء، یعنی علم قرآنی مربوط به شمارش آیات، شناخته شده است. در خصوص قرائت قرآن نیز انواعی از صرف و سبکهای مختلف قرائت وجود دارد که به طور سنتی منتقل شدهاند. برخی اختلافهای ریختشناسانه را سنتاً چیزی دانستهاند که گواه بر همان ذووجوه بودن متن قرآنی است. ساختار قرآن برای همه مقاصد عملی، ساختار واحد و ثابتی است. در طی قرون و اعصار دستخوش هیچ تغییری قرار نگرفته است و شیعیان، سنیان و خوارج، جملگی همین متن را به عنوان وحی نهایی خداوند به بشر میپذیرند.
شیعیان و برخی سنیان معتقدند که علیبن ابیطالب(ع) نیز قرآن را کتابت کرد و بنا بر این یک نسخه اصلی دیگر نیز از آن وجود داشته است. میدانیم که عثمان نیز از زید بن ثابت خواست که در گردآوری متن نهایی قرآن با علی(ع) مشورت کند. همچنین در منابع اهل سنت آمده است که دیگر اصحاب، مهمتر از همه در آن میان، عبدالله بنمسعود، اُبیّ بنکعب و سلیم نیز پیش از تثبیت نسخه عثمانی، نسخههایی جمعآوری کردند.
در برخی منابع نامعتبر روایاتی جدلی آمده است که بر طبق آنها قرآن نوشته شده به خط امامعلی(ع)، سورههای خاصی داشته که در نسخه عثمانی حذف شدهاند؛ ولی جریان اصلی تشیع یا تسنن این دیدگاه را نپذیرفتهاند و قرآنی که امروز مورد استفاده شیعیان است، شامل همان سورهها و آیات موجود در جهان اهل سنت است و تنها تفاوت میان آنها اختلاف اندک در شمارش چند آیه است. فقط یک قرآن واحد وجود دارد و اختلافنظرهایی که درباره آن وجود دارد، از هر لحاظ بسیار کمتر از آنی است که در هر کتاب قدسی دیگر دیده میشود.
جزء و پاره
قرآن کریم افزون بر اینکه به سورهها و آیات تقسیم شده است، دارای «سی جزء» است و هر جزء (یا پاره) نیز تقسیم به دو میشود و حاصل آن شصت «حزب» میشود و به منظور سهولت در خواندن و شمارش، هر حزب نیز به نصفها و ربعهایی تقسیم میشود. در بخشهایی از جهان اسلام، یک حزب، به صورت جمعی یا فردی، در وقت صبح و حزب دیگر در وقت نماز مغرب، خوانده میشود. این متن، همچنین به یک هفتمهایی (سبع) که به نام منازل (جمع منزل) شناخته میشوند، تقسیم شده است و بر این اساس مؤمنان میتوانند کل متن را در یک هفته ختم کنند. گاهی هر یک از سی جزء یا هر یک از هفتمنزل، جداگانه صحافی میشوند تا بتوان فقط جلدهای مورد نظر را برداشت و در حین سفر قرائت کرد.
ادامه دارد…
منبع: روزنامه اطلاعات