دکتر سید حسین نصر – ترجمه دکتر انشاءالله رحمتی
تلاوت قرآن
در ماه رمضان که ماه نزول قرآن است، معمول بسیاری از مسلمانان متدین این است که قرآن را بیش از زمانهای دیگر در طول سال، تلاوت میکنند. برخی، هر روز یک جزء میخوانند و بدینسان در طول سی روز ماه مبارک، قرآن را ختم میکنند. در سالهایی که ماه رمضان بیست و نه روز باشد، معمولاً دو جزء آخر در روز یا شب آخر همان ماه تلاوت میشود.
تلاوت قرآن یک بخش اصلی از دیانت مسلمانان است. بسیاری از آنان، این متن مقدس را نه فقط در ماه رمضان، بلکه در دیگر دورههای سال نیز، از ابتدا تا انتها تلاوت میکنند؛ اما بیشتر مسلمانان برخی سورهها را که قرابت مخصوصی با آنها دارند، بارها دوره میکنند. بههمانسان که تلاوت پیوسته مزامیر در میان یهودیان و مسیحیان متدین معمول است. سورههایی مانند یاسین (۳۶)، الرحمن (۵۵)، واقعه (۵۶)، ملک (۶۷) و بسیاری از سورههای کوتاهتر در پایان قرآن را بسیاری از مسلمانان غالباً و در بسیاری از موارد بر یک مبنای منظم، تلاوت میکنند. علاوه بر تلاوت کل قرآن، که با مراسم شادیآفرینی معروف به «ختم قرآن» پایان مییابد، تلاوت یومیه قرآن معمولاً عبارت از خواندن بخش کوچکی از آن در یک زمان و تدبرکردن در آن است و این رویهای است که به مبتدیان تازهوارد به آن کتاب شریف نیز توصیه میشود.
البته همه مسلمانان عامل به اسلام، خواه عرب و خواه غیرعرب، بخشهای خاصی از قرآن را در نمازهای واجب خویش قرائت میکنند و این قرائت باید به زبان عربی باشد؛ ولی علاوه بر قرائت آن در نماز، غالباً قرآن به زبان مسلمانان غیرعرب نیز خوانده میشود؛ خواه از گروههای وسیعتر زبانی باشد (همچون گویشوران: فارسی، ترکی، اردو، مالایی، بنگالی، سواحلی، انگلیسی، فرانسوی یا اسپانیایی) و خواه از گروههای کوچکتر باشند (همچون یوروبایی زبان در غرب آفریقا، فولانی در غرب و مرکز آفریقا، سومالیایی، آلبانیایی، بوسنوی، گجراتی، تامیلی یا مالایالامی؟ در هند). در واقع در هر زبان متداول در میان مسلمانان، ترجمهای از قرآن یا در بسیاری از موارد ترجمههای متعددی از آن موجود است؛ اما موارد استثنایی چندی وجود دارد که باید آنها را متذکر شوم.
اگرچه بَربَرها از جمله نخستین مردمان غیرعرب بودند که چهارده قرن پیش اسلام آوردند، ولی به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی مخصوص، فقط اخیراً برای نخستین بار، ترجمهای از قرآن کریم به زبان بَربَر، منتشر شده است و در چین به مدت دوازده قرن مسلمانان چینی نمیخواستند یا نمیتوانستند/ اجازه نداشتند که ترجمهای از قرآن به زبان چینی داشته باشند. چنین ترجمهای فقط در سدهی سیزدهم هجری برای نخستین بار، انتشار یافت.
به هر تقدیر، وقتی سخن از تلاوت و مطالعه قرآن به میان میآید، باید شمار فراوان زبانهایی را که قرآن به آن زبانها تلاوت و مطالعه میشود، یاد کرد و همچنین این واقعیت را متذکر شد که هیچ ترجمهای نمیتواند جای قرآن عربی در حیات آیینی و مناسکی همه مسلمانان را بگیرد و این صرفنظر از آن است که زبان مادریشان چه زبانی باشد.
هنر تلاوت قرآن
تلاوت قرآن کریم به زبان عربی، مبتنی بر قواعد خاصی است، و هم هنر و هم علمی مرتبط با آن وجود دارد. مسلمان میتواند قرآن را در دل یا با صدا تلاوت کند؛ ولی نباید صدایش بیش از حد بلند باشد. به علاوه تلاوت قرآن نباید بیش از حد تند یا بیش از حد کُند باشد. هنری به نام «تلاوت قرآن» وجود دارد که باید در آن مهارت یافت. این کار وقتی بر طبق قواعد سنتی اجرا شود، والاترین هنر صوتی در اسلام به شمار میآید و در رأس سلسله هنرهای اسلامی قرار میگیرد. خوشخوانی قرآن، در کنار خوشنویسی قرآن و معماری مقدس، به عنوان هنری که خالق مکانهایی است که صوت قرآن در آنها طنینانداز است ـ هنر اسلامی به معنای کامل کلمه/ به تمام معنای کلمه است.
اهمیت قاریان
در خارج از نمازهای یومیه، تجربه تلاوت قرآن برای بسیاری از مسلمانان، تجربهای منفعلانه و نه فعّالانه است؛ یعنی بسیاری از آنان به جای آنکه خود قرآن را تلاوت کنند، به تلاوت آن گوش میسپارند. به همین دلیل، قاریان حرفهای قرآن، نقش بسیار مهمی در جامعهی اسلامی ایفا میکنند. هیچ بخشی از جهان اسلام نیست که قاریان در آن حضور نداشته باشند؛ بیشتر مسلمانان قرآن را با صدای آنان تجربه میکنند. این هنر به حدی مهم است که به منظور ترویجش، سالیانه مسابقاتی در بسیاری از بخشهای جهان اسلام برگزار میشود و در این مسابقات هم مردان و هم زنان شرکت میکنند و اگرچه کشور عربزبان مصر در طول دورهها، از نعمت بسیاری از قاریان برجسته برخوردار بوده است و برخی از آنها امروز در سراسر جهان اسلام معروفند، گاهی قاریان غیرعرب در آن مسابقات بینالمللی برنده میشوند. برخی کشورهای غیرعرب مانند اندونزی و مالزی، شمار بیشتری از قاریان زن را در قیاس با ملتهای عرب، تربیت کردهاند.
حافظ قرآن
بسیاری از افراد که حتی معنای کامل هنر عربی را نمیدانند، در زمینه قرائت، تربیت شدهاند. بدینسان، بسیاری از مسلمانان، قرآن را به مثابت وحی شفاهی ـ که به واقع نیز چنین است ـ و آن گونه تجربه میکنند که به تجربه بسیاری از صحابه که نخستین بار آن را از زبان پیامبر (ص) میشنیدند، درآمده است. بسیاری از قاریان، قرآن را از حفظ دارند و آن را از بَر میخوانند. کسانی که کل قرآن را از بر باشند، «حافظ قرآن» نامیده میشوند.
شاعری که بسیاری از اهل نظر، از جمله خود وی، او را بزرگترین شاعر پارسیگوی میدانند، یعنی شمسالدین محمد حافظ (درگذشتة ۷۹۳ق/۱۳۹۱م)، او را حافظ نامیدهاند به دلیل آنکه حافظ قرآن بوده است. حافظان قرآن را نه تنها در مکه و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی مانند قاهره، اصفهان و استانبول، بلکه حتی در روستایی در سوماترا یا در بیابان صحرای آفریقا میتوان یافت. حافظان قرآن در هر جا که باشند، قرآن را با صوت خوش تلاوت میکنند و بدینسان رحمت یا برکت صدای متن مقدس را به افراد پیرامونشان منتقل میسازند. حضور همهجایی حافظان را یکی از اعجازهای قرآن دانستهاند؛ زیرا خود قرآن به شیوه رازآمیزی راه حفظ قرآن را حتی برای کسانی که زبان مادریشان، عربی نیست، هموار میسازد. در این زمینه قرآن کریم درباره خودش میفرماید: «و لقد یَسَّرنا القرآن للذَکر: بهراستی قرآن را برای یادآوری آسان کردهایم» (۴۰، ۳۲، ۲۲، ۵۴: ۱۷). به احتمال قوی، هیچ کتاب قدسی در هیچ دینی نیست که به اندازه قرآن حافظ داشته باشد.
منبع: روزنامه اطلاعات