فریدون یکی از شخصیتهای اساطیری ایران است. او پادشاه پیشدادی بود که بر پایهی شاهنامه فردوسی پسر آبتین و از تبار جمشید بود و با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر چیره شد و او را در کوه دماوند زندانی کرد. سپس خود پادشاه جهان گشت.
فریدون در پایان خسروانی جهان را میان سه پسرش سلم، تور و ایرج بخشید. او ایران را به ایرج داد ولی سلم و تور نیرنگ کردند و ایرج را به کشتند. فریدون پس از آگاهی از این رخداد ایران را به منوچهر، نوهی ایرج داد.
شرح حال
فریدون در اوستا قهرمانی است که شخصیتی نیمهخدایی دارد و لقب او اژدهاکُش است. او پسر آبتین (اثفیان) است، نفر دومی است که هوم را برابر آیین میفشارد و این موهبت بدو میرسد که پسری چون فریدون داشته باشد.
در شاهنامه، فریدون از نژاد جمشید است و پدرش از قربانیان ضحاک. مادرش فرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاو ناموری به نام برمایه («بَرمایه» یا «پُرمایه») در بیشهای پرورش میدهد. تا هنگامی که کاوه با مردمان به نزد فریدون میروند و وی را به رزم با ضحاک میکشانند. او چرمپارهی کاوه را با پرنیان و زر و گوهر میآراید و آن را درفش کاویانی نام مینهد و به کینخواهی بر میخیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشهوران را وا میدارند که گرزی برای او فراهم آورند که بالای سر آن گاوی باشد. چون گرز گاوسر آماده میشود، فریدون به سوی کاخ ضحاک میرود. فرستادهی ایزدی راز گشودن جادوهای ضحاک را به فریدون میآموزد. در فرجام فریدون به کاخ وارد میشود و از شبستان ضحاک که خوبرویان در آنجا گرفتار هستند شهرنواز و آرنواز، دختران جمشید را رهایی میبخشد. در فرجام هنگامی با ضحاک روبرو میشود، گرز گاوسر را بر سر او میکوبد و چون پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک باز میدارد، با بندی که از چرم شیر فراهم میکند دست و پای ضحاک را میبندد و در غاری در دماوند او را زندانی میکند. سپس فریدون بر تخت مینشیند و خسروانی میکند. برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون میدانند.
همسران و پسران فریدون:
فریدون شهنواز و ارنواز را به همسری برمیگزیند و سه پسر حاصل این ازدواجهاست. سلم و تور از یک مادر و ایرج از مادری دیگر.
در بین جشنهای مردم منطقهی بندپی بابل و منطقه سوادکوه جشنی وجود دارد به نام ۲۶عیدماه (به فتح ع و سکون ی) برابر ۲۸ تیرماه خورشیدی که جشن پیروزی فریدون بر ضحاک میباشد بدین گونه که نیروهای فریدون در ییلاق دمیلرز گرد هم آمده و در ییلاق نهراسب (نی راست) درفش کاویانی برافراشته گردیده و سپاهیان اسکان مییابند تا با لشگریان ضحاک که در کوه (روستای کنونی) فیلبند هستند، مقابله کنند، پس از پیروزی فریدون بر ضحاک با برافروختن مشعل نوید پیروزی از البرز کوه به منطقه جلگهای اعلام میگردد که این آیین (برافروختن مشعل یا فانوس) تا سالهای نه چندان دور نیز انجام میشود. از آیینهای این جشن نیز میتوان به انجام مسابقات کشتی در آن روز، که نماد نبرد تنبهتن فریدون و ضحاک میباشد، اشاره کرد.
فریدون پس از چیرگی بر ضحاک برای واپسین بار با دیوان روبهرو میشود، یا به دیگر سخن با غولها به مبارزه برمیخیزد و پس از این مبارزه، همه چیز به اندازههای انسانی سوق داده میشود.
شخصیت
فریدون در ادبیات ایرانی با گونه ایجادوگری و پزشکی نیز پیوستگی دارد و مورد پذیرش مردم بوده هرچند که در متنهای پهلوی جزء گناهکاران به شمار رفته و حتی آمدهاست که او نخست بیمرگ آفریده شده بود، ولی به دلیل دست یازیدن به گناه میرا شد. پیروزی فریدون بر ضحاک او را به جایگاه پیروزمندترین مردمان (بعد از زرتشت) میرساند و مایه به دست آوردن بخشی ازفرهٔ جمشید را که گریخته؛ میشود.
دربارهی او در شاهنامه آمدهاست:
فریدونِ فرخ فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی تو داد و دهش کن فریدون تویی
صورتهای کهنتر یا گوناگون نام
صورت اوستایی فریدون، «ثریتونه» (θraētaona) و صورت پهلوی آن frēdōn است. در زبان پارسی صورتهای آفریدون، فَریدون و اَفریدون نیز آمدهاست.