Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوبعلیشاه» مجلس صبح جمعه ۹۵/۸/۲۸ خانم‌ها (آداب برحسب موقعیت و زمان)

Jashne Salrouze Eftetah Madadkari Rezaبسم الله الرحمن الرحیم

همه‌ی ما در منزل برای لباس‌های شخصی خود، دو رقم لباس داریم؛ یک رقم لباس نازکی که در هوای گرم تابستان می‌پوشیم، و یک رقم لباس‌های قدری ضخیم‌تر. مثلاً همین عبا است: من دو نوع عبا دارم، یک عبای نازک، یک عبای گرم. حالا که این عبا را با پارچه‌های کلفت و گرم می‌پوشم، آیا کسی هست به من بگوید چرا پس آن لباست را الان گوشه‌ای انداختی؟ و بالعکس، کسی که در تابستان لباس‌های نازک می‌پوشد آیا می‌توانند به او بگویند: که پس تو دیگر لباس نمی‌خواهی، لباس داری! هر دو لباس، لباس تابستان و لباس زمستان خوب است. ما نباید بر محور شخص خودمان تصمیم بگیریم یا اظهارنظر کنیم! مثلاً حالا که تابستان است یعنی حالا تابستان گذشت، زمستان است نباید بگوییم: که اصلاً بستنی چیز خوبی نیست چرا می‌خورند؟ یا آن کسی که الان لباس یا [خوراکی] زمستانی، و یا حلیم درست می‌کنند صبح‌ها می‌خورند، می‌گوید: آقا توی این گرما حلیم می‌خوری؟ نه! هر کدام، هم لباس، هم غذا و همچنین آداب «بر حسب موقعیت و زمان فرق می‌کند». در زبان فارسی، در فرهنگ ما، تمام این دستورات را به صورت داستان‌های طنز و شوخی آفریدند برای اینکه این را خود ما بفهمیم. یک داستانی هست که می‌گویند: دو تا قوزی- پشتشان قوز داشت- با هم رفیق بودند. یکی از آنها یک روز دید، رفیقش که آمد قوز ندارد. تعجب کرد! از او پرسید: تو چطور قوز داشتی، قوزت؟ گفت: دیروز رفتم حمام وقتی وارد حمام شدم، دیدم به جای دلاک و غیره، یک چند نفر دیگر ساز و تنبور می‌زنند، خوشحالی می‌کنند و می‌رقصند. پرسیدم: چه خبره؟ گفتند: ما اجنه که حمام منزل ماست،[جشن] عروسی داریم. گفت: من هم با شما شریک هستم، و با آنها رقصیدم، خوشحال شدند که من هم با آنها کمک کردم، قوز من را برداشتند. هیچی! این مرد خیال کرد که عین همین [را انجام دهد] رفت همان حمام! دید که سروصداست. فکر کرد که آن هم مثل سروصدای دیروز است بعد که بیرون آمد، گفت: این سروصدای شما برای چی بود؟ گفتند: ما عزاداریم. تو چرا رقصیدی؟ در مجلس عزای ما خوشحالی کردی! بنابراین مجازات داری. مجازاتش این هست که آن قوزی که از دیروزی برداشتیم در تن تو بگذاریم، و این قوزش دو برابر شد! بالعکس. «نشناختن موقع» یعنی هر چیزی موقعی دارد! نشناختن موقع خیلی! بنابراین حتی تمام اخبار و احادیث و تمام تاریخ ما، تاریخ بشر اصلاً! مشحون از این وقایع است و مشحون از این کسانی است که گاهی به یک جهتی قاعده و رسم جامعه را اجرا نکردند و ضرر دیدند. اینها برای این است که به بچه‌های ما که گفته می‌شود، بچه‌ها نخوانند از اینجا عبرت نگیرند بگویند جن چیه؟ فلان چیز چیست؟ یا چیزهایی که از فهم آنها دور است نه! این قسمت را ببینند که هر کسی باید کار خودش را بفهمد چه جوری انجام می‌دهد و بعد هم در هر کاری، به “مناسبت زمان و مکان” تصمیم بگیرد! همین تفاوت در حتی بعضی آیات و اخبار نیز هست. بسیاری اخبار و بسیاری از آیات قرآنی از وقایعی استفاده می‌کند، وقایعی که در همان زمان اتفاق افتاده و خواسته است، هم مردم [آن زمان] را هدایت کند و هم اینکه برای آینده “ملاک و حجت” باشد. اینها را اینکه درس تفسیر که می‌گویند، ظاهراً به نظر هر کسی تفسیر، درسی نباید باشد! چیز مشکلی نیست، عبارت صریح! منتهی به زبان عربی. کسی که زبان عربی می‌داند یا عرب‌زبان‌ها محتاج به تفسیر نیستند ولی نه! تفسیری که می‌خواهند به این جهت است. نمونه‌های فراوانی هم هست که در تاریخ اتفاق افتاده اما دیگر موقعیتی نداریم یک وقتی خواهم گفت. ان‌شاءالله.