لیلا ارشد مؤسس خانه خورشید گفت: در دروازهغار تهران، زنان ایرانی، سوءمصرفکنندگان موادمخدر، کارتنخوابها و آسیبدیدگان اجتماعی، زنان مهاجر و فرزندان آنها مخصوصاً دختران، خشونت و تجربههای ناخوشایندی دارند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشست «زنان و زندگی روزمره» توسط حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد.
در این نشست که دوشنبه ۲۴ آبان ۹۵، با محوریت زنان آسیبدیدهی اجتماعی و با تمرکز بر بررسی نقش سازمانهای مردمنهاد و انجیاوها در حوزهی زنان آسیبدیده در سالن اجتماعات انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد، سخنرانان، مؤسسین و گردانندگان سه انجیاوی فعال در حوزهی زنان و آسیبهای اجتماعی حضور داشتند.
لیلا ارشد مؤسس خانه خورشید که در زمینهی حمایت از زنان آسیبدیده فعال است، خسرو منصوریان مؤسس انجمن حمایت از کودکان توانیاب و مؤسس مرکز آسیبهای اجتماعی، همچنین لیلا چرتابیان مؤسس و مدیریت جمعیت مردمنهاد باور، سخنرانان جلسه بودند که از تجارب خود دربارهی آسیبهای اجتماعی زنان، نقش سازمانهای مردمنهاد در کنترل آسیبها و همچنین شرایط زندگی روزمرهی زنان در برخی محلات پرآسیب مانند دروازهغار گفتند.
لیلا ارشد: در دروازهغار، زنان ایرانی تجارب ناخوشایندی از خشونت دارند
لیلا ارشد مؤسس خانه خورشید (مرکز کاهش آسیبهای زنان) به بررسی وضعیت زنان درمحلهی دروازهغار پرداخت. لیلا ارشد بیان داشت: زنان به عنوان یکی از اقشار آسیبپذیر در محههایی مثل بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، سکونتگاههای غیررسمی، فضاهای بیدفاع شهری و… شرایط دشواری را تجربه میکنند. در دروازهغار تهران، زنان ایرانی، سوءمصرفکنندگان، کارتنخوابها و آسیبدیدگان اجتماعی، زنان مهاجر و فرزندان آنها مخصوصاً دختران، خشونت و تجربههای ناخوشایندی دارند. گروههای زنان در محله شامل خانوادهها و مادران که از ساکنین بومی محله هستند، از زندگی در محله خستهاند، اما امکان فروش منازل با قیمتهای مناسب و امکان جابجایی به دیگر مناطق شهرداری را ندارند. بسیاری از فرزندانشان که ازدواج کردهاند از حضور و سرکشی والدین به دلیل زندگی در منطقهی مذکور سر باز میزنند. همچنین زنان و جوانان این خانوادهها در رفت و آمد در کوچههای ناامن و فضاهای بیدفاع شهری دچار محدودیت هستند.
او ادامه داد: امکان تفریح و داشتن اوقات فراغت مناسب برایشان مقدور نیست. تنها سینمای محله به پاساژ بسیار بزرگ بلور و شیشه تبدیل شده است. خردهفروشان و ساقیها و افراد ضداجتماعی و به اصطلاح اراذل و اوباش در محله عدم امنیت ایجاد میکنند. آنها با فروش مواد، پیشنهاد خرید کودکان و آزار و اذیت فیزیکی دختران جوان برایشان مزاحمت دارند.
ارشد توضیح داد: گروه دیگر زنان این محله، زنان مهاجر ساکن شامل مهاجران داخلی مثل کولیها یا جوکیها، کردها، لرها، مهاجران مازندرانی و… هستند که این گروه به دلایل متعدد فرهنگی و اقتصادی شرایط ویژهای دارند که هم خشونت میکنند و هم مورد خشونت قرار میگیرند. همچنین مهاجران خارجی شامل افغانها و عراقیها که تعدادشان کم است نیز مشکلات زیادی دارند، فاقد برگههای هویتی هستند، پسران کوچک و دخترانشان بارها مورد آزارهای زیادی قرار میگیرند. گروه دیگر زنان، معتاد، کارتنخواب، تنفروش و زبالهگرد در محله هستند که از جانب گروههای متعدد محلی و در مواقعی سازمانهای متولی دچار مشکلات میشوند و احساس عدم امنیت را برای خود تجربه میکنند و در مواقعی سبب نگرانی برای ساکنان محله میشوند.
ارشد ادامه داد: وجود خانههای مجردی معروف به «قمرخانمی» در محله و رفت و آمد مشتریان که بسیاری مهاجر هستند بر مشکلات محله میافزاید. این افراد بسیار سریع اتاق و خانههای خود را عوض میکنند و جابجا میشوند. نبود قوانین حمایتی مشکلات زنان را پیچیدهتر میکند. ایجاد امکان عمل توبکتومی حتی برای یک زن سوءمصرفکنندهی شیشه که دچار اختلال روانی و شخصیتی است وجود ندارد؛ زنی که در سازمان بهزیستی فرزند دارد و مادری را تجربه کرده و تمایلی به فرزندآوری ندارد و در عین حال در معرض انواع تهدیدهای جسمی و جنسی است، چرا نتواند مانع فرزندآوری شود؟
ارشد در پایان گفت: ما نیاز داریم در برنامههای توسعهی شهری، ساخت بزرگراهها و جادهها و تغییرات اقتصادی و… حتماً به تبعات اجتماعی توجه کنیم و پیشگیری بخصوص در سطوح اول و دوم در سطح ملی اجرایی شود.
چرتابیان: صدای زنگهای خطر را به وضوح میشنوید
لیلا چرتابیان، مؤسس جمعیت مردمنهاد باور نیز به بررسی مؤلفههای مؤثر در راستای توانافزایی فردی و اجتماعی زنان پرداخت.
لیلا چرتابیان، مؤسس جمعیت باور، اظهار داشت: تداوم فقر و تبعیض جنسیتی علیه زنان به علت وجود موانع و محدودیتهای گوناگون موجب طرح رویکردها و تدابیر مختلف ازجمله توانمندسازی زنان در ادبیات توسعه و جنسیت شده است. به رغم برخی تلاشها که در قالب طرحهای حمایتی انجام شده است، توانمندی آنان همچنان در سطحی پایین قرار دارد. در ایران علیرغم عدم ارائهی آمارهای دقیق در حوزهی آسیبهای اجتماعی آمار و ارقام ارائه شده همچنان بسیار باعث نگرانی است. متأسفانه آمار نشان میدهد ایران جزو غمگینترین کشورهای دنیاست، در همین راستا برخی تحقیقات از وجود ۳۵ درصد اختلالات روانی در تهران خبر میدهد. وقتی آمارها به آسیبهای اجتماعی حوزهی زنان وارد میشود صدای زنگهای خطر را به وضوح میشنوید؛ مثلاً این که سن روسپیگری به زیر ۱۰ سال کاهش پیدا کرده است یا اینکه اعتیاد به مواد مخدر، زنانه شده است.
او با بیان اینکه نگاه امنیتی به مسائل آسیبهای اجتماعی باعث ارائهی آمارهای ضد و نقیض زیادی شده است که نهایتاً راه فایق آمدن بر مشکلات را دوچندان دشوار میکند، گفت: این در حالی است که راه عبور از آسیبها در بسیاری از محافل علمی – تخصصی و بینالمللی مطابق با برنامه توسعه سازمان ملل یعنی «ارتقای برابری جنسیتی و توانمندی زنان به طور گسترده» است که به عنوان یکی از اهداف کلیدی اعلامیهی هزارهی سوم معرفی شده است. توانمندسازی صرفاً به معنای توانگری اقتصادی نیست بلکه موقعیتهایی همچون دسترسی به فرصتها و امکان مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را هم در بر میگیرد.
او ادامه داد: در پروسهی علمی و صحیح توانمندسازی، ما در مسیر حرکت از «به» بسوی «بودن» قرار میگیریم. مسیری که در آن خودمان با خودمان مقایسه میشویم. «به – بودن» به معنای بهتر بودن نسبت به گذشته خود است. نه بیعیب بودن، نه کامل بودن. در دیدگاه اجتماعی توانمندسازی همان فرآیند توانمند کردن افراد یک جامعه یا یک سیستم اجتماعی است. به عبارتی دیگر توانمندسازی به معنای ایجاد شرایطی است که افراد بتوانند کارهایشان را با انگیزهی درونی انجام دهند و با پایداری به نتیجه برسانند و به قدرت درونی و اجتماعی برسند. در این فرایند، یک ngo باید نقش حمایتی ایفا کند و طی یک پروسهی زمانی افراد مستقل و توانمندی را در یک بستر خارج از اتکا به افراد خاص پرورش دهند تا چرخه نیازهایشان را بتوانند تشخیص داده و تأمین کنند.
چرتابیان در انتها افزود: جامعه باید مسئول ایجاد بستر شغلی مناسب باشد که از طریق آموزشهای فرهنگی و اجتماعی در راستای افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی مدیران و کارفرمایان اجرایی است، شاید در ظاهر این کار پیچیده باشد، اما ما در جمعیت باور، با این روش کارمان را شروع کردهایم و به عنوان یکی از اولین اقدامات مهم میتوانم به راهاندازی کمپینی اشاره کنم به نام «امسال عیدانه، اشتغال هدیه دهیم» که توسط این گروه طرحریزی شده است.
منصوریان: در کشورهای رو به توسعه، زنان از لحاظ شغل و درآمد مورد تبعیض قرار میگیرند
خسرو منصوریان مؤسس انجمن حمایت از کودکان توانیاب و مؤسس مرکز آسیبهای اجتماعی نیز در این نشست گفت: امروزه آسیبهای زیادی متّوجه زنان است که بیشتر این آسیبها متوجّه زنان سرپرست خانوار است. مشکل عمدهی این زنان فقر اقتصادی است که ابعاد دیگر زندگی آنان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. از آنجا که تعداد این زنان در جهان در حال افزایش است، از آن تحت عنوان «زنانه شدن فقر» یاد میشود. معضل فقر نه تنها زندگی خود این زنان بلکه کودکان آنان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود که آنان در شرایط فقر اقتصادی بزرگ شوند. بار مسئولیت تأمین یک خانواده و فشار کاری نیز از دیگر مشکلات این زنان است که اضطراب، افسردگی و در کل بیماریهای روانی را برای آنها در پی دارد. در بسیاری از کشورهای جهان، به خصوص کشورهای در حال توسعه این زنان در مقایسه با مردان از لحاظ استخدام شغلی و درآمد مورد تبعیض قرار گیرند و باعث میشود که آنان در چرخهی فقر قرار گیرند. چنین معضلی سبب میشود که بسیاری از این زنان، به ناچار تن به انجام کارهای غیرانسانی و غیرقانونی دهند، از قبیل تنفروشی، حمل غیرقانونی مواد مخدر و سلاح.
منصوریان تأکید کرد: این مشاغل در بسیاری از موارد نه تنها مشکل فقر آنها را حل نمیکند بلکه آنان را در شرایط ناامن و ناسالم روحی و فیزیکی قرار میدهد. مثلاً در بسیاری از کشورها، زنان تنفروش در معرض بالای ابتلا به بیماری HIV/AIDS قرار دارند. این بیماری خود بسیاری از محدودیتهای شغلی و اجتماعی را به خصوص در کشورهای در حال توسعه برای این زنان به دنبال دارد چرا که تابوهای اجتماعی زیادی در رابطه با راههای انتقال این بیماری وجود دارد و باعث میشود که آنان نتوانند شغل مناسبی پیدا کرده و از تنگنای فقر رهایی پیدا کنند.
او با بیان اینکه باید بدانیم از همنشینی و همصحبتی با مبتلایان به ایدز، ایدز نمیگیریم و این بیماران را با انگ و تبعیض ازجامعه طرد نکنیم، گفت: به علاوه این زنان هنگام بیماری به دلیل عدم حمایت صحیح مراکز درمانی از آنها از رفتن به مراکز درمانی عادی خودداری کرده و از لحاظ درمان در شرایط بسیاری بدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، ناامنی شغلی در بسیاری از کشورها حتی در کشورهای توسعهیافته از دیگر معضلات اشتغال نه فقط برای زنان سرپرست خانوار بلکه برای کل زنان است. از طرفی ngoها در کشور، با مسائل امنیتی گره خوردهاند و اگر کسی بخواهد فعالیتی دراین قالب داشته باشد باید صلاحیت امنیتیاش احراز شود.
منصوریان با بیان اینکه متأسفانه فقر در جامعه زنانه شده است، اشاره کرد: اگر اشتغال برای زنان به گونهای زمینهسازی شود که امنیت شغلی و روانی و تأمین اقتصادی آنان را تضمین کند، میتواند به نحو مؤثری آنها را خودکفا کرده و از فشار روانی آنان بکاهد.