چیزی حدود هفتصدسال پیش در شهر تبریز دانشگاهی به نام رشیدالدین فضلالله همدانی بنا شد. رشیدالدین فضلالله رجل سیاسی و تاریخنگار و پزشک ایرانی قرن هفتم (۶۴۵- ۷۱۸ ه. ق) بود. او نویسندهی کتاب جامعالتواریخ یا تاریخ رشیدیه از آثار ارزشمند و کهن تاریخی به زبان فارسی است که این کتاب دربارهی تاریخ و اسطورهها و باورها و فرهنگ قبایل ترک و مغول و همچنین تاریخ ادیان است. رشیدالدین همینطور وزیر غازانخان از حکمرانان وقت آن دیار بود. در آن دوره این دانشگاه شامل چهار دانشکده بود که در چهار طرف آن قرار گرفته بود و از همین رو اربع یا چهار عربی را به خود اختصاص داده بود.
ربع رشیدی شهر کوچکی بود شامل کتابخانه، مدرسه، حمام، مهمانسرا، دارالایتام و مدارس عالی و کارگاههای صنعتی و آنطور که گفته میشود فضلالله همدانی برای تأمین هزینههای این مرکز علمی، املاک فراوانی را در نقاط مختلف از عراق و افغانستان و گرجستان و آذربایجان و سوریه و… وقف این مرکز کرده بود. این مجموعه در دامنهی کوه سرخاب قرا گرفته که جایی بسیار زیبا است.
ربع رشیدی در انتهای محلهی ششگلان، منتهی به محلهی باغمیشه و ولیانکوه (بیلانکوه) قرار گرفته است و از هر طرف توسط باغهای زیبا و درختان انبوده احاطه شده است.
این بنا مانند بیشتر بناهای قدیم دارای حصار و برج و بارو است؛ این بنا کتابخانهای داشته که در دورهی خود بزرگترین کتابخانه به شمار میرفته است. از مفاد نامهای که فضلالله همدانی به دو پسر خود نوشته و تاریخنگاران به آن استناد میکنند چنین برمیآید که این مدرسه مرکزِ بزرگ تحصیل دانشپژوهان بوده است که از هر علمی شعبهای در آن تأسیس شده و ششهزار دانشجو در آن به کسب علوم زمانه مباردت میورزیدهاند. از هر نقطه مدرسان بزرگ به این مدرسه میآمدند و برای تدریس، حقوق مناسبی هم دریافت میکردهاند.
اوحدی مراغهای عارف و شاعر قرن هشتم هجری در کتاب جام جم خود که شامل مثنویهای این شاعر است و آن را به تشویق خواجه غیاثالدین محمد پسر رشیدالدین فضلالله نوشته است میگوید که عمارت ربع رشیدی را دیده است و در وصف آن قطعاتی نیز سروده است:
ای همایون بنای فرخنده که شد از رونقت طرب زنده
طاق کسری ز دفترت کسری است هشت جنت ز گلشنت قصری است
خاکت از مشک و سنگت از مرمر بادت از خلد و آبت از کوثر
چون ز سرخاب روی شاهد سنگ داده سرخاب را جمال تو رنگ
در صفت مسجد جامع گوید:
ای گرامی بهشت مسجدنام خلد خاصی ز روح جنت و عام
از تو دین را نظام خواهد بود در تو مهدی امام خواهد بود
از ستونهات بیستون سنگی وز طبقهات آسمان رنگی
از شعاع تو در شب تیره مسجد بصره را بصر خیره
در وصف مدرسه و خانقاه:
ای در علم و خانهٔ دستور چشم بد باد ز آستان تو دور
رفته بر خط استوا عرشت همدم خطهٔ بقا فرشت
برده ابداعیان کن فیکون چارحدت ز شش جهت بیرون
شد سعادت طلایه بر تبریز تا فکندی تو سایه بر تبریز
هرکه رخ در رخ سپاس نهاد در جهان این چنین اساس نهاد
ایلیا پائولوویچ پطروشفسکی پروفسور تاریخ خاور نزدیک و خاور میانه دانشگاه لنینگراد در مورد این شهر مینویسد: «از همه کشورها انواع درختان میوه، گلها و حبوبات که در تبریز وجود نداشته و کسی آنها را ندیده بود، نهال آوردند و پیوند زدند. [خواجه رشیدالدین] به تمام ولایت هند و ختای و غیره ایلچیانی روانه گردانید تا بذر و تخم ویژه آنجا را بیاورند». رویگونزالسکلاویخو نویسنده و جهانگرد اسپانیایی که فرستاده مخصوص هانریسوم پادشاه اسپانیا به نزد تیمور گورکانی بود در شرح مسافرتهای خود درباره ربع رشیدی به عنوان بزرگترین وعظیمترین بنای زمان نام میبرد.
ربع رشیدی مانند بسیاری از بناهای تاریخی دیگر ایران به دلیل عدم توجه در نگهداری توسط نهادهای مسئول رو به ویرانی نهاده است. خبرگزاری مهر در گزارشی در این رابطه که در دیماه ۱۳۹۲ انتشار یافته مینویسد: «آثار باقیمانده از بزرگترین و قدیمیترین مجتمع علمی دانشگاهی کشور این روزها و بعد از بیتوجهیهای زیاد مسئولان برای احیای آن در حال فرسایش است و رفتهرفته در خاک دفن میشود… اینروزها دیگر از ربع رشیدی فقط چهار پایه عمارت و پشتههای خاک و سمگ باقی مانده است و آن دانشگاه و مجتمع علمی که شاید در دنیا میشد جزء اولینها قرار بگیرد، به خاطر بیمهریها هر روز وضعیتش بدتر از دیروز میشود. بازیابی و احیای ربع رشیدی به عنوان یکی از بینظیرترین مظاهر تعامل تمدن ایرانی و فرهنگ اسلامی، میتواند باعث نشر. گسترش علوم و فنون مختلف نظری و کاربردی و در نتیجه باعث پیشرفت علمی کشور شود.» اسماعیل جبارزاده استاندار آذربایجان شرقی از ساخت و سازها در ربع رشیدی گلهمند است: «علیرغم حضور ۳ وزیر و رؤسای بنیاد «ایرانشناسی»، «فرهنگستان علوم» و «فرهنگستان هنر» و نیز «استاندار» دولت قبلی در هیئت امنای ربع رشیدی، طرح احیای این مجموعه عظیم تاریخی به مدت ۸ سال تعطیل بود و بودجه ملی آن نیز پس از یک یا دو سال در گذشته قطع شده و با وضع کنونی کشور، احیای ردیف بودجه ملی آن بعید به نظر میرسد.» (روزنامه کیهان ۱۱ آذرماه ۱۳۹۳)
ویران شدن بناهای تاریخی در ایران و بیتوجهی مسئولان امر دل هر دوستدار فرهنگ و تمدن بشری و هر ایراندوستی را میآزارد.
منبع: توانا