بسم الله الرحمن الرحیم
روانشناسها و اینهایی که مطالعات فکری، روحی میکنند در اطراف خود، بدون اینکه دلبستگی به حقایق و سلسلهٔ حقیقت داشته باشند ولی به هر جهت هر کسی راهی به خدا دارد. این اشخاص هم راهی به خدا دارند و راهشان درست است – درست برای خودشان یعنی غلط نیست – در همان راه اگر به یاد خدا باشند، خب درست است. خدا مجازات نمیکند ولی پاداش هم نمیدهد. این است که این اشخاص و به طور کلی انسانها، خواب که میبینند خواب هم برای آنها جزئی از زندگی است. یعنی همان جوری که مثلاً ورزش میکنند – ورزش یک جزئی از زندگی است، بدوند اینطرف اونطرف یا مثلاً شنا یا غیره جزئی از زندگی حساب میشود یک [مسألهٔ] جداگانه نیست که آن را تعبیر کنیم برای اینجا. خواب هم (چنین است) خواب هم جزئی از زندگی ما است منتهی در یک جزئی است که یک مقداری پیچیده است. به این معنی که این بدن ما خودش یک کارخانهای است و یک احساسات مختلف دارد. چشم دارد که ببیند، گوش دارد که بشنود و امثال اینها. هر کدام از این قسمتها برای خود یک کار و وظیفهای دارند. یک مدتی میشود که بسیاری از اینها از کار میافتد. یعنی خسته شدند، آن وقت برای اینکه خوب شوند به خود این بدن و القا میکنند که بخوابند یعنی همان جوری که غذا میخورند، راه میروند، حرف میزنند، همان طور هم برای یک مدتی بخوابند. این است که آنچه هم در خواب میشود [اتفاق میافتد] برای هر کسی معنا دارد منتهی معنایش با زندگی معمولی متفاوت است. ما در زندگی معمولی ممکن است به کسی خیلی هم احترام بگذاریم ولی در عمق دل خود نسبت به او بدبین هستیم. این در خواب به خود آدم نشان داده میشود، خودش میفهمد که خودش چه جوری است! خودش را میشناسد، در واقع یک آینهای میشود برای اینکه خود شخص را نشان بدهد. البته خواب درویشها در صورتی که به درویشی رفتار کنند، نه اینکه فقط اسم درویشی! اسم درویشی اگر داشته باشند، یک عمر تلفشدهای است که میگذرانند. در خواب یک مقدارش در بشر آمده و در بیداری هم به کار برده مثلاً در خواب میدیده و میگفته به یک فردی که من از تو بیزارم در حالی که در ظاهر به او احترام میگذاشته و محبت میکرده است. این آینهاش این را نشان میدهد که تو از این شخص بیزاری. معذلک این جور برای او [روشن] میکند. هم به ما یاد میدهد و هم آشکار میکند وضعیت کلی را. آنچه که درویشها در خواب ببینند اگر با توجه به نام خدا باشد – نه توجه به حالات خودشان باشد – آن معتبر است یک اعتباری دارد و باید معنی کرد ولی غیر از آن، «اضغاث احلام» است یعنی خواب و خیالات است ولی به هر جهت معنایی که دارد صحیح است. این سری معناها چند نوع است؛ یک نوعش مال خاطراتی است که انسان فراموش کرده ولی از اول دلش میخواست که این خاطره را داشته باشد، دقیقاً داشته باشد. این شخص هم میخواهد داشته باشد هم فراموشش شده، این ضمیمهاش یک نوع خواب است که در خواب میبیند که همان خوابی که دیده آن خواب قبلی را که دیده او را برمی دارد و در جای معینی میگذارد. به یک صورتی به خودش نشان داده میشود. این بهترین صورتها در این مورد آن صورت و آن معنی است که خود فکر انسان بدهد. یعنی همان منی که خواب میبیند، همان من ببیند که معنی این خواب چیست! وقتی در تلویزیون میبیند یا در یک جایی میبیند یک شیری را دوشیدند بعد برایش یک لیوان شیر آوردند و این به راحتی خورد؛ کاری که در یک ساعت انجام شده بود، این پنج دقیقهای تمامش کرد و به هدف رساند این یک نوع کار است. البته یک چیزهای دیگری [مربوط] به سلامتی و بیماری خود انسان است یعنی معدهاش خراب است منتهی خودش خبر ندارد و ناراحتی او به یک صورت خاصی در خواب جلوه میدهد. بنابراین به خواب اهمیت بدهید و برای اینکه یک واقعیتی داشته باشد و بتوانید از آن بهره ببرید، استفادهٔ معنوی بکنید «باید همیشه به یاد خدا باشید» یعنی همیشه بدانید که این خواب و این بیداری هر دو را خدا آفریده، هر وقت بداند به خواب میبرد، هر وقت نداند نه! خیلیها هستند که مدت طولانی نمیخوابند، بعضیها دیدند. ما هم باید بگوییم که بله حتماً دیدیم یک مدتی، منتهی فراموش کردیم. این فراموشی هم به کمک میآید. یک دستگاهی، یک کمکهایی هست که خداوند میفرستد برای [فراموشی]. شعری میگوید حتی استفاده کردید، میگوید:
یاد ایام جوانی جگرم خون میکرد خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد
نسیان یعنی فراموشی. همان فراموش کردن هم خودش نعمت خداست یعنی به موقع اگر برسد نعمت خداست، بیموقع اگر برسد باعث زحمت است و داد و بیداد خود شخص. به هر صورت برای اینکه معنایی داشته باشد و شما از این مدت خواب هم بهره ببرید، باید همیشه به یاد خداوند باشید و دستوراتی که به شما داده شده، البته فقرا دستوراتی که به آنها داده شده، مرتب اجرا میکنند. غیرفقرا هم البته قبلاً به آنها گفته میشده، در آن آیاتی که برای قبل از خواب و بعد از خواب گفتند [این دستورات] خلاصه شده است. این است که خواب هم باید به اهمیتش نگاه کرد. انشاءالله.