بسم الله الرحمن الرحیم
من آرزو داشتم و دارم – که جهات مختلفی نگذاشته این [آرزو را] انجام بدهم – حال آنکه بیایم در بیدخت و شما را همانجا ببینم و در آنجا به دستبوس پدر نائل شوم در آنجا. همان [طوری] که در زمان حیات ایشان این توفیق را داشتم، حالا هم داشته باشم. و همچنین سایر بزرگان. آن نشد ولی خداوند این توفیق را فراهم کرد که شما از بیدخت به اینجا بیایید ولی امیدوارم انشاءالله که همان طریق انجام بشود؛ هم دیدار شما را ببینم و هم زیارت بزرگان گذشتهٔ ما! من هرگز بیدخت را، کِلوت بیدخت! آن میدان دَق که در بچگی میگفتیم میدان دَق و اینها را فراموش نکردم بلکه هر تصادفی و واقعهای [پیش میآید] به یاد گذشته میافتم. انشاءالله دعا کنید هم برای خودتان، هم برای من دعا کنید به زیارت شما در همان بیدخت هم موفق بشوم. انشاءالله از همهٔ شما التماس دعا دارم.