Search
Close this search box.

طریقت صفویه و ترکیب‌بند محتشم (بخش بیست و نهم)

دکتر محمدعلی سلطانی

امروز همه روی زمین رشک برین شد                                 تا از صدف پاک خدا دُرّ ثمین شد

فرمان خداوند به جبریل امین شد                               با خیل ملک از عرش تازان به زمین شد

تا عرضه دهد تهنیت حضرت خاتم                                        صبح ازل از غیب برآورد تنفس

انوار هدی تافت بر آفاق و بر انفس                                  تا چند دلا، رانده‌ای از صُقع تقدس؟

برخیز و فراگیر پر و بال چو فُطرُس                                          بر تهنیت مقدم مولود مکرّم

Mohammad Ali Soltaniبدون شک مکتب حسینی راه نجات این امت است؛ زیرا کرسی حسین کرسی امر به معروف و نهی از منکر است. آنچنان که از سوره الشعراء برمی‌آید، ظهور پیغمبران در فترت‌ها به علت شیوع مفاسد بوده است؛ ولی ما می‌بینیم مکتب زنده‌ی حسین، ظهور حسین است؛ در همه‌ی اعصار، یعنی در هر سال و هر محرم امام حسین به صورت یک مصلح عالی ظهور می‌کند و این فریاد را به گوش می‌رساند: «الا ترون انّ الحقّ لا یُعملُ به…» یا این که: «الموتُ اولی من رُکوب العار…» به امام حسین منسوب است:

سبقتُ العالمین الی المعالی بحُسن خلیقهٍ و عُلُوّ همّـه

و لاح بحکمتی نورُ الهُدی فی دیاجی من لیالی مُدلهمّـه

یُـرید ُ الجـاحدون لیُطفئوهُ و یأبی اللهُ الاّ ان یُتـمّه

ترجمه: با خوش‌خلقی و بلندهمتی از همه جهانیان به مقامات بلند پیشی گرفتم. و نور هدایت در شب‌های تیره با حکمت من درخشید. منکران می‌خواهند این نور را خاموش کنند و خداوند نخواسته جز اینکه آن را تمام و کامل کند.

۵ ـ یک شباهت دیگر این است که مسیحیان و مسلمانان، ولادت و رفتن این دو را بزرگ می‌شمارند… و اما در وفات ما می‌گرییم، و آنها در روز عروج یعنی سه روز بعد از کشته شدن، شادی می‌کنند. (رجوع شود به شماره ۷ و ۸)

شاید شباهت بین عیسی و سیدالشهدا در یک امر دیگر هم باشد و آن عدم سابقه اسمی است، و شاید این جهت مربوط به «یحیی» باشد نه عیسی، و در این صورت شباهت بین حسین علیه‌السلام و یحیی است، کما اینکه این دو در شهادت به خاطر یک مرد بسیار فاسد با هم شبیهند و هر دو شهید امر به معروف و نهی از منکرند: «و انّ من هو ان الدُّنیا انّ رأس یحیی اُهدی الی بغیٍّ من بغایا بنی‌اسرائیل».

۶ ـ شباهت دیگر بین آنها در انصار و حواریین است: «کما قال عیسی بنُ مریم للحواریّین من انصاری الی الله…» [چنان‌که عیسی بن مریم به حواریان گفت: چه کسانی یاور من به سوی خدا خواهند بود؟](صف، ۱۴)

سیدالشهدا نیز در شب عاشورا حواریین خود را انتخاب کرد. در الانوار البهیه، (صفحه ۴۵) از موسی بن جعفر علیه‌السلام نقل می‌کند، می‌گوید: «و فی وصیّه موسی بن جعفرٍ علیهما السلام لـهشام قال: و قال الحُسینُ بنُ علیٍّ علیهما السلام: انّ جمیع ما طلعت علیه الشّمسُ فی مشارق الارض و مغاربها بحرها و برّها و سهلـها و جبلـها عند ولیٍّ من اولیاء الله و اهل المعرفه بحقّ الله کفیء الظّلال. ثُمّ قال علیه‌السلام: الا حُرٌّ یدعُ هذه اللُّماظـه لاهلها؟ لیس لانفُسکُم ثمنٌ الاّ الجنّه فلا تبیعوها بغیرها فانّهُ من رضی من الله بالـّدُنیا فقد رضی بالخسیس، [در سفارش موسی بن جعفر علیهماالسلام به هشام آمده که حضرت فرمود: حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: تمامی چیزهایی که خورشید بر آن می‌تابد در مشرق و مغرب زمین و دریا و خشکی و زمین هموار و کوه‌ها، همه و همه نزد ولی خدا و اهل معرفت به حق خداوند چون سایه‌ای بیش نیست. آیا آزادمردی پیدا نمی‌شود که دست از این لقمه‌ی جویده‌شده بردارد؟ برای شما جز بهشت بهایی نیست، پس خود را به غیر بهشت مفروشید، که هر کس از خدا به دنیا راضی شود، به چیز پستی راضی گشته است.] مولوی در جلد سوم مثنوی داستان ظهور روح‌القدس را بر مریم به نحو عالی ذکر کرده است.

مجموع شباهت‌ها با عیسی علیه‌السلام: در مادر از نظر سیدةالنساء بودن، صدّیقه بودن، بتول عذرا بودن، مخاطب ملائکه بودن، در مدت حمل، در کراهت حمل، در «برّ» به والده و والدین، و در «انّی عبدالله» و«انّی من المُسلمین»، در اعتقاد تفدیه، در مبارک بودن، در بزرگداشت ولادت و وفات، در عدم سابقه اسمی، و در انصار و حواریین، و با یحیی در شهادت. (استاد مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۴۵ـ۱۵۰)

به دنبال این مستندات، استاد شهید توضیحاتی را که از مطالعات مجلات روزنامه از جمله نوشته‌های محمد مسعود و روزنامه کیهان و شنیده‌های خود مرقوم داشته‌اند و در نهایت به چهار شباهت واقعی نتیجه گرفته‌اند که:

پس در اینجا یک سلسله شباهت‌هایی واقعی از نظر شخصیت واقعی این دو وجود مقدس است که عبارت است از:

الف)مادر: سیدةالنساء، صدیقه، مخاطب ملائکه، بتول عذرا.

ب) مدت حمل، ج) کراهت حمل، د) مبارک بودن: [عیسی علیه‌السلام:] و «جعلنی مبارکا» امام حسین علیه‌السلام؛ «و جعل الشفاء فی تربته و الاجابه تحت قبّته و الائمه فی ذریّته. لولا صوار مهم و قطع نبالهم، لم تسمع الاذان صوت مکبّر».[۱ـ خداوند شفا را در تربت او و اجابت دعا را زیر بارگاه او و امامان را از نسل وی قرار داده است. ۲ـ اگر شمشیرها و قطعات تیرهای آنان نبود، هیچ گوشی صدای اذان مکبری را نمی‌شنید.] (شهید مطهری، همان، ج۲، ص۱۵۵)

پس از سخنان متقن و مستند استاد شهید مرتضی مطهری، بررسی تطبیقی و جامع آنتوان بارا، درباره این جلوه آینه در آینه را از نظر می‌گذرانیم که آورده است:

درخت فکر انسانی چگونه به حماسه شهادت‌طلبانه و فداکارانه حسین(ع) نگاه می‌کند؛ اندیشه‌ای که بر پایه دو رکن شهادت‌طلبی و فداکاری آن هم به گستره انسانیت، استوار است؟ عیسی بن مریم(ع) شهادت‌طلبانه و فداکارانه به سوی مردم آمد تا حق را به آنان بشارت دهد. (یوحنا ۱۴ر۶) قیام فداکارانه و شهادت‌طلبانه عیسی و حسین(ع) تشابه و نزدیکی بسیاری با هم دارند. اگرچه تفاوت‌های آشکاری در علل و کیفیت آن وجود دارد، و لیکن جوهره و اهداف آنها با هم تفاوتی ندارند. شباهت بین عیسی و حسین(ع) در تولد و سیره‌ی زندگی آن دو تجلی نموده است.

گفته می‌شود «هیچ مولودی شش‌ماهه به دنیا نیامده که زنده مانده باشد مگر حسین و عیسی»؛ فاطمه هنگامی که حسین را به دنیا آورد، مریض شد و شیرش خشک گردید. رسول خدا به دنبال دایه‌ای گشت، ولی نیافت. نزد او می‌آمد و انگشت ابهامش را در دهان او(ع) می‌گذاشت تا آن را بمکد و خداوند انگشت ابهام رسول خدا را غذای این کودک تازه به دنیا آمده قرار داد. این کار چهل شبانه‌روز طول کشید. خداوند گوشت او را از گوشت رسول خدا قرار داد.(ابوالشهدا، عقاد، ص۵۴) و این، سخن رسول بزرگوار را تفسیر می‌کند که: «حسین از من است و من از حسینم» و بدین ترتیب اگر حسین شیرخواره، غذای نبوت را خورد، عیسی مولود نفحه آسمانی به مریم(ع)، از قدرت الهی تغذیه شد.

کشیشی مسیحی گفته است: «اگر حسین از ما بود، در هر سرزمین پرچمی به نام او برافراشته بودیم و در هر روستایی برایش منبری برپا کرده، تا مردم را به نام حسین به مسیحیت دعوت نماییم.» چنین سخنی به گزافه گفته نشده است، بلکه منظور این است که «فداکاری» و «شهادت‌طلبی» که دو رکن اساسی دین مسیحیت است، به بهترین شکل به وسیله حسین(ع) در هنگام شهادتش ترسیم شده است؛ شهادتی که جز بشارت‌دهندگان به ادیان آسمانی و کسانی که در مقابل انحراف و ستم ایستادگی می‌کنند کسی اقدام به آن نمی‌نماید و حسین یکی از آنان بود.

اگر به نقاط تشابه و اختلاف بین دو شهید بزرگ اسلام و مسیحیت بازگردیم، می‌یابیم که این دو حتی در تفاوت‌هایشان نقاط مشابه غیرمستقیمی دارند که آن ما را به هم نزدیک نموده است: به عیسی(ع) قدرت سخن گفتن با مردم در گهواره داده شد و به حسین توان نیکو سخن گفتن، و زیبایی بیان و صوت آهنگین و اشاره نیکو عطا کرد. به عیسی ستم شد، مورد اهانت قرار گرفته و پیشانی‌اش را با چنگ زخمی کردند. محاکمه گردید و کشته شد. به او طعنه زدند و آب دهان بر چهره‌اش انداختند، لباس‌هایش را از تنش بیرون آوردند و حسین آواره گردید و محاصره شد و تشنه‌لب به او توهین شد و به قتل رسید و خانواده‌اش به اسیری رفت و لباس‌هایش را از تنش بیرون آوردند و زینت‌هایش را دزدیدند.

ادامه دارد…

منبع: روزنامه اطلاعات