Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) مجلس صبح شنبه آقايان ١٣-٩-٩۵ (صحت و سقم در اخبار – حلول ماه ربيع‌الاول)

Dr Nour Ali Tabande 21بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد بعضی اخبار که به نظر می‌رسد و حتی کاملاً روشن به نظر می‌رسد که معلوم نیست اینها واقعاً منسوب به امام و بالاخره منسوب به پیغمبر باشد؛ حضرت “صالحعلیشاه” خودشان اینگونه اخبار را احترام می‌کردند اما چندان توجهی به آنها نمی‌فرمودند. مثلاً مشهور بود که می‌گفتند امام فرموده است که: هرگز ناخن دست و پا را با هم نگیرید یعنی پشت سر هم نگیرید [که] در این صورت شما در معرض تهمت قرار خواهید گرفت! یک خبر این جوری، فرمودند: خوب به نظر می‌رسد که این خبر چندان صحیح نیست، عمل نکردن به آن هم زیاد مهم نیست. مع‌ذلک می‌فرمودند: چون به ما رسیده به‌عنوان ولو به دروغ! که ما تحقیقاً می‌دانیم منسوب به امام شده است، ما به احترام اینکه نام امام را آوردند تا بتوانیم رعایت می‌کنیم. البته این فرمایش را کامل تا بتوانیم، ما می‌توانیم اطاعت کنیم. این در موردی بود که در یک مسأله‌ای بین من و مادرم، ایشان(مادرم) چیزی می‌فرمودند [که] من قبول نداشتم و ایشان توصیه و تأکید می‌کردند که: نخیر این خبری است از جعفر بن محمد! من قبول نمی‌کردم. گاهی البته به احترام مادر که این را به من گفته بود [انجام دهم] من برای اینکه خیال ایشان راحت باشد انجام می‌دادم. یک مرتبه از این جلسات، حضرت “صالحعلیشاه” حرف‌های مباحثات من و مادرم را شنیده بودند، به این عبارت دخالت فرمودند. فرمودند: رعایت کن! نه به احترام اینکه این تهدید در این خبر صحیح است، نه! به اعتبار اینکه آن را به یکی از ائمه، یکی از بزرگان که ما احترام میگذاریم منسوب کرده‌اند. به احترام ” اسم آن بزرگ ” که گفته می‌شود، به احترام او این فرمایش را رعایت می‌کنیم. یا مثلاً یک خبری وارد است، جزئیاتش را نمی‌دانم که پیغمبر فرمودند: هر کسی به من مژده‌ی خروج ماه صفر و ورود ماه ربیع‌الاول را بدهد، من هم به او مژده‌ی بهشت را می‌دهم. اگر مژده‌ی بهشت به این سهولت مثل آب خوردن است که ما بیخود زحمت می‌کشیم. من از اول هم می‌گفتم این [خبر صحیح نیست] ولی خوب این بیشتر برای این بوده که شیعیان شاید همیشه [یکسره] در حالت عزا و ناراحتی نمانند، و حتی ایشان سر همین سوألی که من راجع به «بعثت و رحلت حضرت پیغمبر» کردم، فرمودند: ما در کتاب “اصول کافی” – از کتاب‌های معتبر ماست. ما در دانشکده درس می‌خوانیم و از چهار تا کتاب معتبر اسم می‌بریم، که یکی از اینها همین اصول کافی است – در همین “اصول کافی” که خیلی از موقعیت ما نزدیک‌تر به زمان حضرت پیغمبر بوده است، یک قرن و نیم، دو قرن طول کشیده است و به علاوه ” کلینی ” از معتبرترین محققین و دانشمندان شیعه است، او می‌گوید که: تولد پیغمبر و همچنین بعثت پیغمبر و همچنین هجرت پیغمبر از مکه به مدینه، روز دوازدهم ربیع‌الاول است. و حال آنکه ما برای هر یک از این روزها – هر یک از این مراسم – یک روزِ جداگانه‌ای می‌گیریم. ولی مع‌ذلک فرمودند: به نظر می‌رسد که خیلی از اخبار و چیزهایی [احادیث] که هست، آنهایی که راست است برای این اختلاف است که خواسته‌اند شیعیان هر دوازده ماه سال در عزاداری نباشند. عزای خودشان را یک مدت ولو کوتاهی فراموش کنند. مع‌ذلک خب این مطلب خیلی روشن است، همه‌ی مورخین و غیرمورخین یعنی آقایان علما همه این توجه را دارند که یک‌چنین خبری است. البته مردم غیرمتخصص، آنها(خیلی‌ها) به این عمل می‌کنند. اول ماه ربیع‌الاول را خیلی‌ها به هم تبریک می‌گویند. تبریک شاید از این نظر صحیح باشد که تبریک می‌گوییم که ایام عزاداری را محترمانه و با درک دقیق معنایش برگزار کردیم. ولی آیا پیغمبر همچین حرفی فرموده است؟ چرا؟ اگر ما در این فکر کنیم چون فرمایشات و اوامر و نواهی پیغمبر، مطابق امر الهی و مطابق فطرت است ولی خوب غالباً مردم رعایت می‌کنند. و این از لحاظ ” توجه به روح فرمایش ” خوب است، یعنی توجه شاید به اینکه شیعیان یک حرکتی کنند، حرکت نشاط‌آوری! و همه‌اش درحالت عزاداری نمانند. به این جهت به من هم خیلی‌ها دیدم نامه نوشتند، محبت کردند تبریک گفتند. من هم به همین حساب به همه‌ی اخوان تبریک می‌گویم، در اطاعت امریه‌ای که به نام حضرت پیغمبر به ما گفته شده است. این امر را یک نحوه شادی می‌دانم. ان‌شاءالله همیشه شاد باشیم و چه بهتر که این شادی ما برای اجرای امریه‌ی پیغمبر باشد.