محسن اعلا ـ نور مازندران
مقدمه:
آثار نیما در قالب اشعار، داستان، نمایشنامه و نقد و نظر ارائه گردید. دراین مقاله با تعدادی از ویژگیهای شعر نیما آشنا میشویم. این شاعر، چه از نظر قالب و چه از نظر محتوا و درونمایه، تحول شگرفی در شعر معاصر ایران ایجاد کرد که به تدریج شاعران زیادی را همراه و همگام خود ساخت.
مقالهی حاضر بر آن است تا در ابتدا مختصراً به شرح احوال نیما بپردازد و همچنین به تقسیمبندی آثار او اقدام کند. سپس با نگاه به اشعار این شاعر سترگ و بزرگ ایران، قدمی هرچند کوچک در زمینهی شناخت ویژگیهای اشعار او بردارد. در این میان با ذکر خصوصیات سرودههای او از قبیل جامعهگرایی و طبیعتدوستی ، نگاه و نگرش تازه، زبان و صور خیال و… موجبات و اسباب شناخت شعر نیما را فراهم کند.
علی اسفندیاری، معروف به نیما یوشیج، در سال ۱۲۷۶هجری شمسی در دهکدهی یوش از توابع شهرستان نور مازندران به دنیا آمد. او پسر بزرگ ابراهیم نوری است و از طرف جده به گرجیهای متواری از دیرزمانی در این سرزمین میرسد. او خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا میگیرد. دوازدهساله است که همراه خانوادهاش به تهران میآید. سپس همپای برادرکوچکترش – لادبن – به مدرسهی کاتولیک سن لویی میرود. نیما در این دوره به نقل از خودش، هنر او خوب پریدن و با رفیقش حسین پژمان فرار از محوطهی مدرسه است. اما بعدها در مدرسه به تشویق معلم خوشرفتارش، نظام وفا در خط شعر گفتن میافتد.
سرودههایش در ابتدا به سبک خراسانی است. آشنایی او با زبان خارجی – فرانسه – راه تازهای را پیش پایش میگذارد. ثمرهی کاوش و کوشش او در این راه نو، پس از دوری از مدرسه و گذران دوران دلدادگی، به آنجا میانجامد که در منظومهی افسانه دیده میشود و بخشی از این شعر در روزنامه دوست شهیدش – میرزاده عشقی – چاپ میشود. او شعر افسانه را به استاد باوفایش نظام وفا تقدیم میکند.
نیما در اسفندماه ۱۲۹۹ اولین شعر بلندش را در قالب مثنوی (قصه رنگ پریده) میسراید. او درباره اشعار آزادش چنین نقل میکند:
«در اشعار آزاد من، وزن و قافیه به حساب دیگر گرفته میشوند. کوتاه و بلند شدن مصراعها در آنها، بنا برهوس و فانتزی نیست. من برای بینظمی هم به نظمی اعتقاد دارم. هر کلمه من از روی قاعده دقیق، به کلمه دیگر میچسبد. شعر آزاد سرودن برای من، دشوارتر از غیر آن است.» (تا صبح دمان، همایش علمی و…، ص ۲۱)
مایه اصلی اشعاراو رنج است. شاعر واقعی باید آن مایه را داشته باشد. چنان که خود میگوید: «من برای رنج خود شعر میگویم. فرم و کلمات و وزن و قافیه در همه وقت، برای من ابزارهایی بودهاند که مجبور به عوض کردن آنها بودهام تا با رنج من و دیگران بهتر سازگار باشد.»(همان منبع ، ص ۲۱)
نیما از سال۱۳۱۷ پس ازعضویت در هیئت تحریریه مجله موسیقی با حمایت برخی از دوستان خود نظیر صادق هدایت اشعارش را مرتباً منتشر میکند. او با انتشار اشعار ویژه و خاص خود با مخالفت بسیاری از سوی این و آن مواجه میشود. به همین دلیل در مورد سرودههایش میگوید: «برای کسانی که حواس جمع در عالم شاعری ندارند، مبهم است.»(منبع پیشین ، ص۲۲)
نیما اشعاری به زبان مادری خود ــ طبری مازندرانی ــ به نام “روجا” هم دارد. درکنار همه اینها از او داستانهای منظوم و منثور و نقد و نظرهای بسیار سودمندی نیز برجاست. در سال ۱۳۰۴هنگام صدور شناسنامهها، نیما که تا آن روزگار به علی اسفندیاری شهرت داشت، شناسنامهاش را با عنوان نیما خان یوشیج دریافت میکند. استاد محیط طباطبایی بر این باور است که: «علی نوری گویا در آغاز شاعری میخواست مانی تخلص کند و بعد به قلب مانی که نیما باشد، اکتفا کرد.»(شرح زندگانی شاعران بزرگ، گروه نویسندگان، ص ۲۱) نیما در سال ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیری ازدواج میکند و ماحصل این ازدواج پسری به نام “شراگیم یوشیج ” است.
آثار نیما:
آثارنیما شامل اشعار، داستانها، نمایشنامهها و نقد و نظرهای اوست.
الف) اشعار: آب در خوابگه مورچگان، افسانه، حکایت و خانواده سرباز، ماخ اولا، مانلی و …
ب) داستانها: مرقدآقا، آهو و پرندهها، توکایی در قفس …
ج) نمایشنامه: کفش حضرت غلمان
د) نقد و نظرها: حرفهای همسایه، دربارهی شعر و شاعری، ارزش احساسات
این شاعر نوپرداز نوری در سال ۱۳۳۸چشم از جهان فرو میبندد و پس از گذشت سالها پیکر او از تهران به روستای یوش منتقل و در خانه پدریاش به خاک سپرده میشود.
قبل از پرداختن به ویژگیهای شعر نیما و نگرش او راجع به مقوله شعر، باید افزود که عمدهترین کار نیما در قلمرو شعر آن است که در الگوهای قراردادی و سنتی شعر تزلزلی چشمگیر و توجهبرانگیز ایجاد کرد که برخی از آنها عبارتند از: «کلام موزون ، مقفی و متساوی، زبان ادبی رایج، قالب شعری معین و مشخص، معنای از پیش تعیین شده.» ( ادبیات معاصر ایران، روزبه، ص ۷۰)
با تأمل و تعمق درسرودههای نیما یوشیج به ویژگیهایی برمیخوریم که تعدادی از آنها ممکن است با شاعران دیگر مشترک و تعدادی نیز متفاوت باشند. ما بر این اندیشهایم که در اینجا به ویژگیهای شعرنیما، صرف نظر از وجوه اشتراک یا افتراق با دیگرشاعران بپردازیم.
۱- قالب شعر: قادر ابداعی نیما را که میتوان قالب آزاد یا نیمایی خواند، درقالبهای تکاملیافتهی شعر اخوان میتوان جست. اشعار نیما را از لحاظ قالب به سه دسته تقسیم میکنند:
الف) قالب سنتی: مانند رباعیات، مثنوی و قطعات او.
ب) قالب نیمهسنتی: ای شب، محبس، خارکن.
ج ) نیمایی: مهتاب، داروگ، درشب سرد زمستان.
۲- وزن شعر: وزن شعر نیما عروضی است. با این تفاوت که با عدم تساوی طولی مصراعها مواجهیم.
۳- قافیه شعر: قافیه در شعر او همانند اشعار کلاسیک و سنتی قدیم نیست. لذا «نیما هرجا احساس میکند از نظر آوایی و معنایی به وجود قافیه نیازهست، آن را به کار میبرد.»(جریانهای شعری معاصر، حسین پورچافی،ص ۲۳۸)
۴- بند، واحد شعر: اشعار نیما ازچند بند تشکیل میشود که گاه با قافیهها این بندها به هم گره میخورند.
۵- بهکارگیری واژههای محلی و بومی مازندرانی: داروگ، سیولیشه، میم رز، چماز، پلم، اوجا، لرگ.
۶- طبیعتگرایی در شعر نیما: با رجوع به اشعار نیما نخستین عنصری که بیش از همه جلب نظر میکند، طبیعت و مظاهر آن است. به همین سبب شعر نیما در حکم آیینهای است که تمام عناصر و پدیدههای زندگی شمالی در آن تجلی مییابد. و در آن به قول استاد شفیعی کدکنی: «صبغه اقلیمی یا رنگ محلی» را میتوان احساس کرد.
۷- جامعهگرایی نیما: نیما شاعر متعهد و مسئولیتپذیری است. اشعار او صحت مدعای فوق را تأیید میکند. «شعر نیما شعری است متعهدانه و ملتزم. در اشعار او نوعی رسالت و مسئولیت اجتماعی و سیاسی در قبال مردم و درد و رنجهای آنان به چشم میخورد. از این نظر نیما الگوی بسیاری از شاعران معاصر است.» (جریانهای شعری معاصر، حسین پورچافی ، ص۲۳۹)
۸- زبان شعر نیما: زبان او در بعضی اشعار با توجه به این که از الفاظی چون لمیدن و قاپیدن استفاده میکند، ساده و عامیانه به نظر میرسد، اما در بعضی شعرها زبانی پیچیده و مبهم دارد که «دربرخی موارد از نظر صرفی و نحوی از زبان هنجار و معیار فاصله میگیرد و همین امر، فهم برخی اشعار او را دچار مشکل کرده است.» (همان منبع، حسین پورچافی، ص ۲۳۹).
البته در شعر او «نوعی منطق نثری در جایجای آنها دیده میشود اما به سبب حفظ وزن، این جملههای نثرگونه، پس و پیش شده است و گاه گاه با بعضی تعبیرات عامیانه درآمیخته است.» (سبکشناسی شعرپارسی، غلامرضایی ، ص ۲۶۸).
۹- ابهام در شعر نیما: یکی از ویژگیهای اشعار او دیریاب بودن و ابهام آن است. «مقصود، پنهانکاری تعمدی و هنری است که خاستگاه آن در خلاقیت شاعر و تنوعاتی است که او در بیان شعری خود به کار میگیرد. شاعر ازطریق آن، خواننده را به کشف، تأمل و لذت هنری میرساند. چنین ابهامی، شعر را از سطح به عمق کشانده و میتواند خواننده آن را به فضای تازهای از احساس و تفکر و تداعی ببرد.» ( تأملی در ادبیات امروز، باقینژاد، ص۷۲)
۱۰- نگاه و نگرش تازه نیما به هستی: «شعر نیما شعری است متفکرانه، عمیق و فلسفی، توأم با ژرفکاوی و روشنبینی». (جریانهای شعری معاصر، حسین پورچافی ، ص ۲۳۹)
۱۱- زبان سمبلیک و نمادین نیما: از آنجا که اشعار نیما دربردارنده انواع نماد مبتکرانه و ابداعی است، فهم دقیق و درست اشعار او منوط به درک و دریافت نمادهای آنهاست. او با توسل به زبان سمبلیک وبیانی رمزی، موضوعات اجتماعی و سیاسی عصر خود را بیان میکند و مورد انتقاد قرار میدهد. «نیما نخستین کسی است که در شعرفارسی، بیان سمبلیک را به معنای واقعی و تعریفشدهی آن به کار بسته است.» (آیینهای بی طرح ، جلیلی، ص ۶۱)
۱۲- رویکرد روایی و داستانگونگی: زبان شعر نیما علاوه بر رمزی و تمثیلی بودن با روایت و نقالی همراه است. «نیما در مسیر تکوین زبان شعری خویش به ترکیبی از بیان کنایی، سمبلیک ، وصفی و روایی دست یافت.» ( تأملی در ادبیات امروز، باقینژاد، ص ۷۲ ).
لذا نیما در سرودههایش به ادبیات نمایشی و دراماتیک توجه میکند.
۱۳- باستانگرایی در شعر نیما: همانگونه که در پیشانی این مقاله اشاره کردیم، نیما در ابتدا تابع سبک خراسانی است و حتی در قالبهای نو نیز شاهد ویژگیهای این سبک هستیم. به کارگیری واژههای کهنه، استفاده از دو حرف اضافه برای یک متمم، فاصله انداختن بین مضاف و مضافالیه ضمیر به شیوه قدما، کاربرد اشباع شده ساکن به جای کسره اضافه و…
از درون پنجره همسایه من
یا ز ناپیدای دیوار شکسته خانه من
از کجا یا از چه کس دیری است…
( ساختار زبان شعر امروز، علیپور، ص ۱۶۵)
۱۴- استفاده از آواها و صداها در شعر نیما: بهکارگیری صوتها و آواها در شعر برای نیما نوعی بدعتگری و نوآوری به شمار میرود. «اسم صوتهایی که نیما به کار بسته است به دو دسته میتوان تقسیم نمود. دسته نخست صدای پدیدههایی چون سنگ و ساعت، برگ و اشیاء مختلف است که هریک به گونهای و برای مقصودی در شعر وی راه یافتهاند: گمب و گمب، هوهو. دستهی دیگر صداهای جانداران و پرندگان گوناگونی است که نیما از نزدیک آنها را مشاهده نموده و صدایشان را شنیده است: قوقولی قو، دودوک دوکا، چوک چوک». (آیینهای بیطرح، جلیلی، ص ۸۷-۸۹)
۱۵- صور خیال شعر نیما: صورتهای خیال تازه با برداشتهای جدید در شعرهای نیما کم نیست. اگر در سرودههای او کند و کاوی داشته باشیم، «تشخیص – جانبخشی – جایگاهی عمده دارد. آن چنان که عنصری از طبیعت را گاه همچون خود میپندارد و او را در انجام دادن عملی همانند خود تصویر میکند یا شریک کار خویش میسازد. علاوه بر این، در شعر او ترکیبهای تشبیهی و استعاری نیز دیده میشود: رگهای صدا، استخوان آرزو، عطسه شب، ساحل آشوب …» (سبکشناسی شعرپارسی، غلامرضایی، ص ۲۷۱). علاوه بر تشبیه و انواع استعارات، با کنایات ابداعی و ابتکاری، تمثیلها، تلمیحات بومی و … نیز روبرو هستیم.
۱۶- آفرینش واژهها و ترکیبات نو: شاعر نکتهیاب و نوبینی مانند نیما از آنجا که در شعر به دنبال نوجویی است، طبعاً برای بیان دقیق و عمیق مقصود خود تلاش میکند که واژهها و ترکیباتی نو خلق کند. از این رو در سرودههای او با واژههای جدید و خوشتراشی نظیر بیمارناک، خنده ناک، نازک آرا، دوزخ آرا موجه میشویم که در این باره دکتر حقوقی در کتاب شعر زمان ما [۵](نیما یوشیج) به طور دقیق و مشبع به آن پرداخته است.
۱۷- کاربرد تکرار در قالب مصرعآرایی و بندآرایی: در تعداد چشمگیری از اشعار نیما یک مصراع یا یک بند، در آغاز و انجام شعر تکرار میشود که این شگرد، حالتی دوار و گردنده به شعرها میدهد. شعرهایی مانند: آی آدمها، تو را من چشم در راهم، در شب سرد زمستانی، هنگام که گریه میدهد ساز.
۱۸- هنجارگریزی در شعر نیما: تحول و دگرگونی در شعر نیما محدود به قالب شعر نیست، بلکه همه انواع دگرگونی در شعر او به چشم میخورد. او برای آنکه بتواند بر اندام فکر و اندیشه نو، لباسی جالب و جاذب و نظرگیر بپوشاند، از هرگونه تمهیدات و امکاناتی استفاده میکند. لذا هنجارگریزی، یکی از این امکانات زبانی او محسوب میشود. مهمترین هنجارگریزیهای زبانی در شعر نیما به قرار زیر است:
الف) هنجارگریزیهای ناشی از کشف و شهود شاعر
ب) هنجارگریزی ناشی از تعلق ذوقی و سبکی نیما به بسیاری از سنتهای زبانی سبک کلاسیک
ج) هنجارگریزیهای ناشی از حضور اشیاء و طبیعت پیرامون شاعر
د) هنجارگریزیهای ناشی از تأثیر زبان محاوره و طبیعت نثر است.
(نگاهی به مهمترین گونههای هنجارگریزی زبانی نیما، عزیزی فر، نیک منش، فصلنامه علمی و… دانشگاه الزهرا، سال ششم، شماره ۱۰، بهار۹۳)
علاوه بر ویژگیهای پیشگفته، به مواردی از قبیل: تلمیحات محلی و بومی، استفاده چشمگیر از جملات معترضه، به کارگیری اضافات مقلوب، توجه به شعریت کلام، توجه به گستره خیال، فشردگی و ایجاز کلام اشاره کرد.
———————
منابع و مآخذ:
۱ – اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، تا صبحدمان(همایش ملی علمی، پژوهشی نیما یوشیج)، ساری، شلفین، چاپ اول، ۱۳۸۹
۲ – باقی نژاد، عباس ، تأملی در ادبیات امروز(۱)، تهران ، نشرپارسه، چاپ دوم، ۱۳۹۰
۳ – جلیلی، فروغ، آیینهای بی طرح، تبریز، آیدین، چاپ اول ، ۱۳۸۷
۴ – حسین پورچافی، علی، جریانهای شعری معاصرفارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۸۴
۵ – حقوقی، محمد، ادبیات امروز ایران(۲) تهران، قطره، چاپ پنجم، ۱۳۸۳
۶ – داوران، ناصر، نیمای نظریهپرداز – نیمای شاعر، تبریز، شایسته، چاپ اول، ۱۳۸۳
۷ – روزبه، محمدرضا، ادبیات معاصر ایران (شعر)، تهران، نشر روزگار، چاپ سوم، ۱۳۸۶
۸ – شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادوارشعر فارسی، تهران، سخن، چاپ اول، ۱۳۸۰
۹ – علیپور، مصطفی، ساختار زبان شعر امروز، تهران، فردوس، چاپ سوم، ۱۳۸۷
۱۰ – علیپور، منوچهر، نیما یوشیج، تهران، تیرگان، چاپ سوم، ۱۳۸۴
۱۱ – غلامرضایی، محمد، سبکشناسی شعر فارسی از رودکی تا شاملو، تهران، جامی، چاپ سوم، ۱۳۸۷
۱۲ – گروه نویسندگان، شرح زندگانی شاعران بزرگ، تهران، تیرگان، چاپ اول، ۱۳۸۲
۱۳ – یاحقی، محمد جعفر، چون سبوی تشنه، تهران، جامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۷
۱۴ – نگاهی به هنجارگریزی زبانی درشعر نیما، عزیزی فر -امیرعباس و نیک منش – مهدی، فصلنامه علمی، پژوهشی زبان پژوهی دانشگاه الزهرا، سال ششم، شماره ۱۰، بهار ۱۳۹۳
منبع: روزنامه اطلاعات