Search
Close this search box.

حکمت دعا از زبان مولانا

Gholamreza Aavani vدکتر غلامرضا اعوانی – مولانا حقیقت حكمت را به زبان ساده و شعر بیان كرده است. از این رو باید سخنان بزرگانی چون مولانا را بخوانیم تا به راز قرآن پی ببریم. اعتقاد من این است كه هر جا علمی وجود داشته، قرآن آن حكمت و دانش را به زیباترین و موجزترین وجه بیان كرده است. من به حكمت دعا در قرآن می‌پردازم. سپس به رویكرد مولانا درباره حكمت دعا اشاره‌ای می‌کنم. قرآن می‌گوید: «ای پیامبر بگو: اگر دعایتان نبود،

Gholamreza Aavaniدکتر غلامرضا اعوانی

مولانا حقیقت حكمت را به زبان ساده و شعر بیان كرده است. از این رو باید سخنان بزرگانی چون مولانا را بخوانیم تا به راز قرآن پی ببریم. اعتقاد من این است كه هر جا علمی وجود داشته، قرآن آن حكمت و دانش را به زیباترین و موجزترین وجه بیان كرده است. من به حكمت دعا در قرآن می‌پردازم. سپس به رویكرد مولانا درباره حكمت دعا اشاره‌ای می‌کنم. قرآن می‌گوید: «ای پیامبر بگو: اگر دعایتان نبود، خدا به شما توجهی نداشت.» یعنی دعا واسطه ارتباط خدا با بنده است. انسانی كه دعا نكند، خدا به او توجهی ندارد. دعا شكل‌های مختلفی مثل نماز دارد.

 دعوت قرآن به اسماء‌الحسنی است. انسان ‌خواه ناخواه با این اسما ارتباط دارد. قرآن بین اجابت و استجابت فرق گذاشته است. خدا در جایی كه اضطرار وجود دارد، از اجابت استفاده می‌كند؛ ولی در جایی كه اضطرار نیست، از استجابت استفاده می‌كند. هر دعایی اجابت می‌شود؛ ولی در وقت خودش. شاید دعایی باشد كه قابل اجابت نباشد. حال اجابت دیگر با خود خداست. در قرآن آیاتی داریم كه به ما می‌گوید چگونه دعا كنیم. احكام دعا در این آیات آمده است؛ مثل: با تضرع و اضطرار دعا كنید و اینکه دعای فرد ظالم برآورده نمی‌شود. در آیات قرآن شرایط دعا دقیقاً آمده است. از اسماء خداوند سمیع‌الدعاست.

 در بحث سؤال ما انواع سؤال داریم. مثل سؤال حال و سؤال استعدادی. سؤال استعدادی سؤال ایام ثابته و حقایق ما پیش از وجود است. این سؤال، اصل همه سؤال‌هاست، آن چیزی كه مقتضی استعداد شما بود. یكی انسان شد و دیگری سگ شد. او در علم ازلی و مشیت الهی استعداد داشته و اقتضای وجود داشته است. هر كس اقتضای سؤالش بوده است، خداوند به او وجود داده است. شما نمی‌پرسید كه چرا موجودات هستی پیدا كرده‌اند؟ این اقتضای اعیان ما بوده است و سؤال ما از حضرت حق پیش از وجود بوده است. دعا هم بدون سؤال و خواستن امكان ندارد. ما هم از خداوند این سؤال را كردیم و خداوند هم به ما جواب داده است. سؤال انواع مختلفی دارد: سؤال غایی، حالی، استعدادی و ماهیات. در قرآن و از زبان رسولان انواع دعا ذكر شده است. در سوره انبیا سه پیامبر از خداوند سه سؤال مطرح كردند و خداوند اجابت كرد. سؤال حضرت ایوب، شفا از بیماری لاعلاج بود و دعای حضرت زكریا در مورد بچه‌دار شدن بود و بسیاری دعاهای دیگر پیامبران در این خصوص قابل بررسی است. تمام دعاها در قرآن آمده است. نحوه دعا و استجابت آن هم ذكر شده است. با بررسی آیات قرآن در مورد نحوه دعای پیامبران و نحوه استجابت، می‌توانیم به شرایط دعا دست یابیم.

 دعا فقط آیات قرآن نیست، بلكه روایات زیادی درباره دعا و نحوه آن داریم كه متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته‌اند. این علمِ دعا است. علم را ظاهر نمی‌کنند. علمای قدیم ما این مسأله را مسأله روز می‌دانستند. مسائل مهمی چون توحید از مسائل اصلی اسلام است؛ زیرا دین براساس توحید است. رسیدن به حقیقت توحید قرآنی بسیار دشوار است. ولی امروزه بحث‌های توحیدی بسیار كم است. در صورتی كه توحید از اصول دین است. قدما و عرفای ما، به اصول دین توجه خاصی داشتند. مولانا اسرار دعا را به زبان شعر بیان كرده است. او هنگامی که درباره توحید، عدل، معاد و جبر و اختیار بحث می‌كند، آنها را به صورت لطیف و ظریف بیان می‌کند. اولاً خود كسی كه دعا می‌كند باید مؤید باشد. تا تأیید الهی نباشد، دعا امكان‌پذیر نیست. دعا اجابت بشود یا نه. زمان و مكان و شرایط دارد؛ ولی اینكه انسان به دعا بپردازد، خود یک تأیید الهی است:

در میان خون و روده، فهم و عقل                         جز ز اكرام تو نتوان كرد نقل

 یعنی همین كه انسان به دعا می‌پردازد، هم سؤال‌كننده و هم اجابت‌كننده از اوست. اول و آخر اوست. این از اسرار دعاست. اگر نماز واقعی باشد، گوینده «سمع الله لمن حمده» هم خداست. هم شاهد و مجری اوست. اول اوست:

 جز تو پیش كه برآرد بنده دست؟                       هم دعا و هم اجابت از تو هست

 هم از اول می‌دهی میل دعا                                    تو دهی آخر دعاها را جزا

 اول و آخر تویی، ما در میان                                هیچ هیچی كه نیاید در بیان

 اگرانسان در دعا دم خوش ندارد، باید به اولیا و اهل دعا متوسل شود. بهترین دعا در حال فنا و اضطرار است. بنده تا وقتی كه خودی خود دارد، دعا دارد؛ ولی دعای حقیقی آن است كه خود بنده در میان نباشد، بلكه در حال اضطرار و فنا قرار گرفته باشد. «آن دعای بی‌خودان، خود دیگر است»؛ یعنی آنی كه از خودی خودش فانی شده، دعایش چیز دیگری است.

آن دعای بی‌خودان، خود دیگر است                            آن دعا زو نیست، گفت داور است

 آن دعا حق می‌كند چون او فناست                                  آن دعا و آن اجابت از خداست

 واسطه مخلوق نی اندر میان                                      بی‌خبر آن لابه کردن جسم و جان

 قدما مانند ابن عربی مسائلی در باب دعا مطرح كرده‌اند و بحث‌های لطیف و ظریف و دقیقی درباره دعا دارند كه امروز فراموش شده است. عده‌ای از اولیا و عرفا دعا را جایز نمی‌دانند؛ زیرا آن را بی‌ادبی می‌دانند. اینكه به خدا بگویند این را بكن. این خود مراتب خاصی از ولایت است. آن چنان به مراتب قضا و قدر الهی دل بسته بودند و مقام آنها مقام رضاست كه جز به قضای الهی دل نهادن حاضر نبودند. ابن عربی در كتاب «فصوص» و هجویری در کتاب «كشف المحجوب» این مباحث را مطرح کرده‌اند كه آیا اولیایی هستند كه از خدا چیزی نخواهند؟ این قضیه را از زبان مولانا بشنوید:

بشنو اكنون قصه‌ی آن رهروان                                كه ندارد اعتراضی در جهان

 ز اولیا اهل دعا خود دیگرند                                گه همی دوزند و گاهی می‌درند

 قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا                                  كه دهانشان بسته باشد از دعا

 از رضا كه هست رام آن كِرام                                جستن دفع قضاشان شد حرام

 در قضا ذوقی همی بینند خاص                              كفرشان‌ آید طلب كردن خلاص

 حسن ظنی بر دل ایشان گشود                                كه نپوشند از غنی جامه كبود

 «قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا/ كه دهانشان بسته باشد از دعا» یعنی اینها دعا نمی‌كنند. البته انسان باید دعا كند؛ زیرا خداوند می‌گوید: «ادعونی استجب لكم»؛ ولی اینان مقامات و طبقاتی دارند. این امر مختص عده‌ای از اولیاست. انسان باید به مرتبه‌ای برسد كه قضای الهی را بشناسد و به مقام سر قدر برسد. عالی‌ترین علمی كه در عرفان وجود دارد، سرّ قدر است. مولانا ادامه می‌دهد:‌

در قضا ذوقی همی بینند خاص                            كفرشان‌ آید طلب كردن خلاص

 هر چه‌ آید پیش ایشان خوش بود                           قاب حیوان گردد از آتش بود

 اما دعا كردن خوب است، اعم از اینكه اجابت بشود یا نشود. خداوند بنده‌ای را كه دوست دارد، دعایش را زود اجابت نمی‌كند. او می‌خواهد بنده را به خود نزدیک كند. خداوند برای خود منطقی متعالی دارد. گاهی بنده‌ای را كه دوست دارد، قدری قلقلک می‌دهد و بعداً دعایش را اجابت می‌كند. این امر در آیات و روایات ما نقل شده است. مولانا در این باره می‌گوید:

ای بسا مخلص كه نالد در دعا                               تا شود دود خلوصش بر سما

 یعنی آنقدر دعا می‌خواند كه دود اخلاصش به آسمان می‌رسد؛ اما دعایش اجابت نمی‌شود. پس ملائک واسطه می‌شوند:

پس ملائک با خدا نالند زار                                    كی مجیب هر دعای مستجاب

 بنده مؤمن تضرع می‌كند                                     او نمی‌داند كه جز تو مضطرند

 حق بفرماید كه نیست خواری اوست                           عین تأثیر عطا یاری اوست

 یعنی اگر او را اجابت نمی‌كنم، خواری او نیست. او پیش من عزیز است. او محب من است. او را یاری می‌كنم. اولیا به من نزدیک‌اند.

ناله مومن همی داریم دوست                             گو تضرع كن كه این اعزاز اوست

 حاجت آوردش ز غفلت سوی من                           آن كشیدش لوكشان در كوی من

 در برآرم حاجتش او آورد                                    هم در آن بازیچه مستغرق شود

 یعنی ما از یاد خدا غافلیم و خداوند كاری می‌كند كه به او متوسل شویم و به سوی او برگردیم. اگر حاجت او را برآورم، می‌رود و دیگر به سوی من باز نمی‌گردد. دنیا جای لهو و لعب است و از من دور می‌شود. بنابراین كمی حاجت او را دیر برمی‌آورم كه او بیشتر پیش من بماند و به من نزدیک شود. دوباره می‌گوید:

گرچه می‌ماند ز جان او سوگوار                            دل شكسته، سینه خسته، گو هزار

 خوش همی‌ آید مرا آواز او                                       و آن خدایا گفتن و آن راز او

 طوطیان و بلبلان را از پسند                                 از خوش‌آوازی، قفس در می‌كنند

 زاغ را و جغد را اندر قفس                                كی كنند؟ این خود نیامد در قصص

 یعنی خداوند می‌گوید ناله‌ی دعا‌كننده و آن خدایا گفتن و آن راز او را دوست دارم؛ بنابراین دعا از اسرار قرآنی است. تفسیر مولانا، تفسیر معنوی و فهم قرآن است. بیش از دو هزار آیه در ابیات مولانا تكرار شده و در مثنوی بیانی دیگر یافته است. مولانا را باید بخوانیم تا به حكمت قرآنی دست یابیم. مولانا بخشی از حكمت دعا را برایمان مشخص می‌كند.

منبع: پژوهشکده باقرالعلوم(ع)