آزادى بیان و ابراز عقاید مختلف و مخالف، نه تنها در دوران پیامبر اسلام، در زمان سایر ائمه نیز وجود داشت و مورد توجه بود. بالطبع در جوامعى که قوانین آن بر اساس موازین دین اسلام بنا نهاده شده است، رعایت این حق براى افراد جامعه لازم و ضرورى است.
در قوانین ما نیز این حق، یعنى آزادى بیان و عقیده براى افراد جامعه جزو حقوق اساسى افراد در نظر گرفته شده است:
• اعلامیه جهانى حقوق بشر:
– ماده ١٨: هر انسانی محق به داشتن آزادى اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیدهبانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.
– ماده ١٩: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی است.
• قانون اساسى:
– اصل بیست و سوم: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
– اصل بیست و چهارم: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می کند.