Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) مجلس صبح چهارشنبه ۹۵/۹/۲۴خانم‌ها (تهییج و خمود – اصلاح انحرافات با ذکر قلبی – اختیارات جانشینان حضرت علی(ع))

Hhdnat majzoobaalishah02بسم الله الرحمن الرحیم

معمولاً انسان را که خدا آفریده، بر یک روش معتدلی آفریده؛ البته ممکن است در بین زندگی گاهی هیجاناتی ایجاد می‌شود، گاهی به‌عکس خمود و کسالتی ایجاد می‌شود، همهٔ این‌ها ایجاد می‌شود، ولی «باز خودِ انسان است که بر این‌ها مسلط می‌شود». این در واقع برای این است که از آثار زندگی و آثاری که خداوند بر این حیاتِ ما آفریده است آگاه بشود یعنی زندگی ما، بشر به طور کلی هم ممکن است دچار هیجان بشود، هم دچار خمود. خداوند خواسته که همهٔ بشر‌ها به این دو مسألهٔ ضدّ هم، مدت کوتاهی مبتلا شوند که ببیند. البته آن کسی که خوب عبرت بگیرد، موجب می‌شود که در زندگی خودش به کسانی که فکر می‌کند و می‌بیند از جادهٔ اصلی یک خرده کنار رفته‌اند، کمک کند. درد آن‌ها را می‌فهمد ولی علاج این کار در واقع «علاجش آن ذکر قلبی است که ما داریم» علاج همهٔ این چیزهاست. یعنی در راه مستقیم و در راهِ بدون پستی و بلندی انسان را همراه می‌برد. اگر انسان غُلو کرده باشد یا در یک امری زیاده‌روی بیجا کرده باشد؛ خودِ این ذکر قلبی او را به جادهٔ اصلی می‌کشاند و همین جور اگر دچار خمود شده باشد ذکرِ قلبی او را به سمت اعتدال تکان می‌دهد. این است که اول‌چیز این است که این ذکرِ قلبی باشد، توجه کنید! و اما البته ذکر قلبی را نباید همیشه آلت دست انسان باشد، به‌خصوص در مورد بعضی گناهانش حتی! فکر می‌کند که متوسل می‌شود به ذکرش که فلان کار بشود یا فلان جور بشود؛ و حال آنکه فلان کار و آن فلان جور که این دلش می‌خواهد بشود خلافِ موقعیت است و خلاف انسانیت. این است که خیلی هم در چیز [دقت] داشته باشید: «ذکر قلبی را در خدمت و نوکری هوای نفس قرار نداده باشید». وَاِلا از این مسأله بگذریم: «ذکر هر کسی نجات‌دهندهٔ او از تمام این انحرافات است». چه انحرافاتِ رو به غُلو، چه انحرافاتِ رو به رکود! یکی هم سؤال کردند که حضرت علی فرمود که – بین فاصلهٔ ضربت خوردنِ حضرت و شهادت حضرت که حضرت فرمود- بیایید تا من را از دست نداده‌اید، بیایید هر سؤالی دارید از من بکنید. یکی پرسید: این چه سؤالی است؟ چه سؤالی بکنند؟ مردم در آن ایام‌‌ همان جور که توجه خاصی به پیغمبر داشتند،‌‌ همان توجه خاص و ارادتمندی را به علی(ع) هم داشتند. از لحاظ ما شیعیان دوازده‌امامی- شیعیان متصوفه یعنی شیعیانی که عقد بیعت کردند- هر یک از ائمه تمام خصوصیاتی که امام قبلی داشت را دارد یعنی آنچه علی(ع) می‌توانست بگوید، آن‌های دیگر هم می‌توانستند همان‌ها را بگویند. منتهی چرا حضرت فرمود اسم علی و حال آنکه خود حضرت می‌دانست که بالاخره دنیاست، می‌دانست که به فاصلهٔ خیلی زودی رحلت خواهد فرمود، مع‌ذلک این سؤال را فرمود؟ یعنی چون در نظر آن‌ها پاسخ علی(ع) در واقع پاسخ قطعی به نظر می‌رسید، مردم بیشتر دلشان می‌خواست و آن قدری که به فرمایش علی(ع) رفتار می‌کردند، به فرمایش سایر ائمه رفتار نمی‌کردند! البته بعضی‌ها هستند که اینطور نیستند؛ صحابهٔ خاص حضرت، سلمان فارسی- عرض کنم- ابوذر، این‌هایی که می‌شناسید، این‌ها می‌دانستند که علی(ع) فرضاً رحلت کند، آن کسی که جانشین او باشد از لحاظ الهی یعنی خودِ علی تعیین کند که فلان کس جانشین من است، عین‌‌ همان اختیارات و قدرت‌ها را خواهد داشت، ولی مردم دیگر نمی‌دانستند. این برای خاطر مردم دیگر و برای تشویق سایر مریدان، ائمه به اینکه سؤال کنند خجالت نکشند سؤال علمی که دارند، نه سؤال شخصی! سؤال علمی که دارند یا رفتاری دارند، آن‌ها را بنویسند و از حضرت بپرسند. این در واقع به منظور تشویق است، نه‌تنها آن مسلمینی که‌‌ همان وقت حاضر بودند بلکه تمام مسلمین است و به خصوص آنهایی که به علی(ع) ارادت داشتند، تشویق آن‌هاست به اینکه هیچ چیزی را برای خودشان ناگفته نگذارند و به‌خصوص به علی که اطمینان دارند و می‌دانند که هیچ نمی‌گوید جز دستور خداوند! بگویند که البته از وقایعی بود که از لحاظ اجتماعی واقعهٔ بسیار عظیمی بود که آثارش در همهٔ شئون مملکت باقی ماند. مثلاً الان من، فرض بفرمایید شهادت علی(ع) را جزء تقویم می‌نویسیم، در تاریخ می‌گذاریم، ولی از سایر ائمه خیلی کمتر. برای اینکه نظر عوام هست؛ نظر قالب مردم از اینکه به ائمه علاقمند هستند و ارادت دارند این است که از ائمه کار برمی‌آید. خوب عملاً دیدیم مریض می‌شوند پیش امام می‌آیند. هر کاری بود در واقع تمام این حالات، این مراجعات توجه کردند و با توجه به همین سؤالات این… به هر جهت ما باید این عبرت بگیریم. فریاد علی‌‌ همانجور که فریادهای دیگرِ علی و حسین در هوای چند، بر اسلامی وجود دارد به طوری که هر کسی که تازه مسلمان می‌شود‌‌ همان اول، در اولین آثار خوابش که آثار چیزی است این جواب آن سؤالات را می‌بیند. حالا ان‌شاءالله ما امیدواریم که مشکلی نداشته باشید. از اینکه چند وقت کمتر نامه‌ای چیزی می‌نویسید به نظر می‌رسد که ان‌شاءالله مشکلاتتان را همه را حل کرده‌اید. اگر اینجوری باشد که خوش به حالتون که همهٔ مشکلات را حل کرده‌اید. ولی این دنیا، دنیایی که خداوند آفریده اینقدر تودرتو است و اینقدر بزرگ است که از هر سؤالی و از هر مشکلی که حل کنید از هر مشکل اقلاً ده مشکلِ تازه زاییده می‌شود. خیلی‌هاش مربوط به خود همون سؤال، خیلی‌هاش هم مربوط به خارج [آن] است. ان‌شاءالله ما مشکل نبینیم، مشکل برای ما مثل آبی باشد که روی آتش ریخته می‌شود. ان‌شاءالله.