Search
Close this search box.

تیمور لنگ

 هارولد لمب

teymour langتیمور پسر تراغای، از ملّاکین شهر کَش ترکستان بود، وی در ۷۱۴ ه‍. ش در‌‌ همان شهر کش به دنیا آمد. طایفه‌اش از شاخهٔ «برلاس» ترکستان بود، ولی در آن زمان وابستگی به قوم مغول که «چنگیز خان» نام‌آور‌ترین آن بود نوعی افتخار به حساب می‌آمد؛ از این رو «تیمور» تبار خود را به چنگیزخان و قوم مغول می‌رساند.

 یکی از شگفت‌انگیز‌ترین ویژگی‌های تیمور فتوحات او در سنین بالاست. تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخداد‌ها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصت مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم کرده بود. تنها در حدود پنجاه‌سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.

 موارد بسیار زیادی از قتل‌عام‌ها و خشونت‌های تیمور را در تاریخ‌ها آورده‌اند. اما تیمور علاوه بر آن، بسیاری از هنرمندان و دانشمندان شهرهای فتح‌شده را به پایتخت خود یعنی سمرقند می‌آورد.
تیمور مردی دوستدار دانش و هنر بود و به عالمان و هنرمندان احترام بسیار می‌گذاشت و حتی هنگام قتل‌عام یک شهر دستور می‌داد که از کشتن دانشمندان و فقیهان و هنرمندان خودداری کنند.

 در ادارهٔ کشور و انتخاب فرماندهان سپاه کسی را انتخاب می‌کرد که دیندار‌تر و بی‌رحم‌تر و از نظر منش و شخصیت سنگدل‌تر باشد. بی‌رحم‌تر از این مرد در جهان یافت نمی‌شد و اگر مقابل چشم او صدهزار مرد و زن و کودک را سر می‌بریدند کوچک‌ترین تأثیری در او نمی‌کرد. او در جامعهٔ اسلامی مورد توجه مردم مسلمان و علما و دراویش قرار گرفت، و خیلی به دینداری اهمیت می‌داد. به گفته خودش از چهل‌سالگی حتی یک وقت از نماز‌هایش قضا نمی‌شد مگر در هنگام جنگ. او برای ساختن سمرقند و قصر‌ها و مساجد آن، از تمام شهرهای ایران هنرمندان و صنعتگران را به آنجا برد.

 در ۱۹۴۱ م. خاور‌شناسان شوروی قبر تیمور را شکافتند تا بتوانند از روی شکل جمجمه‌اش مجسمهٔ او را بسازند. بعد از ۵۷۵ سال اسکلت او سالم بود و پای چپش کوتاه‌تر از پای راستش بود و روی جمجمه‌اش هنوز مقداری از ریش او که حنایی‌رنگ بود وجود داشت.

 تیمور در سال ۸۰۷ (۷۸۳ ه‍. خ.) به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود ولی اجل مهلتش نداد و در سال ۸۰۷ (۷۸۳ ه‍. ش.) در ۷۱سالگی در قزاقستان درگذشت. 

Tags