Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) مجلس صبح یکشنبه خانم‌ها ۹۵/۱۰/۱۲ (تعهدات بیعت‌کننده و وعدهٔ خداوند در بیعت)

Hhdnat majzoobaalishah07بسم الله الرحمن الرحیم

در آداب تشرف چیزهایی که، ضمائمی که می‌آورند یکیش یک «شیرینی» است، یک چیزی که شیرین باشد. البته لغتِ «شیرین و شیرینی» را برای خوراکی‌ها وضع کردیم ولی در اینجا چون نمی‌شود تشبیه دیگری کرد به بهترین خوراکی‌ها تشبیه کردند یعنی شیرینی. خوراکی‌هایی که هم‌ردیف هستند یعنی جزو «من تبع قرآن» حساب می‌شوند، چون یکیش… این شیرینی گفتند، در حالی که از لحاظ ظاهری معنی لغات بسنجیم؛ در تعهدات، در تشرف یک تعهداتی می‌گویند، از جانب خدا تعهد خاصی نیست، از قدیم این تعهد بوده است که گفته است: به موقع بیعت چنین می‌کنید، «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»، بنابراین فقط یک تعهدی دارد خداوند که بهشت را وعده می‌دهد به کسی که بیعت می‌کند، ولی حالا همین بیعت را تبدیل به عید کرد و شیرینی می‌کنند که یک شیرینی داده بشود. در واقع باید بگوییم که ببینیم چه جور شیرینی از این هست؟ البته هر کدام هر یک از ضمائمی که در تشریفات تشرف رعایت می‌شود یک معنای خاصی دارد. در اینجا شیرینی هم یک معنای خاصی دارد برای اینکه این معنا در «بیعت» در خودِ لغت بیعت و معنای آن آفریده شده؛ بیعت از بیع می‌آید، بیع یعنی‌‌ همان بیعت، یعنی یک بیعت خاصی… در بیعت خداوند می‌گوید که: کسی معامله می‌کند به صورت معامله. بعد مال و جان و همه چیزش را در طبق اخلاص می‌گذارد برای خداوند. البته کسی که از طرف خداوند این را قبول می‌کند آن اسمش «بیعت‌گیرنده» است که ما خب خودِ این یک بحث مفصلی است در اسلام و در همهٔ ادیان که چه کسی حق دارد بیعت بگیرد؟ خودِ تشخیصِ این امر از تشخیصاتی است که خداوند مقرر کرده هر شخص خودش بکند. یعنی مطمئن باشد و بعد بیعت کند. بیعت یعنی می‌آید معامله می‌کند، می‌گوید: من جان و مال و همه چیزم در اختیار خداوند است، خداوند هم چه کار کرده؟ خداوند فرموده است که: «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ». در مقابلِ این نگفته است که قیمتِ این! برای اینکه قیمت ندارد، خیلی از همهٔ چیز‌ها گران‌قیمت‌تر است. می‌گوید در مقابل این: «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ». بهشت برایشان مقرر است. «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ». البته‌‌ همان جنت،‌‌ همان بهشت چون درجات مختلفی دارد مثل یک وقت – یک باغچهٔ کوچولویی است، یک وقت یک باغ بزرگی مثل مثلاً فلان باغی که در کرمان هست اینها – به‌‌ همان اندازه که خلوص نیتِ بیعت‌کننده مسلم باشد به اندازهٔ آن خداوند مزد می‌دهد. به او بهشت می‌دهد منتهی به اندازهٔ آن، «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» به اندازهٔ آن، بهشت به او می‌دهد. بنابراین این ضرر نمی‌کند اگر همینطور سرسری هم فقط خلوص نیت، چون بیعت یک بیعی است، یک معامله‌ای است، در هر معاملهٔ ظاهری هم، فروشنده و خریدار هر دو باید نیت [و] قصد فروش داشته باشند واِلا همینجوری شما می‌روید بقالی یک چیزی برمی‌دارید یا یک کاسه ماست تعارفتان می‌کند آن دیگر بیعت نیست. بیعت وقتی است که بخرید، یعنی او را به مالکیت خودتان درآورید و این را به مالکیت آن. در بیعت هم همین کار می‌شود، یعنی شما جان و مال خود را به اختیار خداوند در می‌آورید یعنی می‌گویید: هر چه خداوند بگوید، و در مقابل یک چیزی می‌گیرید، «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ». اما می‌گویند: خب این بهشت که می‌دهد که بخواهم آن وقت، به خودش نمی‌دهند! آن بهشتی که می‌دادند پس نسیه است! یک نقدی را می‌دهید یک نسیه را می‌گیرید ولی در نظر خداوند که در همهٔ ادیان بیان شده گفته شده، آن نسیه نیست، آن هم نقد است. یعنی هم وقتی خداوند گفت: «من به تو بهشت می‌دهم» حرفش درست است دیگر، ردخور ندارد ،حالا تا برود الان، در موقع معمولی هم، کسی وقتی دم باغی می‌گویید که: آقا یک خوشه انگور هم بده به من، می‌خرد! خب این فاصله باید برود انگور پیدا کند، ببُرد، بسته‌بندی کند. این نسیه نیست! این مطلبی هم که خداوند وعده کرده به شما، نسیه نیست! آنقدر نقد است که از هر چیزی نقد‌تر و قطعی‌تر است. به هرجهت از این جهت، مجموعهٔ این جهات موجب شده که این بیعت را به منزلهٔ با وجود اینکه یک تعهدی می‌کند کسی ولی با این وجود شیرین است، شیرینی بهش بدهند. شیرین هم یک مزه‌ای است که در مقام مزه‌ها اگر طبقه‌بندی کنند بالا‌تر از همهٔ مزه‌ها قرار می‌گیرد. ولی خب شیرینی‌ست که بعد باید در تمام زندگی بیعت‌کننده منتشر بشود یعنی در هر لحظه‌ای و هر کاری بداند، بداند که دارد این جان و مالی که اینجا با این شرط معامله می‌کند این مال خودش نیست، مال خداوند است، بهش اجازه داده گفته: بعد از آنکه بیعت کردی و همه اعمال و اموال به من دادی و شخصیتی، در آن صورت من اجازه می‌دهم از این‌ها هر چی تا زنده هستی به نحوی که من می‌گویم استفاده کنی. یعنی طبق احکام شرعی نه غیر از آن و نه ظاهر. «ان‌شاءالله خداوند ما را توفیق بدهد هم به قبولش و شیرین بودنش و هم بعداً به همه…