یکی از آثار تاریخی مذهبی استان یزد میباشد که متعلق به قرن هفتم هجری قمری و به شماره ۷۹۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست.
ساختمان این بنا در حدود ۱۰هزار مترمربع زیربنا دارد و شامل خانقاه، حسینیه، مسجد جامع، آبانبار، مکتبخانه، حمام، برجهای حفاظتی و مقبره که مدفن عدهای از مشایخ سلسله «دادایی» است میباشد.
یکی از مهمترین و عجیبترین قسمتهای این مجموعه تونلی است که این خانقاه را از زیرزمین به مسجد شاه نعمتالله ولی در شهرستان تفت متصل میسازد.
نگاهی به زندگانی شیخ داد شیخ تقیالدّین دادا محمّد، معروف به «شیخ داد»، از عرفای قرن هفتم هجری و مؤسّس سلسله دادائیّه است. وی از شاگردان و مریدان شیخ محمّد، معروف به «پیراندایان» بود. او نخست به پیشه بارپازی (پاک کردن جو و گندم) اشتغال داشت و از آنچه به دست میآورد اندکی برای خود نگه میداشت و مابقی را به فقیران میداد. نقل شده که روزی همهٔ دسترنج خود را به یکی از سادات بخشید، به همین علّت در عالم خواب مورد عنایت حضرت محمّد، رسول خدا قرار گرفت و حضرت او را دادا محمّد نامید و به او درجه ولایت و غنای مالی بخشید. پس از این واقعه دادا محمّد به توصیه استاد که او را دیگر نیازمند مربی نمیدانست، به اردکان رفت و به ارشاد مردم مشغول شد و خانقاههای متعدّد در اطراف یزد از جمله بندرآباد بنا کرد. او سلسله دادائیّه را بنا نهاد و جمع کثیری به آن روی آوردند. افراد این سلسله مورد احترام سلاطین آل مظفّر بودند و موقوفات معتبر و مفصّلی داشتند که تا اواخر عصر صفوی به «موقوفات مشایخ دادائیّه» شهرت داشت. وی به خواست حاکم شرع و قاضی یزد، شهابالدّین بن قاضی مسعود (م: ۷۴۸ ق)، به یزد آمد و مورد توجّه و ارادت وی قرار گرفت. از آن پس شیخ دادا محمّد در محلّه «سرآب نو» اقامت گزید و یک بار نیز به همراهی فرزندانش به مکّه مکرّمه رفت. در منابع از او به عنوان شیخ تقیالدّین، قطب الأولیاء، و تقیالحق والدّین، عارف، عالم، زاهد و مرشد یاد کردهاند. شیخ تقیالدّین پس از درگذشت در خانقاه بندرآباد به خاک سپرده شد. اما پس از سه روز به دستور قاضی شهابالدّین جسدش را بیرون آوردند و به یزد انتقال دادند و در محلّه «سرآب نو» به خاک سپردند. در سال ۷۲۶ ﻫ. ق قاضی شهابالدّین عمارتی کوچک و درگاه و ساباطی بر فراز قبر وی بنا کرد. چون قاضی شهابالدّین در سال ۷۴۸ ﻫ. ق وفات یافت. پس پشت قبر شیخ به خاک سپرده شد. شیخ تقیالدّین چهار فرزند به نامهای؛ سلطان محمود شاه، حاجی علی شاه، حسن شاه و محمّد شاه داشت که همگی از صوفیان مشهور روزگار خود بودند. همنام وی، دادا محمّد، فرزند حاجی علی شاه است که در سال ۸۱۰ ﻫ. ق درگذشت.
شیخداد (در معرفی شیخ محمد سلطان)
شیخ محمد سلطان فرزند شیخ تقیالدین دادا محمد میباشد که پدر ایشان همان گونه که در بالا ذکر شد از بزرگان و مشاهیر و مورد اعتماد مردم عصر خود بود و اکنون مقبرهٔ شیخ تقیالدین دادا، پدر شیخ محمد سلطان در محلهٔ «شیخـداد» یزد محل زیارت بسیاری از مردم و علاقمندان آن حضرت است. شیخ دادا چهارفرزند پسر به نامهای: سلطان نجمالدین محمود، سلطان زینالدین علی (که جانشین پدر شد)، سلطان فخرالدین حسن (که در بندرآباد بخش رستاق در مجموعهای به نام سلطانیه مدفون میباشند که همگی دارای سنگ قبر بوده و بر روی آنها آیةالکرسی ـ لااله الا االله ـ محمد رسولاالله و… به خط کوفی نوشته شده است) و سلطان محمد (آخرین جانشین شیخ دادا، معروف به شیخ محمدسلطان) است که طرف ارادت آل مظفر بوده و زن و مرد ایشان به او ارادت میورزیدهاند و او را متولی اوقاف خود قرارداده بودند. وی به دلجویی و رسیدگی به احوال ناتوانان، مستمندان و درماندگان میپرداخت و فردی بزرگ و با عزت و دارای کرامت و مورد اعتماد مردم عصر خود بود و سرانجام در سال ۷۵۰ هجری به حسب تقدیر مفتحالابواب جناب ولایتمآب، شیخ محمدسلطان را عارضهای دست داد که اطبا از معالجه و مداوای آن عاجز ماندند و روح شریف آن عارف بزرگوار، از تنگنای قفس قالب به فضای عالم ارواح طیران نمود و به دیدار حق نائل گشت و بعد از رحلت ایشان پیکر پاکش در گردفرامرز یزد مدفون شد و از دیرباز تاکنون مردم این محل اعتقاد عمیقی به او داشته و در قدیم مقبرهٔ این بزرگوار دارای سنگ قبر مهمی بوده که به سرقت رفته است. اکنون آرامگاه شیخ محمد سلطان در شهـرشاهدیه (گـردفـرامـرز) و در مجاورت جادهٔ کنارگذر یزد واقع شده که این امر باعث رونق و آبادانی بیشتر برای زیارتگاهش شده و این مکان را به صورت زیارتگاه مهمی درآورده است.
در پایان نکتهٔ قابل ذکر این است که به خاطر لقب «سـلـطـان» که شیخ مذکور داشته است، نام خانوادگی اکثریت اهالی گردفرامرز «سلطـانی» میباشد.