تحلیل، تحقیق و تصحیح رساله اقسامالحکمه
ابن سینا تقسیم نُه جزئی منطق این رساله را در آثار منطقی خود رعایت کرده است.
آثار ریاضی شیخالرئیس حاکی از انطباق آنها با تقسیمبندی رباعی او در این رساله است.
آثار طبیعی ابن سینا جزئی تفاوتی با تقسیم هشتگانه او در این رساله دارد.
از تألیفات شیخالرئیس در فروع ریاضی و طبیعی، آثار طبی بسیار مهم او به ویژه «کتاب القانون فی الطب» قابل ذکر است. در میان آثار مسلمالانتساب او تألیف دیگری در این دو حوزه مشاهده نمیشود.
در میان تألیفات متعدد شیخ در الهیات بخش اول (امور عامه) و بخش سوم (ربوبیات) به وفور به چشم میخورد. از بخش دوم (مبادی دیگر علوم) مطلقاً (چه به صورت تألیف مستقل، چه به صورت فصل مجزا) در آثار وی خبری نیست. او تألیف مستقلی درباره بخش سوم (عقول) و بخش چهارم (نفوس فلکی) نیز تدوین نکرده، هرچند فصول مستقلی را به این دو بخش در تألیفات اصلیش اختصاص داده است.
اگرچه از وحیشناسی فلسفی تألیف مستقلی از ابن سینا در آثار مسلمالانتسابش در دست نیست، اما در آخرتشناسی فلسفی و علم النفس فلسفی او علاوه بر دائرةالمعارفهای ارزندهاش چندین تألیف مستقل بجا نهاده است: کتاب المبدء و المعاد؛ کتاب المعاد الاصغر؛ رساله فی النفس علی طریق الدلیل والبرهان؛ مقاله فی تحصیل السعاده و تعرف بالحجج العشره.
ابن سینا در هر ۹ علم منطق، هر ۸ علم اصلی طبیعی، هر ۴ علم اصلی ریاضی تألیف دارد. اگرچه درباره کلیه مطالب پنجگانه اصلی و دوگانه فرعی علم الهی قلم زده است، اما تألیفات مستقل هفتگانهای در شعب مختلف علم الهی ندارد. حتی الهیات او به شیوه تقسیم پنجگانه اصلی و دو گانه فرعی مذکور در این رساله فصلبندی هم نشده است. به یک معنی طرح تقسیم علم الهی رساله اقسامالحکمه حتی توسط خود مؤلف هم اجرا نشده است، چه برسد به دیگر فلاسفه. به بیان دیگر تقسیم علم الهی به ۷ قسمت اصلی و فرعی در دوران اسلامی هرگز پذیرفته نشده است، و چنین علوم مستقلی تدوین نشدهاند.
بخش پنجم: تأثیر رساله اقسامالحکمه ابن سینا در بحث طبقهبندی حکمت و علوم
برای بررسی تأثیر رساله اقسامالحکمه ابن سینا در تاریخ طبقهبندی حکمت و علوم، پنج متفکری که در این حوزه صاحب تألیفند، برگزیدیم: غزالی و احیاء علوم الدین؛ فخر رازی و جامع العلوم؛ خواجه نصیرالدین طوسی اخلاق ناصری و رساله اقسام الحکمه؛ شهرزوری و الشجره الالهیه؛ قطب الدین شیرازی و دره التاج؛ و رساله ابن سینا را با هر یک از آنها به شرح ذیل مقایسه کردیم؛ و در انتها بر اساس این مطالعات تطبیقیِ موردی، میزان نفوذ رساله را در رشته خود ارزیابی کردهایم.
۱. غزالی و احیاء علوم الدین
امام محمد غزالی (۵۰۵-۴۵۰) در «کتاب المنقذ من الضلال» دانشپژوهان روزگار خود را به چهار طبقه متکلمان، فیلسوفان، باطنیه (تعلیمیه یا اسماعیلیه) و صوفیه (عرفا) تقسیم میکند. در کتاب العلم از «کتاب احیاء علوم الدین» و نیز «الرساله اللدنیه» علوم را به دو طبقه شرعی (مأخوذ از انبیاء) و عقلی (که تنها از طریق عقل قابل دستیابیاند) تقسیم کرده است.
غزالی علوم شرعی را به دو دسته علم اصول و علم فروع تقسیم کرده است. علم اصول عبارت است از: علم توحید، علم نبوت، علم معاد، علم منابع معرفت شرعی (شامل دو منبع اصلی کتاب و سنت، و دو منبع فرعی اجماع امت و آثار صحابه). علم منابع شرع از علوم مقدماتی (علوم ادبی) و متمم برخوردار است. علوم قرآنی، علوم احادیث نبوی، اصول فقه و سیره از زمره علوم متمم منابع شرع محسوب میشوند. علم فروع به سه شاخه تقسیم میشود: تکلیف انسان نسبت به خداوند (عبادات)، تکلیف انسان نسبت به جامعه (معاملات و حقوق خانواده) و تکلیف انسان نسبت به نفس خود (علم اخلاق). علم عقلی از نظر غزالی به چهار دسته ریاضیات (حساب، هندسه، نجوم و هیأت، موسیقی)؛ منطق؛ طبیعیات (طب، هواشناسی، معدنشناسی، کیمیا) و علم ماوراءالطبیعه یا مابعدالطبیعه (وجودشناسی، ربوبیات، علم جواهر عقلی بسیط باشعور، علم عالم لطیف، علم نبوت و لایت و رؤیا، نیرنجیات).
غزالی در «مقاصد الفلاسفه» فلسفه یا علم حکمی را به نظری و عملی تقسیم میکند. در «الرساله اللدنیه» علوم را به حصولی و حضوری تقسیم کرده است. در «جواهر القرآن» سخن از تقسیم فقهی علوم به واجب عینی و واجب کفائی گفته است. در احیاء از تقسیم علوم به دنیوی و اخروی نیز به چشم میخورد. (بکار، ۱۳۸۱، ص ۲۵۳-۲۴۷)
مقایسه تقسیمبندیهای بویژه تقسیم عقلی شرعی غزالی با تقسیمبندیهای فارابی و ابن سینا به نتایج ذیل منجر میشود:
تقسیم بندی رئیسه عقلی شرعی در آثار غزالی از جمله مؤثرترین و مهمترین تقاسیم علم در دوران اسلامی است، که رویکرد متکلمانه وی را از رویکرد فیلسوفانه فارابی و ابن سینا متمایز میکند.
از نظر فارابی علوم ادبی در زمره علوم شرعی است و لذا مختص زبان عربی است. حال آنکه به نظر فارابی در احصاء اولا علوم ادبی یک دانش مستقل است. ثانیاً وسیلهای برای تمام علوم است نه فقط علوم دینی. و ثالثاً شامل همه زبانهاست نه مختص زبان عربی.
غزالی به تبع ابن سینا منطق را یکی از علوم عقلی به حساب آورده است. هرچند فارابی و ابن سینا آنرا مقدمه فلسفه و علم آلی شمردهاند، اما غزالی آنرا یکی از اجزای چهارگانه فلسفه قلمداد کرده است.
غزالی در سه قسم دیگر علوم عقلی (ریاضیات، طبیعیات و الهیات) از فارابی و بویژه ابن سینا تبعیت کرده است.
غزالی به تبع ابن سینا طب و کیمیا را به علوم طبیعی افزوده است.
غزالی همچون ابن سینا علم نیرنجیات را به فهرست علوم افزوده است، اما بر خلاف ابن سینا آنرا در زمره علوم الهی محسوب داشته نه طبیعی.
غزالی در تقسیم علوم ما بعد الطبیعه به شدت وامدار ابن سینا است.
تفاوت اصلی غزالی با فارابی و ابن سینا از جمله در حذف کامل حکمت عملی از علوم عقلی، و ارجاع علم اخلاق و سیاست به علوم شرعی فرعی است. هر چند او در استقلال اخلاق از سیاست متأثر از ابن سیناست.
۲. فخر رازی و جامع العلوم
امام فخرالدین محمد بن عمر رازی (۶۰۶- ۵۴۳) در کتاب فارسی جامع العلوم یا حدائق الانوار فی حقائق الاسرار معروف به کتاب ستینی (نگارش سال ۵۷۴) علوم متداول زمانه خود را گرد آورده، از هر یک سه مسئله اصلی و سه مسئله غامض و سه مسئله امتحانی «تا قصور اندک بضاعتان این علم در آن روشن شود» را ذکر و شرح داده است. او کتاب خود را با علم کلام آغاز کرده و پس از بحث در چهارده علم دینی به توضیح درباره هفت علم ادبی پرداخته است. منطق بیست و دومین علم مورد نظر اوست. علوم مقالات اهل عالم، الآخره و الدعوات (شمارههای ۵۳، ۵۷ و ۵۸) نیز ملحق به علوم دینی است.
علوم طبیعی اصلی (یک علم) و فرعی (۱۳ علم) مورد بحث فخر رازی به ترتیب عبارتند از: طبیعیات، تعبیر، علم الفراسه، طب، تشریح، علم صیدیه (داروشناسی)، علم الخواص، علم اکسیر، علم الجواهر (شناخت سنگهای قیمتی)، طلسمات، فلاحت، علم قلع آثار (زدودن لکههای لباس)، علم البیطره (دامپزشکی)، علم البزاه (بیماریهای باز).
فخر رازی به چهار علم اصلی و ۱۴ علم فرعی ریاضی و ملحقات آن (۲ مورد) به ترتیب ذیل پرداخته است: هندسه، مساحت، علم الاثقال، علم آلات حربیه، حساب هندی، علم الحساب الهوای، جبر و مقابله، علم الآله ثماطیقی [ارثماطیقی]، علم عداد الوفق، علم المناظره [المناظر و المرایا]، موسیقی، هیئت، احکام نجوم، رمل، علم العزائم. علم شطرنج (۶۰) نیز ملحق به این قسمت است.
الهیات پنجاه و دومین علم در کتاب جامع العلوم است. فخر رازی حکمت عملی را در ضمن چهار علم اخلاق، سیاسات، تدبیر منزل و آداب ملوک بررسی میکند.
اگر چه کتاب جامع العلوم در نوع خود منحصر بفرد است و گردآوری نُه مسئله از هر علم در کنار هم آن را متمایز از کتب تقسیم علم و حکمت کرده است، اما تأثیر ابن سینا را در دو ناحیه در کتاب فخر رازی میتوان مشاهده کرد، یکی آنچه او به تأیید یا نقد از شفا و قانون شیخالرئیس نقل میکند. دیگری رعایت تقسیمات رساله ابن سینا در سه موضع است: یکی حکمت عملی، دیگری علوم فرعی ریاضی و سوم علوم فرعی طبیعی با برخی افزایشهای جزئی در دو ناحیه اخیر. جالب اینجاست که در عصر فخر رازی اهتمام مسلمین به علوم اصلی ریاضی و طبیعی و الهی کم شده، به همان میزان بازار برخی علوم فرعی افزایش فراوان یافته است.
۳. محقق طوسی، اخلاق ناصری و رساله اقسامالحکمه
خواجه نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد طوسی (۶۷۲-۵۹۷) در کتاب اخلاق ناصری و رساله اقسامالحکمه به تقسیم حکمت مبادرت کرده است. اما در اخلاق ناصری آنچه متفاوت با رساله ابن سیناست به این شرح است: در تقسیم علم مابعد الطبیعه آن را به دو فن اصلی علم الهی و فلسفه اولی، و فروعی از قبیل معرفت نبوت و شریعت و احوال معاد تقسیم کرده است. در فروع علم ریاضی و طبیعی، طوسی در هر یک به ذکر سه نمونه اکتفا کرده است. محقق طوسی پس از تقسیم ثلاثی حکمت عملی به نکات قابل توجهی اشاره کرده است:
«و بباید دانست که مبادی مصالح اعمال و محاسن افعال نوع بشر که مقتضی نظام امور و احوال ایشان بود در اصل یا طبع باشد یا وضع؛ اما آنچه مبدأ آن طبع بود آنست که تفاصیل آن مقتضای عقول اهل بصارت و تجارب ارباب کیاست بود و به اختلاف ادوار و تقلب سیر و آثار مختلف و متبدل نشود، و آن اقسام حکمت عملی است که یاد کرده آمد.
و اما آنچه مبدأ آن وضع بود اگر سبب وضع اتفاق رأی جماعتی بود بران آن را آداب و رسوم خوانند، و اگر سبب اقتضای رای بزرگی بود مانند پیغمبری یا امامی، آن را نوامیس الهی گویند؛ و آن نیز سه صنف باشد: یکی آنچه راجع با هر نفسی بود بانفراد، مانند عبادات و احکام آن؛ و دوم آنچه راجع با اهل منازل بود به مشارکت، مانند مناکحات و دیگر معاملات؛ و سیّم آنچه راجع با اهل شهرها و اقلیمها بود مانند حدود و سیاسات؛ و این نوع علم را علم فقه خوانند.
و چون مبدأ این جنس اعمال مجرد طبع نباشد وضع است، به تقلب احوال و تغلب رجال و تطاول روزگار و تفاوت ادوار و تبدل ملل و دول در بدل افتد. و این باب از روی تفصیل خارج افتد از اقسام حکمت، چه نظر حکیم مقصور است بر تتبع قضایای عقول و تفحص از کلیات امور که زوال و انتقال بدان متطرق نشود و به اندراس ملل و انصرام دول مندرس و متبدل نگردد، و از روی اجمال داخل مسائل حکمت عملی باشد.» (ص ۴۱-۴۰)
دیدگاه ابن سینا در مقایسه با فارابی اگرچه اصالت فلسفی نبود، اما نگرش فلسفیش را حتی به مقوله دین و اجزای آن تا به آخر حفظ کرد. بر این اساس علم نوامیس در ابن سینا به نوعی فلسفه دین بود، اما در طوسی به علم نقلی فقه که به تفصیل خارج از اقسام حکمت است، انجامید.
اما «رساله اقسام الحکمه» خواجه نصیرالدین طوسی که علیالقاعده میباید از کارهای دوران جوانی وی باشد، تلخیص رساله اقسامالحکمه ابن سینا است، بیآنکه کمترین اشارهای به این تلخیص و اقتباس از جانب مصنف یا مصحح صورت بگیرد. محقق طوسی در تلخیص خود تعریف و تشریح اکثر اقسام حکمت را (به استثنای طلسمات، نیرنجات، کیمیا و فروع علم الهی که مختصر شدهاند) حذف کرده است. در رساله طوسی به عناوین کتب مرجع رشتههای فلسفی نیز نیازی دیده نشده است.
نصیرالدین طوسی در رساله ملخص خود به پنج از علوم فرعی هندسه (مذکور در رساله شیخ) اشارهای نکرده است: علم الحیل المتحرّکه، علم الأوزان و الموازین، علم الآلات الحربیّه، علم المناظر و المرایا و علم نقل المیاه. در این رساله همچنین علم الزیجات و التقاویم از فروع علم هندسه شمرده شده است، که احتمالاً این سهو از جانب ناسخان صورت گرفته است. شیخ این علم را به حق از فروع علم هیئت معرفی کرده بود. ناسخان از کتاب هفتم منطق یعنی جدل (طوبیقا) نیز غفلت کردهاند.
خواجه در پایان میگوید حکمت ۴۴ بخش است و اگر منطق را بشمار نیاوریم ۳۵ میشود. ترتیب اقسام حکمت در رساله طوسی دقیقاً با رساله ابن سینا مطابقت دارد.
۴. شهرزوری و الشجره الالهیه
شمسالدین محمد شهرزوری (قرن ۷) در کتاب «رسائل الشجره الالهیه فی علوم الحقایق الربانیه» فصل سوم رساله اولی را به تقاسیم علوم، وجه امتیاز و چگونگی شعب علوم اختصاص داده است. او علوم را به دسته آلی و غیر آلی تقسیم کرده است. علوم آلی، منطق و علوم ادبی را در بر میگیرد. علم غیر آلی همان حکمت است، که به دو قسم نظری و عملی تقسیم میشود. حکمت نظری علوم طبیعی، ریاضی، الهی و علم کلی را در بر میگیرد. ریاضیات به چهار علم هیأت، هندسه، موسیقی و عدد تقسیم میشود. مراد از حکمت عملیه، علم اخلاق، حکمت منزلیه و حکمت مدنیه (علم سیاست و علم نوامیس) میباشد. شهرزوری آنگاه به معرفی علوم فرعی طبیعی، ریاضی و الهی و نیز اقسام نه گانه منطق پرداخته است.
اگرچه شهرزوری در این فصل نکاتی را از سهروردی در تفاوت حساب و هندسه نقل کرده و نیز بحثی را در نقد افضلیت طبیعیات و ریاضیات بر یکدیگر منعقد کرده است، اما این بخش از کتاب خود را یقیناً از روی رساله اقسامالحکمه ابن سینا نگاشته است، بیآنکه به این مهم اشاره کند. شهرزوری بخش اعظم رساله ابن سینا را عیناً بدون کمترین تغییری در الفاظ نقل کرده است، تا آنجا که میتوان در تصحیح متن رساله از گزارش بینام شهرزوری سود جست. ضمناً شهرزوری به علوم اصلی طبیعی عنایتی نکرده است.
۵. قطبالدین شیرازی و دره التاج
قطبالدین محمود بن مسعود شیرازی (۷۱۰-۶۳۴) در کتاب با ارزش «دره التاج لغره الدباج» (تاریخ نگارش ۶۹۳) در فصل سوم فاتحه کتاب، (صفحه ۶۹ تا ۱۸۰ جلد اول، تصحیح محمد مشکوه، تهران، ۱۳۱۷ش) علوم را به حکمی و غیر حکمی تقسیم کرده است. علوم حکمی به نظری و عملی و علوم حکمی نظری به مابعد الطبیعه، ریاضیات، طبیعیات و منطق تقسیم میشود. از نظر قطبالدین مابعد الطبیعه دو بخش اصلی (علم الهی و فلسفه اولی) و سه بخش فرعی (علوم نبوت و علم امامت و علم معاد) دارد. او در ریاضیات چهار علم اصلی و نُه علم فرعی، و در طبیعیات هشت علم اصلی و هشت علم فرعی و منطق را در نُه بخش معرفی کرده است. علوم حکمی عملی نیز حکمت خُلقی، حکمت منزلی و حکمت مدنی را در بر میگیرد. او سپس به تقسیم حکمت مدنی به علم سیاست (که تعلق به ملک دارد) و علم نوامیس (که تعلق به نبوت و شریعت دارد) در نزد بعضی حکما اشاره میکند. مهمترین علوم غیرحکمی علوم دینیاند که به علوم نقلی و عقلی از یک سو و اصول و فروع از سوی دیگر تقسیم میشوند. وی شقوق مختلف و مفصلی را برای علوم دینی بر شمرده است.
تقسیم علوم حکمی دره التاج متخذ از رساله ابن سیناست. موارد تفاوت آن بسیار جزئی و به شرح ذیل است:
قطبالدین دو علم فرعی ریاضی یعنی «آلات حربیه» و «اتخاذ آلات عجیبه» (به ترتیب از فروع هندسه و موسیقی) را ذکر نکرده است.
او در عوض در فروع طبیعیات «علم فلاحت» را افزوده است.
وی قسم اول الهیات یعنی امور عامه را «فلسفه اولی» نامیده است، ولی به قسم دوم یعنی «مبادی دیگر علوم» اشارهای نکرده است.
قطبالدین سه قسم اخیر الهیات را تحت نام واحد «علم الهی» آورده است. در واقع علم الهی او دو فن دارد: فن اول، عقول و آثار آن در عالم جسمانی و روحانی؛ فن دوم، واجبالوجود، وحدانیت او، نعوت جلال او، و کیفیت فعل و عنایت او. وی بخش پنجم علم الهی (به روایت ابن سینا) را در ضمن فن اول علم الهی و مقاله هفتم فن دوم طبیعیات گنجانیده است.
او در حکمت عملی تنها نام سه رشته حکمت را تغییر داده است و تقسیم حکمت مدنی به علم سیاست و علم نوامیس را از دیگران نقل کرده، هر چند آنرا رد هم نکرده است.
قطبالدین معرفت امامت را به فروع علم الهی افزوده است.
قطبالدین به کتب هر رشته از حکمت اشاره نکرده است.
طبقهبندی علوم حکمی دره التاج بشدت از رساله اقسام الحکمه ابن سینا متأثر است. قطبالدین تقسیم علوم ریاضی و طبیعی اعم از اصلی و فرعی را عیناً از ابن سینا اخذ کرده است. هر چند او در کتاب خود صاحب ابتکار نیز هست. تغییرات ایجاد شده توسط وی در الهیات به واقعیت این علم نزدیکتر است. چرا که در هیچیک از آثار حکمی، مبادی دیگر علوم که در حکمت الهی تببین و اثبات میشود، جداگانه مورد بحث قرار نگرفته است. برهمین منوال تفکیک احکام نفوس فلکی از کتاب نفس و بحث عقول. صبغه دینی دیدگاه قطبالدین در تبیین حکمت عملی و نسبت آن با شریعت نیز شدیدتر از ابن سینا است که این نیز با زمانه وی سازگارتر است.
۶. میزان نفوذ رساله اقسامالحکمه ابن سینا
اکنون پس از بحث تطبیقی موردی رساله اقسامالحکمه ابن سینا با پنج اثر مهم پس از وی در حوزه طبقهبندی حکمت و علوم نتایج ذیل قابل ذکر است:
تأثیر رساله اقسام الحکمه در پنچ متفکر مورد بحث به ترتیب چنین است: اول، خواجه نصیر (رساله اقسام الحکمه): اقتباس کامل؛ دوم، شهرزوری: اقتباس با پارهای حذف و اضافات جزئی؛ سوم: قطبالدین شیرازی و اخلاق ناصری طوسی: اقتباس با پارهای تغییرات غیر بنیادی؛ چهارم، غزالی: تأثیر در خطوط کلی؛ پنجم، فخر رازی: تأثیر در برخی موارد جزئی.
غزالی در تقسیم علوم عقلی از فارابی و بویژه ابن سینا تبعیت کرده است. وی در تقسیم علوم ما بعد الطبیعه به شدت وامدار ابن سینا است. تفاوت اصلی غزالی با فارابی و ابن سینا از جمله در حذف کامل حکمت عملی از علوم عقلی، و ارجاع علم اخلاق و سیاست به علوم شرعی فرعی است. هر چند او در استقلال اخلاق از سیاست متأثر از ابن سیناست.
تأثیر ابن سینا در کتاب جامع العلوم فخر رازی در سه موضع است: یکی حکمت عملی، دیگری علوم فرعی ریاضی و سوم علوم فرعی طبیعی با برخی افزایشهای جزئی در دو ناحیه اخیر.
خواجه نصیر الدین طوسی در اخلاق ناصری بشدت از رساله ابن سینا متأثر است. او تنها در تقسیم ثنوی سیاست مدن، رویکرد فلسفی به علم نوامیس و تقسیم علم اصلی مابعد الطبیعه با رساله ابن سینا تفاوت دارد. «رساله اقسامالحکمه» خواجه تلخیص رساله اقسامالحکمه ابن سینا است.
شهرزوری فصل تقسیم حکمت الشجره الالهیه نکاتی را یقیناً از روی رساله اقسامالحکمه ابن سینا نگاشته است، بیآنکه به این مهم اشاره کند. شهرزوری بخش اعظم رساله ابن سینا را عیناً بدون کمترین تغییری در الفاظ نقل کرده است.
طبقهبندی علوم حکمی دره التاج بشدت از رساله اقسامالحکمه ابن سینا متأثر است. قطبالدین تقسیم علوم ریاضی و طبیعی اعم از اصلی و فرعی را عیناً از ابن سینا اخذ کرده است. هر چند او در کتاب خود صاحب ابتکار نیز هست.
رسالهای که بتواند متفکرانی چون محقق طوسی، شهرزوری، قطبالدین شیرازی را به اقتباس وادارد و متفکران صاحبمکتبی چون غزالی را به شدت و فخر رازی را فیالجمله متأثر کند، جایگاه رفیعی در تاریخ طبقهبندی علوم در عالم اسلام دارد. رساله اقسامالحکمه ابن سینا بیش از کتاب احصاء العلوم فارابی در حکیمان بعدی نافذ بوده است.
۲. مقدمه تحقیق
در این بخش از مقدمه به پنج مطلب به عنوان مقدمه تحقیق اشاره میشود. ابتدا درباره وجه انتساب رساله به ابن سینا بحث میکنیم. آنگاه با توجه به ذکر دو عنوان نزدیک به این رساله در برخی نسخ خطی رساله سرگذشت از وحدت یا تعدد این رساله سخن خواهیم گفت. سومین مطلب مهم عنوان رساله است: اقسامالحکمه یا اقسام العلوم العقلیه یا …؟ آنگاه کوشش کردهایم بر اساس برخی قرائن زمان نگارش رساله را تعیین کنیم. و بالاخره در پنجمین مطلب از روش تحقیق متن رساله بحث کردهایم.
وجه انتساب رساله به ابن سینا
از این رساله در قدیمیترین منابع ابنسیناپژوهی یاد شده است تا آنجا که میتوان به اطمینان گفت که این رساله یکی از چهل اثری است که ابوعبید عبدالواحد جوزجانی (متوفی ۴۳۸) در «رساله سیره الشیخ الرئیس» (نگارش بین ۴۲۸ تا ۴۳۸) در زمره آثار ابن سینا متذکر شده است. بر اساس تحقیق قریبالانتشار کتابشناسی جامع ابن سینا، این رساله سی و چهارمین اثر مسلمالانتساب ابن سینا میباشد. خلاصه این تحقیق به قرار ذیل است:
معتبرترین روایت «فهرست آثار ابن سینا» که به ترتیب روایات سوم و اول آن است، این رساله ذکر شده است:
روایت سوم: اثر ردیف شماره ۳۴ در فهرست موفق الدین ابوالعباس احمد بن قاسم ابن ابی اصیبعه سعدی خزرجی (۶۶۸-۶۰۰) در کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء (نگارش۶۴۰ یا ۶۴۷) (صفحه ۵ جلد ۲)؛ و فهرست جمالالدین ابوالحسن علی بن قاضی یوسف قفطی (۶۴۶-۵۶۳)؛ إخبار العلماء بأخبار الحکماء به گزارش محمد بن علی زورونی (صفحه ۴۱۸).
روایت اول: اثر ردیف شماره ۳۲ در فهرست ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابی القاسم زید بیهقی (۵۶۵-۴۹۹) در کتاب تتمه صوان الحکمه/ تاریخ حکماء الاسلام (صفحه ۳۷) بر اساس نسخه خطی شماره ۷۳۷ کتابخانه برلن؛ و نسخه خطی شماره ۱۰/۴۱۹۶ کتابخانه ملک تهران با عنوان «ترجمه الحکیم الوزیر شرف الملک ابوعلی الحسین بن عبدالله بن سینا البخاری عفی الله تعالی عنه».
در دیگر روایات فهرست آثار ابن سینا، یعنی روایت دوم و چهارم که به ترتیب از اعتباری متوسط برخوردارند باز نام این رساله آمده است:
روایت دوم: اثر ردیف شماره ۳۶ در رساله «نکت جمعها الشیخ ابوعبید عبدالواحد الجوزجانی فی احوال الشیخ الرئیس حجه الحق ابی علی الحسین بن عبدالله بن سینا و تواریخه المعروف بسرگذشت»، نسخه خطی شماره ۱» ۴۸۵۲ ایاصوفیه، استانبول (و هفت نسخه مشابه آن)؛ و موفق الدین ابوالعباس احمد بن قاسم ابن ابی اصییبعه سعدی خزرجی (۶۶۸-۶۰۰) در کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء (۶۴۰ یا ۶۴۷) در فهرست دوم آثار شیخ (صفحه ۱۹)؛ و اثر ردیف ۳۸ در رساله «سیره الشیخ الرئیس رحمه الله و فهرست کتبه و ذکر احواله و تواریخه المعروفه بسرگذشت» نسخه خطی ۲۳» ۴۷۵۵ دانشگاه استانبول.
روایت چهارم: اثر ردیف ۵۵ و ۵۶ در فهرست ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابی القاسم زید بیهقی (۵۶۵-۴۹۹) در تاریخ حکماء الاسلام (تتمه صوان الحکمه) در روایت دوم این کتاب (صقحه ۱۸۸ مطبوع بر اساس نسخ خطی شماره ۱۴۰۸ کتابخانه مراد ملای استانبول مورخ ۶۳۹ و نسخه خطی شماره ۴۹۴ کتابخانه بشیر آغای استانبول مورخ ۶۸۹). و اثر ردیف ۷۴ و ۷۵ در رساله سرگذشت با عنوان «احوال الشیخ الرئیس حجه الحق افضل المتأخرین ابی علی الحسین بن عبدالله بن سینا البخاری» در نسخه خطی شماره ۱» ۴۸۴۹ کتابخانه ایاصوفیه که در تاریخ ۶۹۷ ثانیاً مقابله شده است (و دو نسخه مشابه آن)؛ و اثر ردیف ۵۵ و ۵۶ در نسخه خطی ۱/۲۲۴ دانشگاه تهران «رساله فی تاریخ الشیخ الرئیس حجه الحق ابی علی الحسین بن عبدالله بن سینا روح الله رمسه و قدس نفسه عمله الحکیم ابوعبید الجوزجانی عن بعض فضلاء اصفهان».
در دو روایت کماعتبار فهرست آثار ابن سینا یعنی روایات پنجم و ششم، این رساله در روایت ششم معرفی شده اما در روایت پنجم ذکر نشده است:
روایت ششم: اثر ردیف ۳۷ متن و ردیف ۶۴ حاشیه نسخه شماره ۶» ۳۴۴۷ کتابخانه احمد ثالث؛ تاریخ کتابت ۸۶۶ رساله «مناقب الشیخ الرئیس ابی علی سینا رحمه الله» و دو نسخه مشابه آن.
عدم ذکر این رساله در روایت پنجم فهرست آثار ابن سینا یعنی رساله «تاریخ احوال الشیخ الرئیس افضل المتأخرین ابی علی الحسین بن عبدالله بن سینا البخاری سقی الله ثراه» نسخه خطی شماره ۴» ۱۴۵۲ کتابخانه حمیدیه، احتمالاً قرن ۷ (و هفت نسخه خطی مشابه آن) خللی در اعتبار این رساله ایجاد نمیکند. زیرا اولاً فهرست آثار شیخ در این روایت، تمام آثار شیخ نیست؛ به دو قرینه: یکی عبارت «و هذا فهرست کتبه» در آغاز فهرست که بر خلاف دیگر روایات ادعای استقصای «جمیع» آثار شیخ را ندارد. دیگری عبارت «…و کثیر من الکتب و الرسائل لم تدخل فی هذا الفهرست.» در انتهای فهرست که دلالت بر گزینشی بودن این فهرست دارد. ثانیاً این فهرست بر خلاف متن رساله یقیناً کار جوزجانی نیست، بلکه نگارش کاتب مجهوال الهویه این نسخه است. ثالثاً فهرست این روایت به لحاظ اعتبار در ردیف آخر یا ماقبل اخیر روایات ششگانه قرار دارد. در ۷۳ اثر معرفی شده در این روایت سه اثر اختصاصی مشکوک به نامهای کتاب التعبیر المترجم بالفیض الالهی؛ رساله فی کلف القمر، الرساله الخوریه آمده است. بعلاوه دیگر آثار این روایت بر گرفته از روایت چهارم است که آن نیز روایت کماعتباری است.
بر این اساس بدون تردید این رساله یکی از آثار مسلم الانتساب ابن سیناست. این رساله در فهارس متأخر آثار ابن سینا به شرح ذیل یاد شده است: عثمان ارگین: شماره ۳۲؛ بروکلمن: شماره ۲۴، جورج شحاته قنواتی: شماره ۴؛ یحیی مهدوی: شماره ۳۲.
یک رساله یا دو رساله؟
اگرچه در روایات معتبر سوم و اول و نیز روایت دوم فهرست آثار ابن سینا از یک رساله با مشخصات مورد نظر یاد شده است؛ اما در روایات کماعتبار چهارم و ششم، دو رساله با عناوین ذیل ذکر شده است:
روایت چهارم: ردیف ۵۵ (۷۴): فی (الاشاره الی) اقسام العلوم؛ ردیف ۵۶ (۷۵): فی (بیان) أقسام الحکمه.
روایت ششم: ردیف ۳۷ (۳۶): مقاله فی تقاسیم/تقسیم الحکمه و العلوم؛ ردیف ۶۴ حاشیه (۱۹۷): رساله فی اقسام العلوم.
اگر فرض کنیم عناوین «فی (بیان) أقسامالحکمه» و «مقاله فی تقاسیم/ تقسیم الحکمه و العلوم» حاکی از یک اثر هستند (با توجه به قرائن عدیدهای که در بخش بعدی خواهد آمد)؛ این دو روایت اثر مستقل دیگری با عنوان «فی (الاشاره الی) اقسام العلوم» یا «رساله فی اقسام العلوم» را نیز از آثار ابن سینا معرفی کردهاند.
پذیرش وجود دو رساله مستقل در اقسام علوم و حکمت از ابن سینا با توجه به ادله ذیل در بدو نظر دشوار است:
اولاً، در فهرست آثار مسلم الانتساب ابن سینا بیش از یک اثر در تقسیم حکمت یا تقسیم علوم عقلیه نیامده است. دو روایت معتبر سوم و اول و روایت دوم فهرست آثار شیخ نیز مؤید همین مطلب است.
ثانیاً، میتوان گفت: حاشیه نسخه ۳۴۴۷ احمدثالث (روایت ششم) که به خطی مغایر با خط متن نگاشته شده (و دو نسخه مشابه آنکه بیهیچ توضیحی حاشیه را به متن منتقل کردهاند) بیاعتبارترین روایت فهرست آثار ابن سینا است؛ به ذکر «رساله فی اقسام العلوم» در این حاشیه وقعی نیست. اما در نسخ روایت چهارم (فارغ از کم اعتباریش) ذکر «فی (الاشاره الی) اقسام العلوم» (مقدم بر «فی (بیان) أقسام الحکمه») مشکلی ایجاد نمیکند، چرا که به احتمال قوی مراد «اقسام العلوم العقلیه» بوده که کاتب با غفلت از کلمه «العقلیه» آنرا مستقل از اقسامالحکمه توهم کرده است.
اما برای آزمون ادعای رساله مستقل از اقسام الحکمه یا اقسام العلوم العقلیه راه مطمئنتری سراغ است، و آن مراجعه به خود نسخ خطی آثار ابن سینا است. در نزدیک پنج هزار نسخه خطی کشف شده از آثار ابن سینا یک نسخه با مشخصات ذیل میتواند مصداق ادعای یادشده باشد: نسخه شماره ۵/۷۱۲ کتابخانه مجلس سنا، قرن ۱۱، با عنوان «رساله فی اقسام العلوم» (در ۸ صفحه، از ۲۷۰ تا ۲۷۹، ۱۷ سطر). آغاز و انجام و فصل بندی این رساله چنین است:
«هذا ما عمله الشیخ الرئیس ابو علی الحسین بن عبدالله بن سینا لمجلس الشیخ الجلیل السید ابی الحسین احمد بن محمد السهلی لما عرف کمال حظه فی فنون الحکمه و محبته لها و تکفله المنتئمین الیها عمل مشجرا یوضح فیه جمیع اقسام علوم الاوائل بحذاء العین و یذکر ما الذی یشتمل علیه کل قسم منها و فی ای الکتب توجد القوانین و الاصول لکل فن منها لیسهل علی من تأملها معرفه الفائده و الغرض فی العلم الذی یریده من علومهم و الکتاب الذی یدله علیه من کتبهم، م شفع الی الشیخ الجلیل فضله العزیز فی الامر باصلاح الخلل ان کان وقع فی هذا العمل منعما ان شاء الله عز ذکره و له الحمد کفاء افضاله و صلواته علی نبیه محمد و آله. علوم الاوائل تنقسم قسمین: قسم هو آله و هو المنطق … و هو تسعه اقسام … و قسم هو غرض و هو مسمی عندهم فلسفه و هو تنقسم قسمین: احدهما و هو الفلسفه العملیه … و هو ثلثه اقسام … و الثانی و هو القسم الثانی من القسم الثانی من الکتاب و هو الفلسفه النظریه … و هو ثلاثه اقسام احدها العلم الطبیعی … و هو قسمان … و الثانی و هو العلم التعالیم … و هو قسمان … و الثالث و هو العلم الموسوم بمابعد الطبیعه و هو ثلثه اقسام قسم منه یشتمل علی تعریف الموجود … و قسم یشتمل علی اثبات الاصول التی هی مبادی للعلوم الجزئیه … و قسم یشتمل علی اثبات المبدء الاول … و تعریف الملائکه المقربین و کم عده طبقاتهم و تعریف سکان السموات منهم و انهم کیف تعبدوا فی تدبیرها حتی سموا المدبرات امرا و تدبیر تعلق تاتجسام السفلیه بالعلویه و کیفیه تعلق الکل بتوکیل الملائکه المقربین به بالامر الالهی الواحد و فی تعریف الثواب و العقاب فی الآخره، و الاقسام کلها فی کتاب مابعد الطبیعه، و هذا القسم خاصه فی کتاب اثولوجیان. و قد تمت الرساله، و الحمد لله رب العالمین». (کتب فی حاشیه آخر النسخه: نقل هذه الرساله من نسخه کتب فی آخرها «نقل هذه الرساله من خط المصنف اعلی الله درجته»).
ابوالحسین احمد بن محمد السهیلی (ابوالحسن سهل بن محمد السهلی/ ابی عبدالله الحسن بن سهل ابن محمد) چنانکه شیخالرئیس خود در رساله سرگذشت متذکر شده همان وزیر دانشدوست علی بن مأمون خوارزمشاهی بوده است. شیخالرئیس رسائل «فی أمر مستور الصنعه/ الاکسیر، الکیمیا، فیالصنعه)»، «عله قیامالارض فی وسط السماء/ رساله فی عله قیامالارض فی حیزها، تناهی الاجسام»، «کتاب فی دفع المضار الکلیه عنالابدان الانسانیه بتدارک أنواع خطأ التدبیر» و «ارجوزه فی المنطق» را برای این وزیر دانش دوست نوشته است.
چون شیخ پس از فوت پدر (حدود ۳۹۲) و اضطراب امور سامانیان، به گرگانج رفته است و در حدود سال ۴۰۳ از گرگانج برای دریافتن خدمت قابوس عزیمت کرده و ابوالحسن السهیلی هم در سال ۴۰۴ گرگانج را ترک گفته است، تاریخ تصنیف این رسالهها بایستی بعد از سال ۳۹۲ و قبل از ۴۰۳ باشد.
در رساله اقسام العلوم بحث اصلی در اقسام علوم اوائل و معرفی کتب قوانین و اصول هر علم است. علوم اوائل به دو قسم آلی و نفسی تقسیم شده است. در فلسفه عملیه از کتب اخلاق و نولوطیقا [پولیطیقا] ارسطاطالیس و کتاب السیاده [السیاسه] افلاطون اسم برده شده است. در فروع علم طبیعی نام کتب هرمس، والیس، بقراط، جالینوس، دیاسقوریدوس، ماجاطانیس، قرانبادینات، کتاب الفلاحه لقسطوس به چشم میخورد. در همین بخش سه قسم کیمیا که مورد قبول برخی اوائل و مورد انکار جمهور است معرفی شده است. در بخش علوم ریاضی از کتب اقلیدس، ارشمیدس، بنی موسی شاکر یاد شده است. و بالاخره در مابعد الطبیعه تنها کتاب اثولوجیا معرفی شده است. در این رساله اقسام علوم فرعی با شرح و تفصیل و احیاناً با ذکر اقسام جزئی و کتب مرجع در هر رشته معرفی شدهاند.
این رساله را میباید «رساله اقسام علوم الاوائل» نامید. این رساله تک نسخهای اگر چه مشابه رساله اقسامالحکمه است، اما یقیناً با آن متفاوت است. عدم اشاره به آن در روایات سوم و اول فهرست آثار شیخالرئیس آنرا از زمره آثار مسلمالانتساب ابن سینا بیرون میکند. با توجه به ذکر آن در دو خرده روایت اصلی از روایات چهارم (نسخه مرادملای تتمه صوان الحکمه و نسخه ۴۸۴۹ ایاصوفیای رساله سرگذشت) و عدم ناسازگاری با سبک و سیاق آثار مسلم شیخ و اقامه نشدن دلیلی بر عدم انتساب آن به ابن سینا، این رساله در زمره «آثار محتمل الانتساب» شیخالرئیس محسوب میشود. هر چند عدم اشاره ولو جزئی به آن در رساله مسلم الانتساب اقسامالحکمه سؤالی جدی فراروی آن به شمار میآید. تحقیق درباره این رساله تازه مکشوف مجالی دیگر میطلبد. کشف این رساله از نتایج نیکوی تحقیق رساله اقسام الحکمه است، و لله الحمد.
ادامه دارد…
منابع:
قرآن کریم.
احمد بن فارس بن زکریا؛ معجم مقائیس اللغه، طبع عیسی البابی الحلبی، قم، ۱۴۰۶ (طبع افست).
ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ کتاب الشفاء، مراجعه ابراهیم مدکور، قاهره، ۱۹۶۰-۱۹۵۰؛ طبع افست: قم، ۱۴۰۵، ۱۰ جلد.
ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ الهیات دانشنامه علائی؛ تصحیح و تحشیه محمد معین، همدان، ۱۳۸۳ ش (چاپ دوم).
ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ عیون الحکمه؛ تصحیح عبدالرحمن بدوی، قاهره، ۱۹۵۴٫
ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ حکمه المشرقیین؛ تصحیح محبالدین الخطیب و عبدالفتاح القتلان، قاهره ۱۹۱۰٫
ابن ندیم؛ الفهرست، تصحیح محمدرضا تجدد، تهران، ۱۳۸۱ش.
رسائل اخوان الصفاء؛ ۴ جلد، قم، ۱۴۰۵ (طبع افست).
ارسطو، منطق، ترجمه اسحاق بن حنین و یحیی بن عدی، تصحیح بدوی، قاهره، ۱۹۴۹٫
ارسطو؛ متافیزیک، ترجمه شرفالدین شرف خراسانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
ارسطو؛ اصول حکومت آتن، ترجمه و تحشیه باستانی پاریزی، با مقدمه غلامحسین صدیقی، تهران، ۱۳۵۸ ش.
ابومنصور محمد بن احمد الازهری، تهذیب اللغه؛ تحقیق احمد عبدالحلیم بیرونی، قاهره، بیتاریخ.
عبدالرحمن بدوی؛ مخطوطات أرسطو فی العربیه، قاهره، ۱۹۵۹٫
عبدالرحمن بدوی، افلاطون فی الاسلام، تهران، ۱۳۵۳ ش.
عثمان بکار؛ طبقهبندی علوم از نظر حکمای مسلمان، ترجمه جواد قاسمی، با مقدمه سید حسین نصر، مشهد، ۱۳۸۱ش.
علی بن ابی القاسم زید بیهقی؛ تتمه صوان الحکمه/ تاریخ حکماء الاسلام، تصحیح محمد شریف، لاهور، ۱۳۵۱٫
اسماعیل بن حماد جوهری؛ الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربیه)؛ تحقیق احمد عبدالغفور عطار، قاهره، ۱۳۷۶٫
احمد بن قاسم ابن ابی اصیبعه سعدی خزرجی؛ عیون الانباء فی طبقات الاطباء، تصحیح اوجست مولر، قاهره ۱۲۹۹٫
محمد بن احمد خوارزمی؛ مفاتیح العلوم؛ ترجمه حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۲ش.
محمدتقی دانشپژوه، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ۱۳۴۸ش.
محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار؛ فهرست کتابخانه ملک، ج ۷، مشهد، ۱۳۸۰٫
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۵و ۱۳۸۵ش؛ شرف خراسانی: مدخل ارسطو؛ تقی بینش: مدخل ارغنون؛ حمیده نورانینژاد: مدخل تدبیر منزل.
علیاکبر دهخدا، لغت نامه؛ تهران، ۱۳۷۳ش.
شمسالدین محمد شهرزوری؛ رسائل الشجره الالهیه فی علوم الحقائق الربانیه، تصحیح نجفقلی حبیبی، تهران، ۱۳۸۳ ش.
ابوالحسن علی بن قاضی یوسف قفطی؛ إخبار العلماء بأخبار الحکماء به گزارش محمد بن علی زورونی، تصحیح لبرت، لایپزیک ۱۹۰۳٫
سید جواد طباطبائی؛ زوال اندیشه سیاسی در ایران، گفتار در مبانی نظری انحطاط ایران؛ ویراسته جدید، تهران، ۱۳۸۳٫
خواجه نصیرالدین طوسی؛ اساس الاقتباس؛ تصحیح مدرس رضوی، تهران، ۱۳۶۱ش (چاپ سوم).
خواجه نصیرالدین طوسی؛ اخلاق ناصری؛ تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، ۱۳۵۶ش.
خواجه نصیرالدین طوسی؛ رساله اقسام الحکمه، تلخیص المحصل (نقد المحصل) به انضمام رسائل و فوائد کلامی، باهتمام عبدالله نورانی، تهران، ۱۳۵۹٫
ابوالحسن محمد عامری؛ الاعلام بمناقب الاسلام؛ تصحیح احمد عبدالحمید غراب، همراه با ترجمه فارسی، تهران، ۱۳۶۷ش.
ابوالحسن محمد عامری؛ کتاب السعاده والاسعاد؛ تصحیح احمد عبدالحلیم عطیه، قاهره، بیتاریخ.
ابوحامد محمد بن محمد غزالی؛ مجموعه رسائل الامام الغزالی (الرساله اللدنیه، کتاب المنقذ من الضلال، …)، بیروت، ۱۴۰۶٫
امام محمد غزالی؛ کتاب احیاء علوم الدین، تصحیح عبدالعزیز سیروان، بیروت، بیتاریخ.
امام محمد غزالی؛ مقاصد الفلاسفه، تصحیح سلیمان دنیا، قاهره، ۱۹۶۴٫
ابوحامد محمد غزالی؛ جواهر القرآن و درره، تهران، ۱۳۶۷ش.
ابونصر فارابی؛ رساله التنبیه علی سبیل السعاده، تصحیح سحبان خلیقات، اردن، ۱۹۸۷٫
ابونصر فارابی؛ کتاب احصاء العلوم، تحقیق عثمان امین، قاهره، ۱۹۴۹٫
ابونصر فارابی؛ ما ینبغی ان یقدم قبل تعلم فلسفه ارسطو، قاهره، ۱۳۲۸٫
ابونصر فارابی؛ الفصول المنتتزعه، تصحیح فوزی متری نجار، بیروت، ۱۹۷۱٫
فخرالدین رازی؛ جامع العلوم یا یا حدائق الانوار فی حقائق الاسرار معروف به کتاب ستینی، به کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران، ۱۳۴۶ش.
قطبالدین محمود بن مسعود شیرازی؛ دره التاج لغره الدباج، جلد اول، تصحیح محمد مشکوه، تهران، ۱۳۱۷ش.
قنواتی، الاب، جورج شهاته، مؤلفات ابن سینا، قاهره، ۱۹۵۰٫
فردریک کاپلستون؛ تاریخ فلسفه یونان و روم، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
محسن کدیور و محمد نوری؛ مأخذشناسی علوم عقلی، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۷۹ش.
محسن کدیور؛ کتابشناسی جامع ابن سینا، تهران، ۱۳۸۷ش (در دست انتشار).
ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی؛ رسائل الکندی الفلسفیه، محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره، ۱۹۵۰٫
مسعودی؛ التنبیه و الاشراف، لیدن، ۱۹۵۶٫
محمد معین؛ حاشیه بر برهان قاطع، تهران، ۱۳۴۲ش.
مهدوی، یحیی؛ فهرست نسخههای مصنفات ابن سینا، تهران، ۱۳۳۳ش.
Allan، D. J.، Aristote le philosophe، traduit de l» angiais par Ch. Lefevre، Lovain، Paris، ۱۹۶۲.
Brockelmann، Geschichte der Arabischen Literature
During، I.، Aristotle in the ancient biographical tradition، Goteborg، ۱۹۵۷.
Ergin، Osman; Ibnisina bibliografyasi، Istanbul، ۱۹۵۶.
Gohlman، Wiliam، E.، The Life of Ibn Sina (A Critical Edition and Annotated Translation)، Albany، New York، State University of New York، press، ۱۹۷۴.
Janssens، Jules، L. ; Annotated Bibliography of Ibn Sina (۱۹۷۰- ۱۹۸۹)، Leuven University press، ۱۹۹۱.
Khanbagi، Ramin; Ibn Sīnā (Avicenna): A Comprehensive Bibliography، Second edition، Tehran، Iranian Institute of Philosophy، ۲۰۰۸.
Laertius، Diogenes; Lives of Eminent Philosophers، with an English translation by R. D. Hicks، Harvard University Press، ۱۹۷۲.
Lerner، Ralph & Muhsin Mahdi، Medieval Political Philsophy: A Sourcebook، New York: Free Press of Glencoe; Toronto: Collier-Macmillan، ۱۹۶۳.
متن رساله اقسام الحکمه
منبع: دوفصلنامهٔ جاویدان خرد، سال پنجم، شماره اول، دوره جدید، زمستان ۱۳۸۷، ص۳۵ تا ۱۳۷- نویسنده آقای محسن کدیور