Search
Close this search box.

ماشاءالله شمس الواعظین: دولت عقب افتاده همینی است که ما الان داریم مدیریت اش را می بینیم

Imageبعد، از این کارهای ِ عقب افتاده شاه سلطان حسینی و حسین قلی خانی، که به اصطلاح شما درِ جیب، و کیف ات را باز کنی و چک پول بدهی به مردم، و اگر چک پولها تمام شود، قبض های تلفن، گاز، آب، و برق آنها را بخواهی پشت اش را امضا کنید، در کنار آقای احمدی نژاد، آقای الهام، اقدام به امضا کردن به اصطلاح قبوض مردم می کند و هدایایی که دولت به مردم می دهد. این تیپ مدل، و این مدل مدیریتی کشور به نظر می رسد مال قرن شانزدهم و هفدهم میلادی است. مال قرن مدرن نیست.  

از پيام يزديان

خبرگزاری فارس به نقل از محمود احمدی نژاد گزارش داده که دویست مصوبه پایان بخش دومین سفر هیات دولت به استان مازنداران بوده و، با توجه به تعداد مصوبات و زمان جلسه، کابینه دولت به طور متوسط برای بررسی  و تصویب هر تصمیم، نود ثانیه وقت در اختیار داشته است.
ماشاء الله شمس الواعظین روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در تهران در گفتگویی با خبرنگار صدای آمریکا، به برخی پرسشها در مورد سفرهای استانی رییس کابینه دولت نهم پاسخ داده است.
صدای آمریکا: به نظر شما اینگونه تصمیم گیریها تا چه حد عملی و کارشناسی است؟
شمس الواعظین: این بحث را باید در قالب مدل تمرکز زدایی یا تمرکز گرایی مورد تفسیر قرار داد. اگر که دولت می خواهد از مدل تمرکز زدایی استفاده کند معنایش این است که باید اختیارات وسیعی به استان ها بدهد و استان ها بتوانند به صورت شبه فدرالی اداره شوند، و بودجه های تخصیصیِ دولت را در حوزه های مورد نیاز، استان ها هزینه کنند، و توسعه و آبادانی را به استان های خودشان منتقل کنند. اما باید دید که این سیستمی که دولت احمدی نژاد دنبالش را می گیرد، از مدل توسعه مبتنی بر تمرکز زدایی دارد حرکت می کند یا تمرکز گرایی؟
آن چیزی که ما  هم اکنون می بینیم، رییس دولت از پایتخت می رود در استان ها تصمیماتی می گیرد که عمدتا بوسیله کارشناسان عجولانه و شتابزده ارزیابی می شود، چنانچه گفته اند، برای انجام هر تصمیمی، مدت زمانی محدود، منحصر شده، و این می تواند بسیار بسیار نگران کننده باشد و بیشتر شبیه یک حرکت پیش از انتخابات است، اگر چه دولت احمدی نژاد از زمان روی کار آمدن از سال ۱۳۸۴ تاکنون، اقدام به سفرهای گوناگون و دهها سفر استانی کرده، ولی باید دید که این حرکت، آیا حرکتی است که سرریز می کند به نفع منافع ملی و توسعه و آبادانی کشور، یا اینکه به صورت پراکنده یک توسعه های تورمی در یک جایی صورت می گیرد، در مقابل در جایی دیگر بسیار عقب افتاده می مانند، مثل استان سیستان و بلوچستان، کردستان، و بخش های زیادی از جنوب کشور، به رغم داشتن به اصطلاح چاه های نفت، ما شاهد عقب افتادگی این استان ها در مقایسه با استان هایی هستیم که رییس جمهور اقدام به سفر می کند و آنجا را با تصمیمات عجولانه، سعی در توسعه شتابزده می کند.


صدای آمریکا: اما آقای شمس الواعظین، آقای احمدی نژاد در شانزدهمین سفر از دور دوم سفرهای استانی خودش به خبرنگاران گفته که “تمامی حرکات ملت ایران در سفرهای استانی زیر ذره بین رهبران دنیا قرار می گیرد… و این روش مدیریتی جدید در دنیاست.” آیا این روش مدیریتی جدید در دنیا را شما قبول دارید؟


شمس الواعظین: این مدل، مدل عقب افتاده ای است. ببینید، دنیا به ما می خندد که آیا دولت مرکزی ایران به استان هایش و کارگزارانش اعتمادی ندارد که در استان ها نیاز به سفر رییس جمهوری است؟ این نشان میدهد که سیستم هیاتی و سیستم حجره ایی ِ بازاری به اصطلاح برقرار است بر کل سیستم دولت، و چنین اعتمادی به سیستم و بدنه مدیریتی و کارشناسی کشور وجود ندارد تا بتواند آن مدل های ملیِ تصویب شده دولت و حکومت را به مورد اجرا بگذارد.


رییس دولت باید از لحاظ حیات سیاسی، و دوره زمامداری خودش، به اصطلاح در جهت تصمیم گیری، استفاده کند، نه اینکه اقدام به سفر اینطرف و آنطرف کند. من یکبار در مصاحبه ای اسمش را گذاشتم «تورهای مسافرتی هیات دولت.» این شبیه تور است،  بیشتر تور مسافرتی ِ جهانگردی و ایرانگردی است. تا اینکه یک اقدام به اصطلاح جدیِ زیربنایی صورت بگیرد. نیازی به حضور رییس دولت در استان ها نیست؛ شما مدل را عرضه کن، به صورت مینیاتوری مدیریت کن و این را به صورت بخشنامه به واحدهایی ابلاغ کن که مسئول اجرای آن هستند بر روی زمین و واقعیت های عینیِ آن استان ها.


ریس دولت وقتی مسافرت می کند، دو فرضیه را از پیش، پیش روی خود گذاشته است. یک فرضیه، عدم اعتماد به سیستم مدیریتی کشور است؛ دوم، نبود به اصطلاح پتانسیل های لازم برای اجرا کردن نظریات رییس جمهور و عمل به آنها در استان هاست. چنین فرضیه هایی اگر وجود داشته باشد، مخاطره آمیز است، و خود این سیستم، سیستمِ فلج شده و معلولی است .


باید این سیستم پاراکلینیکی شود، سیستمی که به اصطلاح مدیریت نکند به بدنه مدیریتی خودش، به استان ها با استاندارها به فرماندارها، این سیستم معلول است، و دچار یک اشکال است و باید آن را درمان کرد. آقای احمدی نژاد بخش مثبت این ماجرا را دیده ، ولی بخش های منفی و تبعات و پیامدهای منفی چنین عملی را ندیده و توجه نکرده.


ما نیازی نداریم که چنین الگوهایی عرضه کنیم به دنیا؛ مدل های توسعه این روزها در دنیا شناخته شده است، با اجرا کردن آنها می شود کشور را توسعه داد. سئوال بعدی است که آیا مدیران ارشد شهرستانها، فاقد پتانسیل ها و صلاحیت ها و اختیارات لازم برای توسعه و آبادانیِ استان های خودشان هستند؟ آیا عشق و علاقه و دلبستگی و تعلق خاطر ِ سرزمینی، در مدیران شهرستانها کمتر از آقای احمدی نژاد است؟ این چه نگاه عقب افتاده ای است که تا راس هرم سیستم سیاسی و اجرایی کشور را، متاسفانه فرا گرفته است؟ این نگاه بی اعتمادی، نگاه تحقیرآمیز است به مدیران استانیِ کشور، و این نگاه، نگاهی است که فقط منم که ناجی ِ این کشورم.


این همان نقش پیامبرگونه ای است که آقای احمدی نژاد، چه در سیاست خارجی و در پیامی که به اوباما می فرستد، و توصیه های اخلاقی می کند، و چه در پیام های داخلی و چه در حرکات داخلی، از خودش بروز می دهد. رییس دولت نباید چنین نقشی برای خودش قائل باشد. رییس دولت یک خدمتگزار است، یک نهاد خدماتی را مدیریت می کند و باید در همین چارچوب خودش را محدود کند.


صدای آمریکا: در همین شرایط برخی نمایندگان مجلس هشتم، طرح تحقیق و تفحص از سفرهای استانی محمود احمدی نژاد را تهیه کرده اند و این نمایندگان خاطرنشان کرده اند که این سفرها، هزینه های هنگفت داشته، و از عدم تحقق وعده های رییس جمهوری و استفاده تبلیغاتیِ ایشان صحبت کردند، به نظر شما تا چه حد رییس جمهوری و بودجه ای که در اختیار او قرار داده شده، می تواند به این حجم انبوه وعده و وعیدها بپردازد؟

 

شمس الواعظین: به نکته خوبی اشاره کردید. من نمی دانم نمایندگان مجلس تا چه حد در این مساله تحقیق و تفحص جدی هستند. ولی در صورت رسیدگی ابتدایی به چنین سفرهایی، باید گفت که سفرهای رییس دولت، به هر استانی، قبل و بعد از آن یک لشگر امنیتی باید راه بیفتد آنجا را از حیث به اصطلاح مخاطرات احتمالی برای جان رییس جمهور و اعضای دولت پاکسازی کند. و به لحاظ این پوشش امنیتی، این شهرها تا زمانی که رییس جمهور بیاید و برود، دستخوش بحران می شوند.


البته این در همه جای دنیا معمول است، ولی در ایران مضاعف اش کنید، به این دلیل که به هر حال رییس جمهور به صورت توده وار عمل می کند، یعنی به ناگهان، وارد خیابان می شود، و این مستلزم پوشش امنیتی و هزینه های هنگفت است.


بعد، از این کارهای ِ عقب افتاده شاه سلطان حسینی و حسین قلی خانی، که به اصطلاح شما درِ جیب، و کیف ات را باز کنی و چک پول بدهی به مردم، و اگر چک پولها تمام شود، قبض های تلفن، گاز، آب، و برق آنها را بخواهی پشت اش را امضا کنید، در کنار آقای احمدی نژاد، آقای الهام، اقدام به امضا کردن به اصطلاح قبوض مردم می کند و هدایایی که دولت به مردم می دهد. این تیپ مدل، و این مدل مدیریتی کشور به نظر می رسد مال قرن شانزدهم و هفدهم میلادی است. مال قرن مدرن نیست.


قرن مدرن رییس دولت باید در جایی بنشیند، طراحی مینیاتوری کند، و در مقیاس ملی، پیمانکاران بروند، طرح ها را اجرا کنند. این رییس دولت مدرن است. دولت عقب افتاده، همینی است که ما الان داریم مدیریت اش را می بینیم. آیا رییس جمهور باید سفر کند تا یک استادیوم ساخته شود؟ آخر این چه بحثی است؟


من معتقدم که نمایندگان مجلس محق بودند در تشکیل کمیته تحقیق و تفحص. امیدوارم مجلس به کارش بتواند به صورت موفق، بدون موانع و محدودیتها، و بدون دخالت های مراکزِ دیگرِ قدرت، این گزارش را تهیه کند و در صحن علنی مجلس به صورت آشکارا برای اطلاع عمومی و روزنامه نگاران و رسانه های گروهی قرائت شود تا معلوم شود که این سفرهای رییس جمهور، چقدر هزینه بر بوده، و آنچه تاکنون اتفاق افتاده، هدفهای اعلام شده رییس دولت را در جهت توسعه ملی تحقق داده یا خیر؟ من معتقدم پاسخ منفی خواهیم شنید.


صدای آمریکا: با تشکر از شما.