آیدین باقریحامد ـ کارشناس ارشد حقوق عمومی
پیشینهٔ تاریخی سندیکا در ایران:
موضوع تشکلهای کارگری در ایران، با توجه به سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده است که نمیتوان از ارتباط آن با فضای بسته و باز سیاسی، با بیتفاوتی عبور کرد. اساساً سندیکاها در ایران از آرمان اصلی خود دور شدهاند و بجای حمایت از حقوق و آزادیهای سندیکایی به سراغ مسائل سیاسی میروند. از اولین سندیکاها در ایران باید به: سندیکای کارگران چاپخانه در تبریز و سپس در تهران سندیکای کارگران آهنگران تهران، سندیکای کارگران قالیبافی کرمان. تأثیرات انقلاب کبیر شوروی را بر جامعه کارگری ایران نمیتوان کتمان کرد و متأسفانه همین پیروی سبب شد که این رویه غلط ضمن سرایت در جهتدهی به رهبران سندیکا موجبات هدایت این سندیکاها به اهداف سیاسی گردد. دوران جنبش سندیکایی در ایران را میتوان به چهار دوره مهم تاریخی تقسیم کرد:
• جنبش سندیکایی از ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴
• جنبش سندیکایی در سالهای (۱۳۰۴ـ۱۳۲۰)
• جنبش سندیکایی در سالهای (۱۳۵۷ـ۱۳۲۰)
• جنبش سندیکایی پس از انقلاب ۱۳۵۷
پیشینه تاریخی سندیکا در نظام حقوقی ایران:
برای نخستین بار در قانون اساسی مشروطیت، اصل ۲۱ متمم قانون اساسی: انجمنها و اجتماعاتی که مولد فتنه دینی و دنیوی و مخل نظم نباشند در تمام مملکت آزاد است؛ این برای اولین بار است که در قوانین به آزادی تشکیل سندیکا اشاره میشود.
نخستین قانون کار در سال ۱۳۲۷ و در فصل ششم، (مواد ۲۵ تا ۲۹) به موضوع سندیکا پرداخته است. در سال ۱۳۴۳ آییننامه سازمانهای کارگری و کارفرمایی برای اولین بار تصویب میشود که ضمن تعریف از سندیکا به مسائل شکلی آن هم توجه میکند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، کارگران نیز مانند سایر گروههای اجتماعی از نقش پر رنگی در صحنه مبارزات برخوردار بودند. برای اولین بار در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل ۲۶ قانون اساسی، آزادی تشکلها به رسمیت شناخته شدهاند: (احزاب و جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و… آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در آنها مجبور ساخت).
پیش از پرداختن به قانون کار ۱۳۶۹ در دوران جمهوری اسلامی بدون هیچ گونه حب و بغض و وابستگی، با قرار دادن مقررات مقاولهنامههای یاد شده بویژه شماره ۸۷ که به عنوان راهنما و سرلوحه کاری است به عنوان یکی از استانداردهای بینالمللی کار مقررات قانون کار قبلی بسیار مترقی و نزدیک به معیارهای بینالمللی است. جای تعجب دارد که مقررات جدید پیشرفتی نسبت به قانون گذشته نداشته است بلکه پسرفت ملاحظه میشود؛ که دقیقاً قوانین داخلی در جهت مخالف مقررات مقاولهنامه بویژه مقاولهنامه
شماره ۸۷ میباشند. مؤکول کردن اجازه تأسیس سندیکا و معلق به اجازه قبلی دانستن آن نقض حقوق و آزادیهای سندیکایی در نظام حقوقی محسوب میشود. دخالت وزارت کار و امور اجتماعی در مقام وضع آییننامه، تدارک مقدمات اجرا و نظارت و حمایت از این حق قانونی را بر عهده دارد؛ به نظر نگارنده خود دارای تالی فساد است، چرا که در نظام اقتصادی ایران بزرگترین کارفرما دولت است و سپردن سررشته امور و قرار گرفتن همزمان دولت در مقام کارفرما و دولت از منظر که تنظیمکننده و جنبه کنترلی داشته باشد، هیچگونه فایدهای برای سندیکاها ندارد و ما شاهد آن وضعی میشویم که دولت نهادی را به عنوان یک سندیکا تعریف میکند که طبعاً انتظار دفاع از منافع کارگران بسیار رنگ میبازد. هدف از این نهاد در درجه اول پشتیبانی از اهداف دیگری (غیر از وظیفه اصلی خود)، میباشد و در درجه دوم به دفاع از حقوق و آزادیهای سندیکایی میپردازد!
از جمله موارد نقض مقاوله نامه شماره ۸۷، تبصره ۲ و۴ و۵ و۶ ماده ۱۳۱ قانون کار است که به ترتیب «عدم اجازه قبلی، عدم محدودیت در عضویت در سندیکا، عدم دخالت مقامات دولتی در اساسنامه سندیکا» را میتوان نام برد. همچنین متأسفانه خاطره ناخوشایند مقنن از واژه سندیکا نام آن را به تشکل تبدیل کرده است؛ که بیارتباط با حوادث سیاسی در دهه ۶۰ نبود.
در قانون کار ۱۳۶۹/۸/۲۹ مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام در فصل ششم، طی مواد ۱۳۰ الی ۱۳۸ به تشکلهای کارگری و کارفرمایی اختصاص یافته است. در پایان باید گفت؛ ایران به هیچیک از مقاولهنامههای شمارههای ۸۷، ۹۸ و۱۴۱ و۱۵۱ نپیوسته است. دکتر عراقی (از اساتید صاحبنام حقوق کار) در مقالهای این سؤال را طرح کردهاند که آیا در حال حاضر دولت ایران میتواند به مقاولهنامه شماره۸۷ بپیوندد؟ پاسخ این سؤال را در میزان آمادگی مجموعه دولت ما از قوه قانونگذاری و اجرایی و قضایی به پذیرش دیدگاههای نهادهای نظارتی سازمان بینالمللی کار و قبول تعهدات مندرج در متن مقاولهنامه و تفسیرهای مربوطه آن بستگی دارد. نگارنده نیز با همعقیده شدن با این نظر، معتقد است، کشور ما نیز با توجه به سوابق دیرینه کهن فرهنگی و احترامی که در عرصه بینالمللی شایسته آن است، باید در این زمینه گامهای مثبتی بردارد؛ البته باید توجه کنیم تعهدات بسیار سنگین مقاولهنامه شماره ۸۷ است و دولت ما باید واقعاً آمادگی و قصد لازم خود را جهت اجرای آن ابراز نماید.
منابع:
۱. سمنانی، حسین: دانستنیهای سندیکایی، تهران، نشر پژوهنده، چاپ اول ۱۳۸۳
۲. فلور، ویلم: اتحادیههای کارگری و قانون کار، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، نشرتوس، چاپ اوّل۱۳۷۱
۳. حافظیان، فاطمه: تشکلهای کارگری و کارفرمایی، تهران، نشر اندیشه برتر، چاپ اوّل ۱۳۸۰
۴. عراقی، عزتالله و رنجبریان، امیر حسین: تحول حقوق بینالمللی کار، تهران، نشر موسسه کار و تأمین اجتماعی، چاپ اوّل ۱۳۹۱
۵. لاجوردی، حبیب: اتحادیههای کارگری و خودکامگی، ترجمه ضیاء صدقی، تهران، نشر نو، چاپ اول ۱۳۶۹
۶. زاهدی، شمسالسادات: تشکلهای کارگری و کارفرمایی: بررسی تطبیقی، تهران، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، چاپ اول ۱۳۷۷
ب) کتاب لاتین.
۱٫pierre-D.ollier: le dorit du travail , celletionu , armand colin , ۱۹۷۲
۲.DIRECTOR-GENERAL ,Reports of the Committee on Freedom of Association, Geneva, at ۲۰۰۰,۲۰۰۴,۲۰۰۸,۲۰۱۲
ج) مقالات فارسی.
۱. عراقی، سید عزتالله: الحاق به مقاولهنامههای حقوق بنیادین، نشریه کار و جامعه، شماره ۶۷ و ۶۸، دی و بهمن ۱۳۸۴
۲. لی، ادی: نگرش اقتصادی بر حقوق اتحادیههای کارگری، ترجمه جواد کارگزاری، نشریه کار و جامعه، شماره ۶۱، اردیبهشت ۱۳۸۴
۳. فریار، اکبر: اتحادیههای کارگری در دنیای امروز (مبانی نظری و تحلیل تاریخی)، مجله اطلاعات سیاسیـاقتصادی، شماره ۱۶۳و۱۶۴، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۰
د) سایت اینترنتی.
۱. http:ررwww.ilo.orgرglobalرlang–enرindex.htm
منبع: روزنامه اطلاعات