Search
Close this search box.

آتش و آتشکده

atash kadeآتش: واژه آتش در اوستا، آتر(atar)، در پهلوی آتور و آتش، در پارسی آذر و آدر و در لهجه‌های مختلف آدیش، آتیش، و تش آمده است.(رضی، ۱۳۸۶،ص۵۶) ریشه این کلمه در سنسکریت «آدری» به معنی شعله است که بعنوان صفت خدای آتش که «آگنی» نامیده می‌شود نیز به کار رفته است.

atash kade

آتش:

 واژه آتش در اوستا، آتر(atar)، در پهلوی آتور و آتش، در پارسی آذر و آدر و در لهجه‌های مختلف آدیش، آتیش، و تش آمده است.(رضی، ۱۳۸۶،ص۵۶) ریشه این کلمه در سنسکریت «آدری» به معنی شعله است که بعنوان صفت خدای آتش که «آگنی» نامیده می‌شود نیز به کار رفته است.

 آتش از عناصری است که از طبیعت به دست آمده و توسط اقوام باستانی در غارها حفظ می‌شده است. این عنصر که از میان عناصر چهارگانه (آب، باد، آتش، خاک) از همه لطیف‌تر و زیباتر و سودمندتر است از دیرباز مورد توجه اقوام و ملل بوده و در غالب ادیان آریایی و حتی در میان قبایل بت‌پرست آفریقا دارای اعتبار و اهمیت خاص بوده است.(رضی، ۱۳۸۶، ص۶۶)

 آتش همچون آب در میان تمامی اقوام و تمدن‌ها، از دیرباز تقدس ویژه‌ای داشته و جز این هم نمی‌توانست باشد، زیرا اگر آب مایه زندگی است، آتش گرمای زندگی است و چراغ نیمی از زندگی و جانشین خورشید و مکمل خیل ستارگان و هلال ماه. آتش تا نسوزد و نسوزاند وجود ندارد و تولد و مرگش ملموس‌تر از هر حضور و غیب است. آمدنش راه پشت سر ندارد و در رفتنش هیچ چشمی را به راه نمی‌دوزد. آتش با سوختن و سوزاندن بیشتر از هر پدیده دیگر، با هر بار زبانه‌ای که می‌کشد، زبان استدلالی فی‌البدیهه دارد.

 آتش در لحظه تولد بالغ است و در لحظه مرک بالغ، آتش ناب‌ترین بلوغی است که لهیب بلاغتش صغیر و کبیر نمی‌شناسد و از همین روی است که آتش در صدر نخستین قدیسین بشریت قرار گرفته است. اما جالب توجه این که برای ایرانیان و هندیان، آتش بیشتر از هر جای دیگر مقدس بوده است. این عنصر نزد ایرانیان بسیار مقدس و محترم بوده، چنان که آن را تجلی وجود خداوند می‌دانستند به همین جهت در ستایش و بزرگداشت و تجلیل آن به هر شیوه و راهی که می‌شد اقدام می‌کردند. روشنی و آتش و افتاب تجلی اهورامزادا است. هر نوری در ظاهر فروغ، و در باطن آتش است و حتی انسان و تمامی موجودات و جمله کائنات هر یک فراخور مکنونات خود آتشی در وجود دارند که موجد حیات آن موجودات است. منبع اصلی وجود و فعالیت آدمی نیز همین آتش است، آتشی معنوی که در نباتات و جمادات ساری و جاری است. مقدس بودن آتش میان تمام و اقوام و ملل مشترک و همیشه مورد ستایش مخصوص و محبت نوع بشر بوده است که آتش، دوست و مصاحب سودمند انسان است.

 آتش زرتشت، از نوع همان آتشی بود که بر موسی جلوه‌گر شد که تمامی انبیا از آن به اندازه‌ای خود را تلطیف و ضمیر خویش را روشن کرده‌اند که قابل مقایسه با «آکاشا» و اخذ فواید از آن شده‌اند.(کیخسرو، زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت ص۱۹۵)

 جذابیت شعله ها، توجه روانکاوان به ویژه گاستون باشلار را جلب کرده، آتش برای دهن ناآگاه دارای دو کاربرد است، یکی مخرب و دیگری سازنده. در سطح کیهانی، ویران‌کننده، جهان‌ها را می‌بلعد و بخار می‌کند. اما آتش سودمند و حاصلخیز مانند هیزم مشتعل ققنوس، زندگی جدید را به جهان تغییرشکل داده، باز می‌گرداند.

 «آتش شعله به معنای مختلف، استحاله، تطهیر نیروی زندگی‌بخش و مولد خورشید، تجدید حیات، بارور سازی، نیرو، انرژی نیروی رنج، گداختگی، ذبح، تبدیل یا گذر از مرحله‌ای به مرحله دیگر، واسطه انتقال پیام‌ها و یا هدیه‌ها به آسمان است. سری که از آن شعله برمی‌خیزد یا با شعله‌ای مثل هاله احاطه شده، مظهر نیروی الهی و توان بالقوه جان و ذکاوت است زیرا سر، جایگاه جان به حساب می‌آید. آتش و شعله معرف قلب هستند. هر دو دارای خصلت الهی و هم اهریمنی‌اند. هم آفریده هم ویرانگرند، وسیله بلع آفریدگارند تا آنها را به وحدت اولیه بازگردانند.»

 نگهداری از آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشو زرتشت نیز رایج بوده است. به گفته زرتشت: «این نور نماینده فروغ معنوی مینوی است که در دل هرکس جای دارد و زندگی او را گرما و نورمی‌بخشد و این همان آتش دلدادگی و دوستداری است که از فروغ بیکران و روشنایی سرشار بارگاه اهورامزدا سرچشمه گرفته و درون دل هر کسی نهاده شده است.»(همان،۵۳۹)

 انواع آتش

 در آیین‌های زرتشتی آتش مرکزیت دارد، آتش برای زرتشتیان، حکم مقابله‌کننده با اهریمنان را نیز دارد. از آنجا که اتش نیروی اهورایی است اهریمن به آن هجوم می‌برد و دود و تاریکی را به آتش می‌آمیزد.(دادگی،۱۳۶۹ص۸۰)

 به صورت فهرست‌وار می‌توان نام آتش‌ها را چنین به شمار آورد:

 آتش آب‌ها، آتش آدروگ، آتش آذران، آتش آیینی، آتش امور وازشت، آتش بلندسود، آتش بهرام، آتش پذیرنده تخم، آتش جانی، آتش خانگی، آتش دادگاه، آتش درون دل، آتش زوهر، آتش مقدس، آتش وازشت، آتش اورمزد.

 آتش آب‌ها: منظور از آتش آب‌ها روشن نیست، اما احتمال می‌رود همان آتش موجود در ابر و باد و باران یعنی «آتش اشوزرتشت» باشد.
اتش آدورگ: به آتش‌های مرتبه پایین یا «آذرو» گفته می‌شود. این آتش‌ها در جاهای گوناگون و نیز در آتشکده‌ها نشانده می‌شوند. این آتش به همراه بهرام درر نمازهای روزانه به دینان ستایش می‌شود.(همان،ص۳۰)
آتش آذران: پارسیان سه نوع آتش دارند که عبارتند از: آتش بهرام، آتش آذران و دادگاه . این آتش را از ۴ آتش که در اصل نشانی از اتحاد ۴ طبقه اجتماعیی است تهیه می-کنند.(همان،ص۳۰)
آتش آیینی: در کیش زرتشتی سه گروه آتش آیینی وجود دارد: آتش بهرام، آتش آذران، آتش دادگاه. که معتبرترین آن بهرام است که با تشریفات خاص و طولانی آماده می‌شود.
آتش اوروازشت: اوروازشت نام یکی از پنج آتش مینوی است. اوروازشت آتشی است که در تخم گیاهان نهاده شده و باعث رویش می‌شود.
آتش بلند سود: یکی از پنج آتش مینوی مقدس است.
آتش بهرام: در نخستین روز از پنج روز پایان سال آتش‌ها را به یک آتشدان می‌نهند و در همه نخستین روزهای ماه سال نو سرودهای دینی به گرد آنن می‌خوانند.
آتش پذیرنده تخم: اتشی است که در فرشگرد از روشنی بیکران به زمین بیاید و نیروی جانی تخمه‌های مردمان را برچیند و دوباره به میانه به زمین رود.. بر مردمان و زنان به گونه‌ای آمیخته شود که با فراز زیختن تخم، جان در کالبد مادگان داخل می‌شود.(عفیفی۱۳۵۱،ص۳۴۴)