روایت دکتر شهرام پازوکی از آنچه بر عرفان در تاریخ اسلام گذشته است
عرفان همواره نسبتی با اجتماع و شئون مختلف آن داشته است. اما اکنون که در حوزههای علمیه و دانشگاه محدود به عرفان نظری شده؛ نسبتش با اجتماع چیست؟ آیا اکنون نیز میتواند از عهده وظیفۀ اصلی خود که ارائه طریق و ایصال به مطلوب است، بر آید؟ آیا هنوز مخاطبش تمام مردم است یا خیر؟
تصوف یا عرفان اسلامی منشأ و مرجع «طریقت اسلامی» است. لذا در ذات اصلی خود نمیتوان آن را به عناوین نظری و عملی یا علمی و عملی تقسیم کرد و در زمرۀ دیگر علوم اسلامی قرار داد. خود عارفان متقدم مسلمان نیز تعالیم معنوی خود را از زمره اشارات میدانستند که باید به نحو شفاهی باشد و انتقال آن نیز بایستی انتقال سینه به سینه باشد. و لذا از کتابت و به عبارت در آوردن آن پرهیز میکردند. اما با ظهور «ابن عربی» و شارحان آن بتدریج تصوف و عرفان اسلامی نیز شأن نظری و علمی یافت.
این سخنرانی ۱۰ آذر ۹۳، در نشست روز جهانی فلسفه، در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ایراد شده است.
{youtube}fS2aeF-5xhs{/youtube}