باورهایی درباره رستنیها در ایرانزمین
اشاره: در این نوشتار ابتدا به طور کلی به دیدگاه انسانهای کهن نسبت به عناصر طبیعت، یعنی دوران موسوم به طبیعتپرستی و جاندارپنداری، پرداخته میشود و سپس درختان اسطورهای در متون کهن ایرانی و تحولاتی که به مرور زمان در مورد باورهای ایرانیان از آن پس تا به امروز نسبت به رستنیها روی داده است، بررسی میشوند.
***
دکتر منیژه مشیری
پانصد درم صرف افتاد در وجوه آن تا اصل آن درخت از کشمر به جعفریه بردند و شاخها و فروع آن بر هزار و سیصد اشتر نهادند آن روز که بیک منزلی جعفریه رسید آن شب غلامان متوکل را بکشتند و آن اصل سرو ندید و از آن برخورداری نیافت و آن بر یک منزلی جعفریه بماند تا عهدی نزدیک و در آن سال والی نیشابور که آن فرمود و هر که در آن سعی کرده بود جمله پنش از حولان حول هلاک شدند درودگر و آهنگر و شاگردان و اصحاب نظاره و ناقلان آن چوب هیچکس نماندند و این از اتفاقات عجیبه است.
سرو فریومد
و سرو فریومد عمر و بقا بیش از آن یافت تا سنه سبع و ثلاثین و خمسمائة بماند دویست و نود و یکسال پس از سرو کشمر و مدت بقای این سرو در فریومد هزار و ششصد و نود و یک سال بود پس امیر اسفهسالار ینالتکین بن خوارزمشاه فرمود تا آنرا بسوختند و حالی ضرری بوی و حشم وی نرسید ازیرا که بواسطهی آتش در آن تصرف کردند و آن درخت زردشت آتشپرست کشته بود و ممکن بودی که اگر ببریدندی اتفاقی عجیب پدید آمدی و بعد از آن امیر ینالتکین بماند تا سنـه احدی و خمسین و خمسا ئة چهارده سال دیگر بزیست و خاصیت درخت فریومد آن بود که هر پادشاه که چشم او بر آن افتادی او را در آن سال نکبت رسیدی و عمرها این تجربه مکرر گردانیده بودند.
درخت و آیین مهرپرستی
در آیین مهرپرستی برای تولد ایزدمهر یا میترا دو روایت وجود دارد: بنا بر بعضی روایات میترا از صخره زاده شده و هنگام تولد او دو جوان چوپان حضور داشتند که در نقوش مربوط به میترا یکی از آنها در سمت راست میترا قرار دارد و دیگری سمت چپ، و هریک مشعلی در دست دارند. نام آنهارا کوت (kot) و کوتوپات (kotopat) ذکر کردهاند. مشعل یکی رو به بالا است و طلوع خورشید را نشان می دهد و مشعل دیگری رو به پایین است و غروب خورشید را نشان می دهد (رضایی ص۸۴).
به موجب بعضی از نقوش میترا از درخت کاج زاده میشود. درخت کاج یا سرو درختی است که ویژه مهر است (بهار،۱۳۸۶ ص.،۱۹۴) است. زیرا درختی همیشهسبز و باطراوت است. در نقشی دیگر، از درخت سروی، سه شاخه روییده است و از هر شاخهای سری نمودار است که تجلی میترا و دو شبان است (رضایی ص ۸۵). شاید این نقش مربوط به زمانی باشد که میترا با خورشید یکی شده است. این موضوع در نزد یونانیان در قرن نخست پیش از میلاد شناخته شده بود به طوری که استرابون در جغرافیش میگوید که «ایرانیان… نیز خورشید را محترم میشمردند و او را میترا مینامیدند» (اولانسی صص ۱۶۱،۱۶۰).
در سال نو، مسیحیان درخت کاجی را به خانه میبرند و آنرا تزئین میکنند و هدیهی افراد را زیر آن قرار میدهند. به نظر چنین میآید که این یادگاری از طبیعتپرستی و مهرپرستی در دین مسیح باشد.
درخت در قرآن کریم
در قرآن کریم از درختان زیادی از جمله سدر، زیتون، نخل، انار، انجیر و انگور و… نامبرده شده است، ولی درخت “طوبی” درختی در بهشت است که بهشتیان از سایه و میوه آن بهرهمند میشوند.
در جهنم درخت زَقوم است مخصوص دوزخیان که میوهای بسیار تلخ دارد. این درخت در قعر جهنم میروید و دوزخیان از میوه این درخت که به شکل سر شیاطین است میخورند.
درخت در شاهنامه
در شاهنامه از درختان زیادی به مناسبتهای متفاوت نام برده میشود. از میان آنها سرو حالت مقدس دارد و نماد نامیرایی و جاودانگی است. در شاهنامه از درخت سروی که زردشت از بهشت آورده و در برابر آتشکده آذر برزین مهر در کاشمر کاشته است چنین سخن میرود:
نخست آذر مهر برزین نهاد به کشمر نگر تا چه آیین نهاد
یکی سرو آزاده بود از بهشت به پیش در آذر آنرا بکِشت
نبشتی بر آن زاد سرو سهی که پذرفت گشتاسب دین بهی
گوا کرد مر سرو آزاد را چنین گستراند خرد داد را
درخت سخن گو
در شاهنامه از درخت سخنگو که دارای بن نر و ماده است یاد میشود. هنگامی که اسکندر به آخر جهان میرسد با درختی سخنگو روبرو میشود و درخت آینده او را برایش پیشگویی میکند.
قسمت نر درخت به هنگام روز به سخن درمیآید و چنین میگوید:
که چندین سکندر چه پوید به دهر که برداشت از نیکوییهاش بهر
ز شاهیش چون سال شد بر دو هفت ز تخت بزرگی ببایدش رفت
و قسمت ماده درخت در شب چنین میگوید:
چنین داد پاسخ که این مایه شاخ همی گوید: اندر جهان فراخ
از آز فراوان نگُنجی همی روان را چرا بر شکنجی همی
ترا آز گرد جهان گشتن است کس آزردن و پادشه کشتن است
نماندت ایدر فراوان درنگ مکن کار بر خویشتن تار و تنگ
پیشگویی درخت درست درمیآید و اسکندر بعد از چهارده سال میمیرد. اثری از دوران “جاندار پنداری” کهن را میتوان در این داستان یافت. بر طبق نظریه جاندار پنداران درختان نیز دارای روح هستند از این رو بنا بر نظر آنها عجیب نیست که درختی حرف بزند. در بعضی از جوامع دیگر نیز داستانهایی درباره درختانی سخنگو دیده میشود.
نذر کاشتن درخت
در شاهنامه رسمهایی در پیوند با درختان وجود دارد. برای مثال نذر کاشتن درخت پس از برآورده شدن حاجت. اسفندیار به هنگامی که عازم نبرد با ارجاسب تورانی میشود از خدا میخواهد که او را در جنگ پیروز کند و او برای شکر این پیروزی درخت بکارد.
یکی دیگر از رسمهای مربوط به درختان، برگزاری مراسم جشنها در زیر درختان تنومند و سایهگستر بوده است. دراین مراسم تخت شاهان را در زیر سایه درختان تنومند میگذاشته اند.
درختی زدند از بر گاه شاه کجا سایه گسترد بر تاج و گاه
بیامد نشست او به زرینه تخت به سر برش ریزنده مشگ از درخت
بخاک سپردن مردگان در زیر درختان نیز از مواردی است که در شاهنامه ذکر آن رفته است. پیکر رستم در باغ به خاک سپرده میشود و اسفندیار آرزو میکند که پیکر برادرش فرشیدورد را در مکانی به خاک بسپارد که درخت سر بر آورده باشد.
آسیب زدن به درختان
صدمه زدن به درختان در شاهنامه عاقبت خوشی ندارد. فرامرز چناری را که شغاد برادر رستم برای کشتن وی در آن پنهان شده بود به کین رستم آتش میزند:
به کردار کوه آتشی برفروخت شغاد و چنار و زمین را بسوخت
اما این کار برای فرامرز پیامد بدی دارد زیرا توسط بهمن به دار آویخته میشود و زندگیش پایانی ناگوار دارد. فریدون نیز در سوگواری فرزندش ایرج، درختان سرو را میسوزاند:
گلستانش برکند و سروان بسوخت به یکبارگی چشم شادی بدوخت
فریدون در پی آن به عاقبت بدی گرفتار میشود وبیناییاش را از دست میدهد.
درختان سرو و چنار ایران
از دیرباز در نقاط مختلف ایران درختان کهنسال، بویژه سرو و چنار، وجود داشتهاند. در زیر به شرح بعضی از این درختان در استان یزد، قزوین و تهران پرداخته میشود.
درختان سرو و چنار استان یزد
سرو اَبَر کوه: از دیدنیهای کمنظیر این منطقه میتوان از سرو کهن شهر ابر کوه نام برد. عمر این درخت به بیش از ۴۰۰۰سال میرسد. دانشمندانی از ژاپن و روسیه عمر این درخت را حتی تا ۸۰۰۰ سال تخمین زدهاند. ارتفاع این سرو ۲۵ متر و دور تنه آن یازده و نیم متر است. (سازمان میراث فرهنگی ص.۸۸)
سرو روستای چَم: در روستای چم ۱ که در ۵ کیلومتری شمال شرقی شهر تفت واقع است، سروی به قدمت ۱۷۰۰ تا۲۰۰۰ سال وجود دارد. در کنار سرو، محفظه کوچکی مخصوص افروختن آتش دیده میشود که بر روی آن اسفند، کندر، رازیانه و لوبنloben (مادهی خوشبویی که از هندوستان میآورند) دود میکنند. زیارتگاهی هم در کنار سرو قرار دارد که در آن مواد معطر مانند عود میسوزانند. خانم متولی این سرو که زردشتی است از این سرو نگهداری میکند. وی باور دارد که اگر با وجود بیماری هنوز میتواند از این درخت مراقبت کند از معجزات خود درخت است و از خدا خواسته است که به او عمر طولانی برای این کار بدهد تا در خدمت این سرو باشد. او به هنگام دود کردن مواد خوشبو این شعر را میخواند:
آتیش سرخ نمک شور / بترکه چشم حسود
اسفند دونه دونه / اسفند سی و سه دونه
آتیش سرخ خونه / بلای مردا دور گردونه
سرو منگاباد: سرو ۱۴۰۰سالهی منگاباد در شهرستان مهریز استان یزد قرار دارد و نهمین اثر طبیعی ثبت شده در فهرست آثار ملی است. ارتفاع این درخت کهنسال تک پایه که دارای چهار شاخه اصلی و شاخههای فراوان فرعی است، حدود ۱۴ متر میباشد. این سرو به باور عامه مقدس است. مردم آغاز عمر آن را دوره ساسانیان میدانند.
چنار تنگ چنار: این چنار ۱۲۰۰ساله در تنگه ظبیعی مهریز استان یزد و از دو طرف در محاصره کوه قرار دارد. این درخت تک پایه که ۱۹ متر ارتفاع، ۳ متر قطر، و ۱۱شاخهی فرعی دارد، یازدهمین اثر ثبتشده در فهرست آثار طبیعی ملی است. رشد این درخت به تازگی کند شده و در قسمت درونی تنه درخت آثاری از نوعی چوب خوار یا موریانه دیده میشود. اهالی برای این درخت احترام قائلند و معتقدند هر ۱۰۰ سال یکبار این درخت خودبهخود آتش میگیرد و دوباره زنده میشود (اطلاعات ۱۳۹۲٫۱۲٫۶).
چنار باجگان: درشهرستان بافق استان یزد، در منطقه باجگان، درخت کهنسال چناری با ارتفاع تقریبی ۳۴ متر وجود دارد. عمر این درخت را حدود ۱۰۰۰سال تخمین میزنند و اهالی درباره آن باورهای کهن تاریخی دارند(ص ۱۲۶، سازمان میراث فرهنگی وگردشگری یزد).
چنار کرخنگان: این چنار ۱۵۰۰ساله که در شهرستان خاتم استان یزد واقع است، نشانگر قدمت تمدن این منطقه و دهمین اثر طبیعی ثبتشده در فهرست آثار ملی است. ارتفاع آن حدود ۲۰ متر و تنه اصلی آن بر اثر شکاف به ۵ فسمت تقسیم شده است. آثاری از سوختگی در وسط تنه به چشم میخورد. در نزد عامه مردم منطقه این درخت مقدس است و سعی میکنند که از آن نگهداری کنند. آنها باور دارند که این درخت هر ۱۰۰ سال یکبار خود به خود آتش میگیرد و باز زنده میشود.
چنار اسلامیه (فراشاه): این چنار در روستای اسلامیه (فراشاه) در ۵ کیلومتری شهرستان تفت در استان یزد واقع و با شماره ۶۸ در فهرست آثار طبیعی به ثبت رسیده است. ارتفاع این درخت۱۵۰۰ساله ۱۴ متر و قطری حدود ۲۲ متر دارد. تنه آن توخالی و تا مدتی به عنوان مغازه دباغی از آن استفاده میشده است.
چنار خونبار قزوین: در منطقه الموت قزوین در روستای زرآباد، کنار امامزاده علیاصغر که او را ساکنان روستا فرزند بلافصل حضرت امام موسی کاظم (ع) میدانند، درخت چناری است که گفته میشود در هنگام نماز صبح در روز عاشورا از شاخههای آن صمغ سرخ رنگی جاری میشود. اهالی معتقدند که این درخت در قبل از شهادت امام حسین (ع) در اینجا وجود داشته و عمری طولانی دارد و این خون امام است که از آن جاری میشود. بنابر اظهار نظر مسئول میراث فرهنگی این استان روی این صمغ مطالعاتی هم انجام گرفته است ولی ترکیبی از خون انسان در آن یافت نشده است. وجود این چنار موجب شده که هر ساله گردشگران داخلی و خارجی شب عاشورا به این مکان بیایند.
عدهای نیز نذر این درخت مقدس میکنند و حاجت میگیرند (ایرنا ۹۲/۸/۲۳، آخرین بازدید ۹۵/۱۰/۳۰). البته این شایعه جدید نیست بطوریکه در دوران شاه سلطان حسین صفوی نیز پس از آنکه شاه از این مطلب مطلع میشود دستور تحقیق در مورد این درخت را صادر میکند. در کتبی نیز در مورد خصوصیت این درخت مطالبی آمده است (منبع سایت آفتاب، سید جمشید سلیمی، آخرین بازدید۹۵/۱۰/۳۰). بعضی میگویند که گونهای از درخت چنار دارای صمغی سرخرنگ است و در تمام ایام سال این صمغ از آن ترشح میشود. بهر حال پی بردن به واقعیت این پدیده نیازمند پژوهشهای دقیق علمی است.
ادامه دارد…
منبع: روزنامه اطلاعات