باورهایی درباره رستنیها در ایرانزمین
دکتر منیژه مشیری
اشاره: در این نوشتار ابتدا به طور کلی به دیدگاه انسانهای کهن نسبت به عناصر طبیعت، یعنی دوران موسوم به طبیعتپرستی و جاندارپنداری، پرداخته میشود و سپس درختان اسطورهای در متون کهن ایرانی و تحولاتی که به مرور زمان در مورد باورهای ایرانیان از آن پس تا به امروز نسبت به رستنیها روی داده است، بررسی میشوند.
***
چنار خونبار قزوین
در منطقه الموت قزوین در روستای زر آباد، کنار امامزاده علیاصغر که او را ساکنان روستا فرزند بلافصل حضرت امام موسی کاظم (ع) میدانند، درخت چناری است که گفته میشود در هنگام نماز صبح در روز عاشورا از شاخههای آن صمغ سرخرنگی جاری میشود. اهالی معتقدند که این درخت در قبل از شهادت امام حسین (ع) در اینجا وجود داشته و عمری طولانی دارد و این خون امام است که از آن جاری میشود. بنابر اظهارنظر مسئول میراث فرهنگی این استان روی این صمغ مطالعاتی هم انجام گرفته است ولی ترکیبی از خون انسان در آن یافت نشده است. وجود این چنار موجب شده که هر ساله گردشگران داخلی و خارجی شب عاشورا به این مکان بیایند. عدهای نیز نذر این درخت مقدس میکنند و حاجت میگیرند (ایرنا ۹۲/۸/۲۳، آخرین بازدید ۹۵/۱۰/۳۰). البته این شایعه جدید نیست بطوریکه در دوران شاه سلطانحسین صفوی نیز پس از آنکه شاه از این مطلب مطلع میشود دستور تحقیق در مورد این درخت را صادر میکند. در کتبی نیز در مورد خصوصیت این درخت مطالبی آمده است (منبع سایت آفتاب، سید جمشید سلیمی، آخرین بازدید۹۵/۱۰/۳۰). بعضی میگویند که گونهای از درخت چنار دارای صمغی سرخرنگ است و در تمام ایام سال این صمغ از آن ترشح میشود. بهر حال پی بردن به واقعیت این پدیده نیازمند پژوهشهای دقیق علمی است.
درختان کهنسال تهران و تجریش
یکی از درختان کهنسال تهران «هفت چنار» است. این درخت چنار تنومند در غرب تهران در محلهای به همین نام قرار دارد. تنه این درخت در نزدیک زمین هفت شاخه داشته است؛ به سخن دیگر هفت شاخه، یک تنه و یک ریشه مشترک داشتهاند. مردم در قدیم در دیوار کنار این درخت طاقچهای ایجاد کرده بودند و شمع نذر خود را برای این درخت در این مکان روشن میکردند.
«امامزاده چنار» تجریش، یکی دیگر از درختان کهنسال و مقدس، در گورستان قدیم تجریش واقع بوده است. البته امروزه این درخت وجود ندارد. مردم برای زیارت این درخت، مانند سایر امامزادهها، در شب و روز جمعه میرفتند.
یک درخت کهنسال دیگر تهران، چنار صحن امامزاده ناصرالدین در محله «پاچنار» است.
درخت «چنار خونبار محله پامنار» تهران در منزل یک روحانی بوده است. میگویند اگر کسی پوسته این درخت را خراش میداد از آن صمغ قرمز رنگی بیرون میآمد. چنین اعتقاد داشتهاند که در روز عاشورا این صمغ از درخت جاری میشده و به همین جهت به چنار خونبار معروف بوده است.
درخت چنار دیگری به نام «چنار عباسعلی» یا پنجعلی در منطقه ارگ شاهی تهران در زمان ناصرالدین شاه در اندرون، در کنار مظهر قنات مهرگرد قرار داشته است. زنان حرم برای آن نذر میکردند و در کنار آن آش نذری و حلوا و امثال آن میپختند. بعدها این درخت را کفبُر کردند.
در بیشتر محلههای مختلف تهران ردی از این درختان مقدس را میتوان یافت. چنارهای کَن، باغ فیض، مرادآباد، پونک، حصارک، که بعضی از آنها در کنار حسینیههایی وجود دارند یا وقف آنها میباشند، از این جملهاند. درخت چنار کهن دیگری نیز در منطقه زرگنده شمیران بوده که مردم به آن متوسل میشدند و از آن حاجت میخواستند. به آن دخیل میبستند و برای آن نذر میکردند.
باورهای کنونی درباره درختان
بعضی از باورهای کهن در مورد درختان به امروز رسیده و بین مردم هنوز رایجاند و پارهای دیگر یا کمرنگ شده و یا به کلی فراموش شدهاند.
نذر و حاجت خواستن از درختان
همانطور که در پیش گفته شد در بعضی از مناطق ایران مردم درختان خاصی را مقدس و برآورنده حاجات میدانستند. هنوز عدهای به این مطلب که ردپایی از اعتقادات کهن طبیعتپرستی میباشد، باور دارند. این درختان بیشتر در نزدیکی مکانهایی مانند مساجد، امامزادهها، تکیهها و یا پرستشگاههایی که امروزه دیگر اثری از آنها باقی نیست، قرار دارند.
حاجتمندان به این درختان دخیل، که عبارت از نخ و یا ریسمان نازکی است، میبندند و بدینوسیله برای آن درخت نذر میکنند تا حاجتشان را بدهد. بعضی برای برآورده شدن حاجاتشان در پای این درختان در ایام خاصی مانند شبهای جمعه شمع روشن میکنند تا زمانی که حاجتشان برآورده شود. معمولاً درباره معجزات بعضی از این درختان و حاجتهایی که روا کردهاند اهالی ان منطقهها داستانهایی نیز نقل میکنند.
درخت و دیدن ماه نو در آسمان
در بین بعضی از مردم این عادت وجود دارد که به هنگام رؤیت ماه نو در آسمان چشمشان را میبندند و برای میمنت و تبرک روزهای آن ماه، پس از باز کردن چشم، به یک درخت و یا گلی زیبا نظر میاندازند.
بریدن درخت
به طور کلی در نزد مردم بعضی از مناطق ایران بریدن درخت، به ویژه درختانی مانند توت سفید و گردو و امثال آن کراهت دارد و کسی که مرتکب این کار شود اثر بد آن به شکلی پاپیچ و دامنگیر خود و یا فرزندانش خواهد شد، مگر اینکه درخت از قبل و به طور طبیعی خشک شده باشد. حتی در بعضی نقاط از سرنوشت آدمهایی که درختانی را بریدهاند و به مصیبتهایی گرفتار شدهاند داستانهایی نیز سینه به سینه نقل میشود. به باور این افراد «درختافکن بود کمزندگانی». این گفته برگرفته از ابیات حکیمانهی نظامی گنجوی شاعر بلندآوازهی ایران است که میگوید:
از آن جنبش که در نشو نبات است درختان را و مرغان را حیات است
درختافکن بود کمزندگانی به درویشی کند نخجیر بانی
از آن فرمود آن دهقان قُمرود که کُشتن دیر باید، کاشتن زود
ضامن درختان بیثمر شدن
در بین بعضی از مردم باوری در مورد درختانی که یا اصلاً بار نمیدهند یا کمبار هستند وجود دارد. رسم اینگونه است که بزرگ خانواده در غروب چهارشنبهسوری با تبر و داس به سراغ این درخت میرود و به قصد بریدن، اره یا تبر را به بدنه آن میگذارد و میگوید که میخواهد آن را ببرد. یکی از افراد خانواده که همراه اوست ضامن درخت میشود و میگوید:
«این را نبر. من ضمانت میدهم این درخت سال جدید بار زیادی بدهد». این جملات توسط این دو نفر چند بار تکرار میشود و بزرگ خانواده وانمود میکند که بخاطر ضمانت آن شخص از بریدن درخت منصرف شده است. اعتقاد بر این است که این درخت سال بعد بار زیادی میدهد.
به غیر از باورهای بالا، بعضی رستنیها برای مردم کاربردهای متعددی دارند، مانند گل ختمی و گزنه و امثال آنها که استفاده درمانی دارند. بعضی مانند اسفند که برای ضدعفونی کردن و یا دفع چشمزخم بکار میرود. بطور کلی امروزه رویکرد به داروهای گیاهی رو به رشد است.
خوابیدن زیر درخت گردو
در بعضی از نقاط استان مرکزی روستاییان شب خوابیدن زیر درخت گردو را سنگین میدانند و معتقدند که اجنه شبها در درخت گردو ساکن میشوند و حتی ممکن است باعث مرگ افرادی که زیر درخت گردو خوابیدهاند به ویژه کودکان، شوند. این گفته از نظر گیاهشناسی میتواند دلیل علمی داشته باشد.
تمام درختان به هنگام شب گاز کربنیک هوا را میگیرند و اکسیژن تولید میکنند ولی گردو برعکس عمل میکند. چون شبهنگام در اطراف و زیر درخت گردو گاز کربنیک تولید شده توسط گیاه فراوان است امکان دارد شخصی که زیر درخت گردو میخوابد دچار کمبود اکسیژن شود.
اهمیت درخت سرو
مردم دورانهای باستان درخت سرو را بخاطر بیخزانی و سبزی چهارفصلش جاودانه و بیمرگ میپنداشتند.
در سرزمین ایران، مردمان هر دوره مطابق با طرز تفکر خود، از درخت سرو تعبیری داشتند.
در حجاریهایی که در پلکان شرقی کاخ آپادانا است درخت سرو را در کنار سربازان هخامنشی میبینیم. در اطراف کاشان سنگ قبرهایی پیدا شدهاند که بر روی آنها تصویر سرو حک شده است.
در فرهنگ شیعه درخت سرو نماد حضرت ابوالفضل (ع) و همچنین نماد آزادگی حضرت امام حسین (ع) است. دیواره دو سمت نخلی که در روز عاشورا در نقاط مختلف ایران طی مراسمی میگردانند و مردم برای برآوردن حاجات خود در پای آن قربانی میکنند به شکل درخت سرو است. لازم به ذکر است که این نخل را نماد تابوت حضرت امام حسین (ع) و شهدای کربلا میدانند.[۱]
در مورد طرح بته جقهای نیز که در حال حاضر نقش آن در پارهای از آثار هنری، از جمله قالی وجود دارد، نظریاتی ابراز شده است. بعضی آن را سرو سر کج میدانند و روایاتی در مورد آن نقل میکنند.
در ادبیات فارسی سرو نماد آزادگی و نداشتن تعلق خاطر به جهان مادی است. همچنین سرو را نماد ایستادگی و استقامت میدانند.
با بررسی باورهای مربوط به رستنیها در این سرزمین، از دوران کهن تا به امروز، میتوان به یک نتیجه کلی رسید. این باورها را چه اسطوره چه افسانه و چه خرافات بدانیم، یک اصل انکارناپذیر، بدون تردید، در همه آنها مشترک است و آن اینکه نیاکان ما دوستدار طبیعت بودند، قدر نعمتهای طبیعت را میدانستند و مانند بشر امروزی طبیعتستیز نبودند. با مهربانی با طبیعت رفتار میکردند و از زندگی در کنار آن لذت میبردند.
کاش پارهای از ارزشهای آنها از نو زنده میشد. برای مثال چه خوب بود که امروزه نیز نذرکنندگان، نیت میکردند که پس از برآورده شدن حاجتشان درختی بکارند و یا اینکه قدر درختان را بیشتر بدانند و کمتر به تخریب جنگلها و باغهای درونشهری برای ساخت و ساز غیرضروری بپردازند.
یادداشتها:
۱. شاید ارتباط نام نخل از این جهت باشد که تابوت بنا بر شرایط اقلیمی مکان واقعه عاشورا از چوب خرما درست میشده است. روایتی نیز هست که در روز عاشورا پیکر حضرت امام حسین (ع) را بر روی شاخههای درخت نخل حمل کردهاند.
سرچشمههای فارسی:
اولانسی، دیوید، پژوهشی نو در میتراپرستی، ترجمه و تحقیق مریم امینی، نشر چشمه تهران.
بهار، مهرداد، اساطیر ایران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۵۲، تهران.
-، از اسطوره تا تاریخ، نشر چشمه، چاپ پنجم، ۱۳۸۶، تهران.
بهزادی رقیه، بندهش هندی،(تصحیح و ترجمه)، مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۸، تهران.
بیهقی، ابوالحسن علی بن زید، معروف به ابن فندق، تاریخ بیهق، احمد بهمنیار، فروغی، ۱۳۰۸ تهران.
پورداود، ابراهیم، یشتها ج.۱و۲، طهوری ، ۱۳۴۷، تهران.
تفضلی، احمد، مینوی خرد، چاپ چهارم ۱۳۸۵ انتشارات طوس، تهران.
خواجه نظامالملک طوسی، ابوعلی حسن، سیرالملوک (سیاست نامه)، به اهتمام هیوبرت دارک، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم ۱۳۸۳، تهران.
راشد محصل ، محمدتقی (مترجم)، گزیدههای زاداسپرم، مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی ،۱۳۶۶ تهران.
رضایی، عبدالعظیم، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، چاپ هشتم، انتشارات دُر، تهران، ۱۳۸۵.
فردوسی، ابوالقاسم: شاهنامه،
فَرنبَغ دادگی، بُندَهِش، گزارنده مهرداد بهار،انتشارات توس، چاپ سوم،۱۳۸۵، تهران.
فره وشی، بهرام. فرهنگ پهلوی ،انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ دوم،۱۳۵۲، تهران.
نوابی، ماهیار: درخت آسوریک، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶، تهران.
سرچشمههای لاتین:
Bartholomae, Christian. Altiranische Worterbuch,
Reichelt, Hans: Avesta Reader, Strassburg ,۱۹۱۱, Walter de Gruyter, & Co. Berlin, ۱۹۶۸.
www.attarishafa.comرfaرuseful -links
منبع: روزنامه اطلاعات