بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند در خلقت همهی جانداران اظهارنظر فرموده است ولی خیلی خلاصه. اما در مورد انسان چون از اوّل خبر داد که: “انی جاعلٌ في الارضِ خلیفه”، بنابراین خواسته یک خلیفهای در روی زمین بگذارد، خب به این خلیفه توجه بیشتری کرده. یعنی ما به گوسفند توجه نداریم، طبق معمولِ طبیعتی که خداوند آفریده، ازدیاد پیدا میکنند، ما پرورش میدهیم و بعداً میخوریم، زیاد کاری ندارد. ولی راجع به انسان؛ از همان اول که خداوند جانی آفریده هنوز هیچی نیست، فقط یک جانی است که ما هم نمیدانیم جان در چه قسمت از بدن است، در همه قسمتهای بدن جان هست. از همان لحظهی اول وظیفه تعیین کرده و حق تعیین کرده. یعنی برای در انعقاد نطفه دستورالعمل داده منتها نه به خودِ جان که هنوز جان آن طفل آینده که هنوز حضور ندارد، فهم ندارد، به مادرش دستور داده و پدرش. گفتهاش به یاد خدا باشید چه باشید که خب بهتر میدانید و باید هم بدانید. بعد که اینها را به این مسلّم شد یک موجود جدیدی ایجاد میشود که البته خداوند گاهی تولید ایجاد میکند و گاهی ایجاد نمیکند، ولی به هر جهت موجبی است که شستشو بده خودت را و شستشویی بده از همهی آلودگیهای این زندگی. در واقع خودت را میشویی. برای چی؟ برای اینکه آن فرزند آتیهای که به وجود خواهد آمد که به وجود آمده و بعد به دنیا خواهد آمد، آن پاک باشد. تو او را آلوده نکنی. او پاک به دنیا بیاید، بعد اگر آلوده شد خودش آلوده کرده. این مراقبتیست که خداوند در یک جنین کرده. یعنی موجودی که بعدها به وجود خواهد آمد. برای این موجود، وجود جداگانه و هستیای قرار داده. به این معنی که گفته همان جوری که اگر یک انسان را زخمی کنید باید مجازاتی بکشید، قصاص میشوید، یعنی جریمهای میشوید، همین جور این جریمهی متفاوت است؛ جریمه دست است، جریمهی پا، جریمهی چی. برای جنین هم، این نطفه که در رحم مادر است اگر ضربهی دیگری بهش بزند باید مجازات بشود و حتی در مواردی خود مادر اگر بیتوجهی کند به آن جنینی که خودش دارد، مجازات دارد. تا میرسد به زمانی که در جنین روح جداگانه و مستقلی پیدا کرده. آخر در اوائل که این بدن این جنین مستقل نبود، یک عضوی از بدن مادر بود. بنابراین دستش، دست جداگانه نداشت. اگر دست مادر را لطمه میزدند این هم درد میگرفت، اینچنین دردها، ولی مستقلاً نه. اما از وقتی که مستقل شد و یک وجود مستقلی پیدا کرد تحت حکومت مادر یعنی هنوز کوشش دارد در این صورت وجود مستقلی است، اگر صدمه هر کس بهش بزند جریمهای کامل دارد. به این معنی مثلاً یک جنین، حالا من دقیقاً ایامی که چندروزه باشد نمیدانم یادم هم نیست، اگر یک جنینی که مثلاً چهارماهه صدمهای ببیند به اندازهی جریمهی یک انسان کامل مجازات دارد و این مجازات حتی مادر هم تحمل میکند یعنی اگر مادرش هم کرد آن هم یک مجازاتی میشود. پس خداوند به طفل از اولِ ایجادش، از آن اول ایجادش، خداوند تکلیف برایش تعیین کرده. وظایف خاصی معین کرده. حالا به این هست به طریق اولیٰ وقتی طفل به دنیا آمد ظاهراً از نظر ما مثل یک حیوان است یا مثل یک تکه گوشت است ولی معذلک خداوند جریمهی یک انسان کامل در مقابل متجاوز قرار داده. یعنی اگر به آنها بشود لطمه بزنند که از بین برود، به اندازهی این که یک انسان کامل را از بین برده مجازات دارد. مجازات مالی البته. والّا مجازات دیگر، چیز باشد ندارد، برای اینکه خودش کرد. بنابراین که من میدیدم یعنی میبینم کودک را به منزلهی یک تکه گوشت میدیدند حتی تصور میشود که این…هوشیار است… بنابراین دقت کنید من در این وقتی که طفل را میآورند که من قرآن بخوانم برایش در گوشش، میبینم بیاعتنا به این طفلید. آن طفل هم یک انسانی حساب کنید، انسانی که دست و پا ندارد، مثل فلج است. شما بهعکسِ اینکه باید بیشتر به او توجه کنید، یک انسانی که دست و پا ندارد – مفلوج است – شما بیشتر باید توجه کنید ولی میبینم بیاعتنایی دارید، زیاد اهمیت نمیدهید حتی خودِ مادرش اهمیت کمتر، ولی این توجه کنید که هر – البته جان که به جای خود – ولی هر موجودی که خدا آفریده، این هم که میبینید من گاهی میگویم: آنچه خدا آفریده متبرک است، بله. آنچه خدا آفریده غیر از او هیچی نیست. به طور کنایهای گفتهاند که آنچه خدا آفریده متبرک است، به مخلوقات خداوند لطمه نزنید. بالاترین جنایتها بیاعتنایی به اطفال. و انشاءالله خداوند ما را در همهی موارد… و انشاءالله خداوند همیشه در همهی موارد؛ از بچه و بزرگ، کوچک و بزرگ، ما را موفق بدارد…