آيتالله دكتر سيدمصطفی محقق داماد
برای جست و جوی ریشههای اسلامهراسی بایستی نه تنها به تحولات قرون معاصر توجه کرد که نیز اندکی باید به چند قرن جلوتر سر کشید. پس از فتوحات امپراتوری عثمانی به تبع سقوط قسطنطنیه و حکومت چهارصد و پنجاه ساله آنان و لشکرکشیهای سربازان عثمانی به سرتاسر جهان، تقریباً اکثر نویسندگان و مستشرقین و حتی کسانی که در بین آنان نه براساس اغراض سوء، و صرفاً با استناد به شواهدی که از اقدامات خشونتبارسربازان عثمانی به دست آورده بودند قلم میزدند به این نتیجه اشتباه رسیدند که اسلام دین خشنی است و همان اسلام را ارائه میدادند. و تحت تأثیر این جریان کتابهایی نیز منتشر شد که از جمله آنها میتوان به آثار «توک ویل» و «گلد تسیهر» اشاره کرد. میتوان گفت چنین نویسندگانی چندان تقصیری هم نداشتهاند چرا که بر اثر مستمسکهایی که قدرتمندان عثمانی به دست آنان داده بودند به چنین نتیجهای واصل گشتند.
به یقین در حوادث اخیر کابل، منچستر، پاریس، بلژیک و… دستهای پشت پردهای نقش داشتهاند. با این حال، فارغ از دستهای پشت پرده و جدای از هرگونه تفسیرهای سیاسی از محرکین با واسطه که نقش اسباب داشتهاند، به نظر میرسد مباشرین یعنی آنان که نقش مستقیم دراین حرکتها دارند عامل اصلی ارتکاب چنین جنایاتی جهل دینی و کجاندیشی مذهبی است.
مقولهای که نگارنده آن را «جهل مقدس» نامیده؛ جهلی که بر اثر آن به نام خدا خونریزی و آدمکشی صورت میگیرد. حرکتهای خشن مبتنی بر یک نظریهای است که به نظر من موجب پوشاندن تمام جنبههای دلربایی اسلام و بدنبال آن منزوی ساختن اسلام است.
فکرخشونت در همان دوره زمامداری عثمانی نظریهپردازی شد؛ دیدگاهی که معتقد به «النصر بالرعب» است؛ یعنی اینکه از طریق آدمکشی و خونریزی در دل دشمن باید وحشت ایجاد کرد و پس از آن قدرت را قبضه کرد. آنان فکر میکنند پس از قبضه قدرت به هرطریق و با هر وسیله، آنگاه مردم مسلمان میشوند و اسلام رشد میکند. اینجانب بدون اینکه توهینی به صاحبان آن نظر بکنم شخصاً با این نظر مخالفم. زیرا فکر میکنم حرکت اجباری دوام ندارد.
حاجی سبزواری در منظومه میگوید: القسر لایکون دائما کما لم یک بالاکثر فلینحسما یعنی: حرکت اجباری نه دوام دارد و نه اکثری است.
این موضوع در فلسفه اسلامی یکی از قواعد مسلّم است. یعنی حرکتهای اجباری و تحت فشار هرگز دوام نخواهد یافت. اگر تحت فشار مردمی به دینی گرویدند به محض برداشته شدن فشار به حال قبل برخواهند گشت.
برای شاهد مدعای خودم داستانی را نقل میکنم. چند سال قبل سفری به آتن پایتخت یونان داشتم، جایی که سربازان عثمانی با کشتار و شکنجههای بسیار هولناک آنجا را فتح کرده بودند و مدتزمانی طولانی تحت تسلط سربازان عثمانی بود. من مشاهده کردم که حتی یک مسلمان و یا یک مسجد وجود نداشت. علت مشخص بود خشونت سربازان عثمانی سبب نمایش چهرهای خشن از اسلام نزد آتنیها شده بود و به همین دلیل بلافاصله پس از سقوط عثمانی آتنیها به دین قدیمی خود یعنی مسیحیت ارتدکس بازگشتند. در آنجا تنها یک مسجد را یافتم که به مکانی متروکه تبدیل شده درش بسته بود و گویی سالها کسی در آنجا وارد نشده است.این نتیجهی دیدگاهی است که معتقد است باید دین را با خشونت گسترش داد.!!
این در حالیست که دین مبین اسلام در اندونزی، مالزی و کشورهای شرق آسیا از طریق اخلاق، تجارت و دوستی گسترش یافته و شاهد رویکردی میانهروانه از سوی مسلمانان آن منطقه هستیم. در ایران نیز واقعیت آن است که اگر تعالیم رحمانی تشیع و اخلاق علوی و اهل بیت نبود، احتمال آن وجود داشت که ایرانیان به آیین زرتشتی بازگردند. خوشبختانه حضور ائمه اطهار و تعالیم امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و بطور کلی تعالیم شیعی عقلانی آنان سبب شد تا ایرانیان نگهبان اسلام رحمانی باشند.
بهقول ملکالشعرای بهار:
گرچه عرب زد چو حرامی به ما داد یکی دین گرامی به ما
گرچه زجور خلفا سوختیم زآل علی معرفت آموختیم
این وظیفه متفکران اسلامی است که مروج اسلام رحمانی باشند و بدانند که اسلام خشن مؤلفهای جز «دافعه» ندارد. پیامبر اکرم(ص) در حجةالوداع چندین بار تکرار کردند که دین من از هرگونه دشواری مبراست. و نیز فرمودند مبعوث شدم برای آنکه شریعت سهله را پایهگذاری کنم. باید تلاش کنیم تا قواعد اخلاقی موجود در دین اسلام از جمله «کرامت انسانی» و لزوم حراست از آن را به جهانیان نشان دهیم. اصول اخلاقی و در رأس آن رحم و مهربانی را از اصول اساسی اسلامی معرفی کنیم.
دراینباره پروردگار در آیه ۱۷ سوره مبارکه بلد میفرمایند: «ثم کان من الذین آمنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمه»(برای رسیدن به تکامل باید از گردنهها گذشت، کسانی که از این گردنهها بگذرند سعادتمند میشوند. در جامعه مؤمنین افراد یکدیگر را به بردباری، مدارا و مهربانی سفارش میکنند) طبق این آیه وظیفه هر مسلمانی است که دست در دست برادر دینیاش گذارد و به او رحم، شفقت، مهربانی و مدارا و بردباری را توصیه کنید.
در سوره مبارکه انبیاء آیه شریفه ۱۰۷ آمده است: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» که طبق آن وجود مقدس حضرت رسول از لحاظ فضیلت و مقام و مکانت در حد احصاء بشر نیست و از حیطه علم بشر فراتر است. در نتیجه، داعش یا هر قدرت دیگری تفسیر خشن خود از اسلام را ارائه میکند که مغایر با اهداف رسولالله است.
نکته جالب آنکه عدهای در داخل کشور خودمان هم بر طبل خشونت میکوبند و زمانی که کسی از اسلام رحمانی سخن بگوید موضعی تند علیه آن اتخاذ میکنند. این دسته باید بدانند که نتیجه تفسیر خشن و نادرست آنان از دین اینک به بار نشسته و خود شاهد کِشتهی خویش هستند، نه تنها در منطقه موجب سلب آسایش بشریت بلکه در سراسر جهان شدهاند، که به یقین روح بلند رسولالله(ص) از آنان بیزار است و در روز جزا در مقابل او سرافکنده خواهند بود.
پیامبری که بهقول قرآن مجید مظهر اخلاق عظیم است و دلربایی شخص او موجب جذابیت دشمنان او شد. فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک.
نظامی گنجوی خطاب به رسول خدا(ص) میگوید:
دین تو را در پی آرایشند در پی آرایش و پیرایشند
بس که ببستند بر او برگ و ساز گرتو ببینی نشناسیش باز
منبع: روزنامه اطلاعات