Search
Close this search box.

شيعه آنچنان كه هست

رونمايی كتاب «كتابشناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشيع» با سخنرانی سارا شريعتی، حسين سراج‌زاده و عمادالدين باقی 

baghi shariati seragzade 96مطالعه علمی و تحقيقی درباره تشيع به عنوان ديانت مردم ايران يكی از ضرورت‌های اساسی مطالعات علوم انسانی در اين سرزمين است. يكی از حوزه‌های اين مطالعه كه خوشبختانه در چند سال اخير مورد توجه برخی جامعه‌شناسان جوان ايرانی قرار گرفته، جامعه‌شناسی تشيع است كه در رأس ايشان سارا شريعتی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران به بسط و گسترش آن كمر بربسته است.

سی و يكم ارديبهشت ۹۶، سالن اجتماعات انجمن جامعه‌شناسی ايران ميزبان جمعی بود كه برای رونمايی از كتابی حضور يافته‌ بودند كه ثمره پنج سال فعاليت گروهی شانزده‌ نفر از محققين با هدايت و نظارت علمی سارا شريعتی بود. اثری كه به صورت مستقل تهيه و تدوين شد. اين نشست، با سخنرانی حسين سراج‌زاده، رئيس انجمن جامعه‌شناسی ايران، سيد محمود نجاتی حسينی مدير گروه دين انجمن جامعه‌شناسی ايران، عمادالدين باقی پژوهشگر جامعه‌شناسی دين و با حضور سارا شريعتی عضو هيأت علمی دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، احمد شكرچی عضو هيأت علمی دانشگاه بهشتی، اعضای تيم تحقيقاتی جامعه‌شناسی تشيع و علاقه‌مندان برگزار شد. قسمت نخست اين نشست به توضيحات اعضای گروه مطالعاتی در مورد فرآيند تشكيل اين گروه مطالعاتی در سال ۱۳۹۰، فعاليت‌های صورت گرفته، فرآيند كتابشناسی و پژوهش انجام شده برای تدوين اين اثر در طول پنج‌ سال و ساختار كتاب حاضر بود.

چگونه كتابشناسی متولد شد؟

 در بخش نخست اين جلسه، هادی درويشی يكی از اعضای گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشيع به ارائه مطالب خود با عنوان «درباره كتاب كتابشناسی» پرداخت. به گفته وی كتاب «كتابشناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشيع» كه در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات نگاه معاصر در ۷۲۶ صفحه منتشر شده است، با همكاری ۱۱ عضو اصلی گروه و ۵ نفر به عنوان همكار به رشته تحرير درآمده است. كتاب، دارای دو مقدمه، ۹ فصل و دو پيوست است. ۹ فصل كتاب منطبق بر ۹ حوزه پژوهشی «عدالت و امامت»، «تاريخ اجتماعی»، «روحانيت و مرجعيت»، «سياست و قدرت»، «مناسک، اعياد و عزاداری»، «هنر، ادبيات و فرهنگ»، «عرفان و تصوف»، «اماكن مذهبی و زيارت» و «انتظار و مهدويت» است كه پس از همفكری فراوان اعضای گروه به دست آمده است.
درويشی در ادامه با توضيح هر يک از حوزه‌ها و اشاره به مسائل اصلی هر كدام از آنها افزود: با نگاهی اجمالی به كتاب و حوزه‌های ۹گانه آن به اين نتيجه می‌رسيم كه حوزه تاريخ اجتماعی با ۳۳ عنوان كتاب و حوزه روحانيت و مرجعيت با ۱۷ عنوان كتاب به عنوان پركارترين حوزه‌ها به شمار می‌آيند و دو حوزه انتظار و مهدويت و عدالت و امامت هر كدام با دو عنوان كتاب به عنوان كم‌كارترين حوزه‌ها محسوب می‌شوند. همچنين به لحاظ زمانی، دهه ۸۰ و سپس دهه ۵۰ دهه‌هايی هستند كه بيشترين آثار مربوط به جامعه‌شناسی تشيع به چاپ رسيده است كه خود نكته مهم و درخور تحقيق است.

 در ادامه، سميه مومنی از ديگر اعضای گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشيع به تشريح فرآيند پژوهش كتابشناختی انجام شده پرداخت. به گفته وی، با تصميم گروه، آثار موجود به قالب‌های كتاب، پايان‌نامه، طرح پژوهشی و مقالات تقسيم شدند كه تمركز گروه در گام نخست، به جست‌وجوی «كتاب»های منتشر شده به زبان فارسی از زمان ورود صنعت چاپ تاكنون اختصاص يافت.
به گفته مومنی، پس از جست‌وجوی مقدماتی و با لحاظ كردن سه شرط گفته شده، تعداد كتاب‌های به دست آمده با رويكرد جامعه‌شناختی بسيار محدود بود لذا كتاب‌های با رويكرد اجتماعی نيز به ليست جست‌وجوهای گروه افزوده شد و پس از تكميل فهرست اوليه، برای تدقيق بيشتر به ۱۵ نفر از متخصصان در حوزه‌های جامعه‌شناسی، علوم حوزوی و كتابشناسی ارائه شد.
در نهايت با انتخاب كتابخانه ملی به عنوان مرجع جست‌وجو به دليل دربر داشتن بيشترين تعداد كتاب در ايران، بيش از ۷۰,۰۰۰ عنوان كتاب به دست آمد كه پس از بررسی محتوايی اين تعداد در گروه، ۹۷ عنوان كتاب به عنوان دو دسته آثار «رويكرد اجتماعی» و «آثار جامعه‌شناختی» برگزيده شدند. كتاب حاضر، متشكل از توصيف و تحليل انتقادی اين كتاب‌های برگزيده است.

كار گروهی بی‌سابقه

 سخنران نخست اين جلسه، حسين سراج‌زاده، رئيس انجمن جامعه‌شناسی ايران بود. وی سخنان خود را با تبريک به سارا شريعتی برای موفقيت در هدايت طولانی‌مدت و مستمر يک گروه تحقيقاتی متشكل از دانشجويانش در تدوين اين اثر آغاز كرد و آن را حركت مباركی دانست كه از حيث نوع كار گروهی انجام شده، همانندی در حوزه مطالعات اجتماعی ايران برای آن نمی‌توان يافت. وی با اشاره به يافته‌های همايشی كه در سال ۱۳۹۲ با عنوان «جامعه‌شناسی تشيع: تعاريف و محدوديت‌ها» توسط همين گروه در دانشگاه تهران برگزار شده بود، به طرح دو بحث اساسی در مورد موضوع اصلی اين كتاب يعنی «جامعه‌شناسی تشيع» پرداخت.

 نخستين موضوع اساسي از نظر سراج‌زاده، نسبت اين پروژه با مباحث مذهبی، كلامی، فرقه‌ای و ايدئولوژيک است. دومين مسأله اساسی مد نظر سراج‌زاده، دليل تمركز بر مطالعه مذهبی خاص يعنی تشيع در اين اثر جامعه‌شناختی است. رئيس انجمن جامعه‌شناسی ايران با طرح اين پرسش كه چرا اين گروه مطالعاتي موضوع خود را به موضوعات عام‌تری چون «جامعه‌شناسی دين» يا «جامعه‌شناسی اسلام» اختصاص نداده است، اين پرسش را مطرح كرد كه برخی ممكن است تصور كنند كه اين تمركز بر مطالعه اجتماعی مذهبی خاص، ناشی از تعلقات الهياتی، كلامی و ايدئولوژيک نويسندگان اين اثر است.
سراج‌زاده در ادامه پاسخ خود را به اين دو بحث اساسی مطرح كرد. وی در مورد موضوع نخست، با اشاره به طرح اين دو پرسش و پاسخ آنها در مقدمه تحقيقی سارا شريعتی بر اين اثر، به تغيير موضع ابتدايی تحليل جامعه‌شناسی دين در بدو تأسيس جامعه‌شناسی تاكنون اشاره كرد. تغيير موضعی كه از منظر او، اكنون بررسی جامعه‌شناختی دين را نيازمند انكار ابعاد متافيزيكی و الهياتی دين نمی‌داند و خود را در برابر متألهان و دينداران قرار نمی‌دهد. موضع متأخر جامعه‌شناسی در مطالعه دين در شرايط فعلی در دورانی كه سراج‌زاده از آن به «دوران بلوغ مطالعات اجتماعی دين» ياد كرد، بررسی و تحليل سويه‌های اجتماعی پديده دينی بدون انكار جنبه‌های الهياتی و متافيزيكی دين است. از نظر سراج‌زاده، موضع كتاب «كتابشناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشيع» نيز چنين موضعی است و نمونه‌ای از رويكردهای متأخر و بالغ‌تر مطالعات اجتماعی دين به شمار می‌رود. چنين رويكردی، نبايد دينداران، متكلمان و متألهان و نهاد دين را دچار نگرانی كند بلكه طبيعتاً بايد با استقبال اين بخش‌های جامعه مواجه شود.

اين جامعه‌شناس درباره موضوع دوم يعنی نسبت اين پروژه با گرايشات شيعی با اشاره به پديده تخصصی شدن و تمايزپذيری در جهان علم به عنوان مصداق پيشرفت علمی، تمركز بر مطالعه اجتماعی تشيع را معرفی از اين پيشرفت علمی جامعه‌شناسی دين در ايران دانست. وی تولد اين حوزه جديد را در راستای بسط، تعميق و گسترش حوزه جوان جامعه‌شناسی دين در ايران تلقی كرد و با اشاره با سابقه محدود بيست و پنج‌ ساله ورود جامعه‌شناسی دين به ايران از دهه هفتاد شمسی، به وجود آمدن گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشيع را نمونه‌ای از اين سير رو به رشد دانست.
وي در ادامه، ضمن اشاره به نقاط قوت كتاب حاضر نظير «انتقادی» بودن و فراتر رفتن از يک كتابشناسی توصيفی متعارف، نقدهايی فرمی و روش‌شناختی را در جهت تكميل كتاب حاضر در چاپ‌های بعدی طرح كرد كه از آن ميان می‌توان به عدم وجود نمايه و اعلام، ضرورت شفاف‌تر كردن تعاريف مبنايی به كار رفته در اثر، توضيح هرچه بيشتر در مورد تفكيک دو مفهوم «مطالعات اجتماعی دين» و «جامعه‌شناسی دين» در متن اثر و همچنين ملاک‌های «انتقادی» بودن اين اثر اشاره كرد. وی در فراز پايانی سخنان خود، با نقد تمايز قائل شدن برای حوزه «عدالت و امامت» به عنوان يک «فراحوزه» و متمايز از تمامی هشت حوزه مطالعاتی ديگر در جامعه‌شناسی تشيع، ضمن ابراز ترديد در مورد معيار صريح اين تفكيک و دلايل آن، وجود تنها دو اثر در اين حوزه را قابل تأمل و سؤال دانست. سراج‌زاده با تأكيد بر همپوشانی ميان برخی آثار مندرج در حوزه‌هايی نظير «تاريخ اجتماعی تشيع» با اين حوزه، نقد خود را متوجه دلايل اين تفكيک كرد.

فربه شدن مطالعات اجتماعی دين

 سخنران دوم اين نشست، دكتر نجاتی حسينی، مدير گروه علمی جامعه‌شناسی دين انجمن جامعه‌شناسی دين بود. وی سخنان خود را با تبريک انتشار اين اثر به گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشيع آغاز كرد. وی در ادامه، به چهار نوع كتابشناسی موجود در حوزه علوم‌انساني، يعني Readerها، Readingsها، Companionها و جُنگ‌‌ها اشاره كرد و در مورد نسبت اين كتابشناسی با اين انواع چهارگانه كتابشناسی‌ها سخن گفت.
بخش بعدی سخنان نجاتی حسينی، به ضرورت شرح بيشتر تمايزات «جامعه‌شناسی دين» و «جامعه‌شناسی دينی» و طرح آن در اين اثر و همچنين تمايز قائل شدن ميان فرم‌ها و محتواها در تشيع اختصاص داشت. نجاتی حسينی از كمرنگ‌بودن نقد برخی آثار در اين كتابشناسی، شيوه طرح پرابلماتيک‌های آثار و شيوه درج نام نويسندگان فيش‌های مطالعاتی در فهرست كتاب به عنوان برخی نكات قابل اصلاح متن ياد كرد.
وی در پايان، با اشاره به محتوای غنی «سايت جامعه‌شناسی تشيع»، نقش اين سايت و كتابشناسی حاضر را به عنوان گام‌هايی در جهت فربه‌تر شدن مطالعات اجتماعی دين، جامعه‌شناسی اسلام و جامعه‌شناسی تشيع در ايران مهم و ارزشمند تلقی كرد.

الگوی پژوهش در تاريخ ايران

 عمادالدين باقی ديگر سخنران اين نشست بود. اين پژوهشگر جامعه‌شناسی دين با تأكيد بر ويژگی جمعي بودن انجام اين پژوهش، به مسأله عدم وجود پژوهش جمعی به معنای اخص آن در پژوهش علوم انسانی در ايران اشاره كرد و نمونه‌هايی نظير «محمد (ص) خاتم پيامبران» يا «بحثی درباره روحانيت و مرجعيت» را نيز نمونه‌هايی دانست كه تنها يک گام از تأليف فردی جلوتر بوده‌اند و كتاب‌هايی بوده‌اند كه در قالب، با تركيب چند متن فردی تبديل به متنی تركيبی شده‌اند اما در واقع پژوهش جمعی به معنی اخص آن نبوده‌اند. در حالی كه «كتابشناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشيع»، يک نمونه از پژوهش جمعی در علوم انسانی ايران است و از اين حيث در تاريخ پژوهش ايران ماندگار خواهد شد. چرا كه در اين اثر، از يک سو تقسيم كار جمعی وجود داشته است و از سوی ديگر تمامی اعضا در تمامی مراحل و فرآيندهای تدوين اثر مشاركت داشته‌اند. باقی خصلت جمعی اين اثر را مصداقی از تغييری نسلی در پژوهشگران نسل جديد و جوان اين حوزه دانست كه آماده تبديل «من»ها به يک «ما»ی جمعی پژوهشی هستند و از اين منظر، بخشی از تمايز اين اثر، ناظر به تغييری نسلی در پژوهشگران اين حوزه است.
باقی سپس با اشاره به كيفيت بالای علمی اعضای گروه با توجه به انجام تزهای دانشگاهی متمايز و ارزشمند، بخشی از كيفيت بالای اين اثر را به دليل بهره‌مندی اين جمع از چنين اعضايی دانست كه زيرنظر دكتر سارا شريعتی به فعاليت پرداخته‌اند.

 وی در فراز دوم صحبت خود، در مورد يكی از متون موجود در اين كتاب كه به نقد اثر خود او با عنوان «جامعه‌شناسی قيام امام حسين (ع) و مردم كوفه» اختصاص داشت، پرداخت. باقی ضمن اشاره به اين نكته كه برخی نقدهای مطرح شده در اين متن انتقادی در مورد اثر او وارد بوده و او برخی از اين نقدها را پس از مطالعه اين متن، در چاپ دوم كتابش اعمال كرده است، به بيان نقطه نظرش در مخالفت با يكی از نقدهای مطرح‌شده در اين كتاب بر اثرش در مورد «ايراد ناهمزمانی تاريخی كاربرد نظريات جامعه‌شناختی» پرداخت و اين نقد بر كتابش را با بيان دلايلی وارد ندانست.

نگاه علمی

 سارا شريعتی در صحبت‌های كوتاهی، با تشكر از سخنرانان و حاضرين، با پذيرش برخی نقدها نظير عدم وجود نمايه در كتاب بر ادامه‌دار بودن برخی مباحث اساسی نظير دايره و ملاک‌های گزينش آثاری كه به عنوان آثار دارای رويكرد اجتماعی به تشيع در اين كتاب معرفی شده‌اند، اشاره كرد.
وی سپس با اشاره به نقد مطرح‌شده از سوی دكتر سراج‌زاده در مورد تمايز ميان «مطالعات اجتماعی تشيع» و «جامعه‌شناسی تشيع»، اين تمايز را به تفاوت ميان Logy‌ها و Studiesها مربوط دانست كه دسته نخست تخصصی‌تر و درون‌رشته‌ای‌تر هستند و دسته دوم بين رشته‌ای‌تر هستند. از سوی ديگر جامعه‌شناسی تشيع، وجه اخص مطالعات اجتماعی تشيع است. او تأكيد كرد كه نفس مطرح شدن مفهوم «جامعه‌شناسی تشيع» در جامعه علمی نيز در عنوان‌گذاری كتاب واجد اهميت بوده است.

 پايه‌گذار گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشيع با رد دخيل كردن برخی ملاحظات در نقد آثار يا در پيش گرفتن رويكرد تجليلی در قبال آثار، بر انتقادی بودن ماهيت متون كتاب در قبال تمامي آثار تأكيد كرد و به نمونه نقد كتاب «امت و امامت» علی شريعتی در اين اثر اشاره كرد.

دوره جديدی در جامعه‌شناسی دين ايران

 قسمت پايانی اين جلسه، به پرسش و پاسخ حضار و اعضای گروه مطالعاتی حول محور مسائل مطرح‌شده در جلسه اختصاص داشت. در اين قسمت، احمد شكرچی، عضو هيأت علمی دانشگاه بهشتی در سخنانی كوتاه ضمن تبريک به اعضای گروه گفت كه معتقد است اين كتاب، جامعه‌شناسی دين در ايران را وارد دوره جديدی كرده است. وی در توضيح اين گزاره، به اين نكته اشاره كرد كه جامعه‌شناسی دين در ايران تاكنون بيشتر در حوزه سنجش دينداری و ابعاد و تحولات آن حضور جدی‌تری داشته است و تحقيقات در مورد سنجش دينداری و تحولاتش، چه توسط محققين مدافع و نگران دين و چه از سوی برخی منتقدين صورت گرفته است. از نظر شكرچی «كتابشناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشيع» با كنار گذاشتن برخی تعارفات، سراغ مسأله اصلی جامعه‌شناسی دين در ايران يعنی تشيع دوازده‌امامی رفته است و تشيع را به همين صورتی كه هست و نه به صورت وارداتی در بررسی تشيع زيسته در ايران به كار گرفته است.

منبع: روزنامه اعتماد