Search
Close this search box.

بلایی که‌ ظل‌السلطان‌ بر‌ سر ابنیه‌ٔ تاریخی اصفهان‌ آورد

zellossoltan masood mirza 96روز اول تیر ۱۲۹۵ شاهزاده مسعودمیرزا ظل‌السلطان از فرزندان ناصرالدین شاه قاجار به حکومت اصفهان منصوب شد. نقل می‌کنند که وی از عقده‌های روانی بسیار رنج می‌برد. او نه تنها نمی‌توانست جلال و شکوه حاکمان زمان خویش را که در شهرهای دیگر ایران حکومت می‌کردند تحمّل کند، بلکه از دیدن قصر‌ها و آثار تاریخی مربوط به معماری گذشته ایران نیز رنج می‌برد و به بهانه‌های گوناگون آن‌ها را خراب می‌کرد. «هنری رنه‌ المانی» که در سال ۱۸۸۰ از ایران بازدید کرده است، می‌نویسد:

«ظلّ‌السّلطان بسیاری از کاخ‌های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سال‌های حکومت ظلّ‌السّلطان در اصفهان به منزله طوفان ویران‌زایی بود، زیرا او که با به شاهی رسیدن برادرش مظفّرالدّین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته می‌دید به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی‌نظیر بود خراب کرد و مصالح آن‌ها را فروخت. از آن همه کاخ‌های گوناگون که شاردن (سیّاح فرانسوی) در اصفهان دید و شرح مبسوطی درباره هر کدام از آن‌ها در سفرنامه خود به قلم آورده اکنون جز دو سه بنای خراب چیزی باقی نمانده و تقریباً بیست و پنج الی سی سال می‌شود که تمامی را ظلّ‌السّلطان ویران کرده است. این شاهزاده در سنّی به حکومت اصفهان منصوب شد که در آن سنّ کودکان عموماً در فکر بازی و سرگرمی هستند، ولی او در‌‌ همان خردسالی به وظیفه مهمّ خود پی برد و توانست با کوشش و رفتار جابرانه و مجازات‌های سخت در قلمرو حکومتی خود امنیّتی برقرار کند.

 یکی از علل طولانی شدن دوره زمامداری او در اصفهان این بود که مالیات را به قوّه قهریّه وصول می‌کرد و به طور مرتّب به تهران می‌فرستاد. ظلّ‌السّلطان در غارت و تعدّی به اموال مردم تنها نبود بلکه پسران و عمّال او هم در آزار رساندن به مردم و گرفتن دارایی آن‌ها فروگزار نمی‌کردند.

 ظلّ‌السّلطان بعد از آنکه برادرش (مظفّرالدّین شاه) تاجگذاری کرد و امید او از رسیدن به سلطنت تبدیل به ناامیدی شد، درنده‌خویی در او اوج گرفت و با شهر اصفهان مانند کشوری فتح‌شده معامله کرد. یعنی تمام یادگارهای صفویان و بناهای با شکوه و کاخ‌های این پایتخت قدیمی را که معرّف شکوه و عظمت گذشته ایران بود به کلّی ویران کرد و مصالح آن‌ها را فروخت و مساجد و دیگر بناهای عمومی را هم که نتوانست ویران کند به سارقین آثار عتیقه تسلیم کرد تا کاشی‌های نفیس و ظریف و دیگر تزئینات آن‌ها را کنده، به خارجیان بفروشند.»

 علت اقدامات ظل السلطان

 مهدی بامداد در شرحی که از ظل‌السلطان در کتاب «شرح حال رجال ایران» نوشته، اشاره کرده ‌است که از کارهای بسیار زشت، بلکه جنون‌آمیز ظل‌السلطان، قطع اشجار خیابان‌ها و تخریب شمار زیادی از ساختمان‌های زیبای صفوی در اصفهان بود. گرچه بنا بر گفته بسیاری از صاحبنظران و مورخین (از جمله خود بامداد) علت اصلی این اقدام جنون‌آمیز، محو شکوه و عظمت عصر صفوی از دیدگان عموم توسط قاجار‌ها بوده ‌است که پیوسته نظیر آن در تاریخ ایران تکرار می‌شد، اما از قرار معلوم ظل‌السلطان جدای از این دلیل، دلیل دیگری هم برای این اقدام ناشایست خویش داشته و آن این بوده که عمارات صفویه و زیبایی خیره‌کنندهٔ شهر اصفهان، توجه ناصرالدین شاه را به خود جلب ننماید.
در این ارتباط حتی چند نفر از بازرگانان اصفهان حاضر شدند مبالغ هنگفتی به ظل‌السلطان بدهند تا وی را از این کار زشت بازدارند، اما با این وجود وی از تصمیم خود منصرف نگردید و در نتیجه اکثریت باغ‌ها و عماراتی که فهرست برخی از آن‌ها در ذیل آورده شده، بدست بیدادگری ظل‌السلطان و برخی امرای او، تخریب و ویران گردیدند.
مهدی بامداد در تحلیل این اقدام زشت ٔ ظل‌السلطان نوشته‌است:

«قرن‌ها در ایران و در ممالک عقب‌افتاده رسم و معمول چنین بوده که هر سلسله‌ای روی کار می‌آمد و زمامدار می‌شد، آثار برجای مانده از سلسله‌های قبل از خود را، به کلی از بین می‌برد و این عمل فقط ناشی از عدم رشد ملت و جهالت و خودخواهی سلسلهٔ بعدی بود.»

 پس از روی کار آمدن سلسله پهلوی نیز برخی از زیبا‌ترین آثار تاریخی مربوط به عصر قاجار (بویژه آن‌ها که در طهران قرار داشتند)، بدست زمامداران پهلوی نابود گردید و در واقع‌‌ همان کاری که قاجار‌ها با بناهای تاریخی سلسله‌های قبل از خود، همچون صفویه و زندیه کرده بودند، توسط زمامداران پهلوی بر سر خودشان آمد.

فهرست بناهای تخریب شده

 فهرست برخی از ابنیهٔ عصر صفوی تخریب‌شده توسط ظل‌السلطان به شرح ذیل است:

 ۱. باغ و قصر سعادت‌آباد
۲. عمارت هفت دست
۳. قصر نمکدان
۴. آئینه‌خانه
۵. بهشت برین
۶. بهشت آئین
۷. انگورستان
۸. بادامستان
۹. نارنجستان
۱۰. کلاه فرنگی
۱۱. باغ تخت
۱۲. باغ آلبالو
۱۳. باغ طاووس
۱۴. عمارت و باغ نقش جهان
۱۵. باغ فتح‌آباد
۱۶. گلدسته
۱۷. تالار اشرف
۱۸. عمارت خورشید
۱۹. سرپوشیده
۲۰. عمارت خسروخانی
۲۱. باغ زرشک
۲۲. باغ چرخاب
۲۳. باغ محمود
۲۴. باغ صفی میرزا
۲۵. باغ قوشخانه
۲۶. باغ نظر
۲۷. عمارت و سردر باغ هزارجریب
۲۸. عمارت جهان نما
۲۹. و….

 لازم به توضیح است که ظل‌السلطان علاوه بر فهرست فوق، اقدام به تخریب و نابودی حدود چهل باغ و عمارت دیگر، از باغ‌ها و عمارت‌های عصر صفوی در اصفهان نمود، که گرچه شهرت و اهمیت موارد مندرج در فهرست فوق را نداشتند، امّا هریک در جای خود از شاهکارهای معماری عصر صفوی محسوب می‌شدند. ظل‌السلطان همچنین آینه‌کاری‌های روی ستون‌های عالی‌قاپو و چهل‌ستون را از میان برد و علاوه بر این دستور داد روی نقاشی‌های نفیس داخل چهل‌ستون را با گچ بپوشانند و نقاشان قاجاری بر روی آن‌ها نقاشی‌های کم‌ارزش خود را بنگارند. توصیف برخی از این عمارت‌های تخریب‌شده به دستور ظل‌السلطان، در برخی سفرنامه‌ها و بخصوص سفرنامه‌های مربوط به مستشرقین و اروپائیانی که از اصفهان در عصر صفوی بازدید کرده‌اند، ذکر شده است.


مآخذ:
هنری رنه آلمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمه همایون فره‌وشی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ص ۹۰۶
بامداد، مهدی. شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری (جلد ۴). چاپ اوّل. تهران: انتشارات زوار، ۱۳۴۷

مجله الکترونیکی «دوران» شماره ۸۱