بسم الله الرّحمن الرّحیم
چون تقریباً همهی فرقههای مختلف اسلامی به روزهی ماه رمضان و تقریباً به احکام روزه و فطریه توجه کردند ما هم از لحاظ درویشی اگر بخواهیم به وظایف واقعی درویشی رفتار کنیم همان جوری که یک مسلمان اگر بخواهد به وظایف واقعی مسلمانیش رفتار کند باید چه جور؟ چه کار؟ ما هم همین جور، ما البته همان است منتهی اسمش ما میگذاریم وظایف درویشی. یعنی وقتی که آمد، درویشی گذشته از اینکه یک بار شرع مُهر وجوب زده، یک بار هم بدون اینکه نیازی باشد یک بار هم با درویشی مهر زده. البته در بسیاری موارد این دو تا یکی میشود؛ یعنی یک نفر؛ کسی که مسلمان نیست، یهودی است یا هر چیزی و میخواهد درویش بشود؛ هم درویش میشود هم مسلمان میشود. یعنی یکی است هر دویش. برای افراد یکی است. یک خارجی بخواهد… به هر جهت شکرانهی این که یک ماه ما توانستهایم بر خودمان مسلط باشیم؛ شکرانهی این به درگاه خداوند میبریم، این شکرانه را اسم گذاشتیم: «فطریه». یعنی همان جوری که برحسب فطرتمان مقداری از نتیجهی عملکردمان را تقدیم میکنیم برای امر خداوند، این چیز را مثل همان فطر هر روزه است، هر روز ما افطار میکنیم، این مجموعهی این افطارهاست. آمدند آخر بعضیها دو- چندین اسم- دشمنان اسلام برایش گذاشتند، بعضیها میگویند: اسلام، دین شمشیر است؛ کشت و کشتار، حالا آن بحث جداگانه است مفصل. بعضیها هم میگویند اسلام- یعنی بدون اینکه بگویند ولی اینجور خیال میکنند حتی- که اسلام دین شکمبارگی است یعنی بخور و بخور. به این جهت خوردن موقع افطار را و اینکه شادی مسلمین، هر مسلمانی وقتی میخواهد افطار کند، یک حالت معنوی و ارادتی دارد، این نه به خاطر این است که میخواهم غذا بخورم، چیزی بخورم. خب پریروز قبل از همه میخوردیم، همین غذا را میخوردیم، گاهی هم با عدم میل زیاد ولی الان میل… اولین فایدهای که دارد برای مزاج است. بعد از آن در واقع این شادی ما و این اشتیاق ما و اینکه توصیه هم شده که در افطار ماه رمضان چند نفری با هم باشند همیشه یعنی دستهجمعی چیز کنند، یعنی عید و شادیشان هم با هم باشد. در مجموعهی احکامی که خداوند در هر مورد فرموده است، مسائلی را گنجانده، مسائلی که قبلاً هم گفته و بارها در دعای افطار میگوییم. میگوییم: اللهم اجعل بحق هذا الیوم جعلته للمسلمین عیدا؛ «به حق این روزی که خداوند، تو خودت این روز را برای مسلمانها عید قراردادی. هیچ جا نفرموده است که یک روزی را بگوید و بگوید این روز را برای مسلمانانها عزا قرار دادی، نه. آنچه که خداوند میگیرد، خداوند فعالیت و عید میخواهد، عزا از مال خودمان، یعنی در واقع خداوند که ما را که از یک دنیای کوچکی قبل از تولد آورد به دنیای بزرگتری، این توجه کردیم، یعنی قبلاً توجه هم بیشتر داشتیم ولی توجه کردیم که ما به منزلهی یک موجود بلادفاع، یک کودک تازهبهدنیا آمده را در نظر بگیرید، به هیچ وجه یک اسم انسان رویش نمیشود گذاشت یعنی آنوقت متوجه میشویم و به این زندگی دلبستگی پیدا میکنیم. آخر اول زمین، اولدورانی که در این مدت ما بهش توجه کردیم مسألهی حیات خودمان است در زندگی. که این مسأله موجب دلبستگی انسان شد به… واِلا انسان توجه دارد که این زندگیای که دارد موقت است و بعد خواهد شد، زندگی ابدی خواهد آمد، ولی معذلک به این دنیا هم دلبستگی پیدا میکند. به این اندازه دلبستگی امر خداوند است. ناچاریم. یعنی خداوند وقتی به بشر امر فرمود که در آن کره که کرهی زمین است اسمش، در آنجا زندگی کنید. این یک استنباط. البته استنباط اصلی این است که در آنجا مدتی زندگی کنید تا بعد بیارمتان به سرنوشتی که همیشه… به هر جهت ما عید که میگیریم، عید برای این است که توانستهایم. در واقع شکر میکنیم خدا را. قبل از ماه رمضان من یا امثال من به هیچ وجه فکر نمیکردم که بتوانیم یک مدت نسبتاً طولانی، یک ماه. شکر این قسمت را میکنیم و این شکر در واقع توجه به این است که این کار را برای خودمان عید میدانستیم. یعنی روزه برای خودمان یک عیدی میدانستیم که خداوند به ما اجازه داده هر روز عید بگیریم. یعنی هر روز موقع افطار عید بگیریم. این نه برای افطار است و غذا؛ برای این است که نشان بدهد انسان باید بر همهچیزش مسلط باشد. همهی عواطفش، همهی احساساتش، ولی فقط یک جهت ماند، یک خواسته ماند که بشر نتوانست هنوز هم نتوانسته بر آن تسلط پیدا کند. برای اینکه این میل طبیعی است؛ میل به غذا، میل به خوراک. به طور طبیعی بشر باید با… بشر همهی امیال خودش را تحت تسلط خودش درآورده بود. برای اینکه تحت تسلط نفسمان نباشد اجازه داده است که انسان تمریناتی کند که به موجب آن تمرینات، بتواند تمام خواستههای خودش، امیال، عواطف، احساسات را تحت تسلط عقل شرعی یعنی شرعش قرار بدهد. و این چون در این راه موفق شد، سی روزه انجام گرفت، فطر، باید عید بگیرد و نشان بدهد که عید دارد. در شرع اسلام هم عید میگویند عید بگیرند، بعد نشانیای هم برای عید میگویند. میگویند در عید خیلی کارهایی که قبلاً ممنوع بودید مجاز میشود. از طرفی خوردن خوراک که قدیم چیز بود واجب میشود. این است که اینجا را اسمش را عید گذاشتند. ما در واقع با عید که میگیریم یک کاری میکنیم پیش خودمان که خودمان را موظف به شریعت نشان بدهد. انشاءالله موفق شده باشیم حتی کسانی که مریضند یا خدایینکرده نیروی دیگری دارند، یک جهت دیگری دارند که آن محدودیتها نباید داشته باشند، برای آنها هم اگر به نیت روزه جلوی خودشان را بگیرند اسمش رمضان میشود، روزه میشود و خداوند قبول میکند انشاءالله.
به صورت انفرادی بحث شده یعنی بعضیها سؤال کردند و در مورد خودشان جواب دادیم. خیلیها ممکن است این وضعیت باشد. این است که یادآوری میکنم باز هم در مجلس گفته خواهد شد. و این عبادات را بر حسب مقررات عبادت بنویسید. یعنی وقتی میگویند که فطریه برای هر نفری مثلاً چقدر تومان است؛ منظور کسانی که فطریه برایشان تعلق میگیرد. یعنی اگر کسی همان جوری که یک روز بعد از عید به دنیا بیاید فطریه نباید بپردازد ولی اگر نیم ساعت هم قبل از عید به دنیا بیاید باید فطریه بدهد. همینجور سایر وجوهاتی که شرعی باید بدهید بستگی به زمانیست که در آن زمان، آن وظیفه واجب شده بر دیگری. و حتی روز و ساعتش هم در خیلی موارد باید توجه داشت. بفرمایید.