Search
Close this search box.

نامهٔ ۲۷ محرم ۱۳۶۴ حضرت آقای حاج شیخ محمدحسن صالح‌علیشاه (طاب ثراه) به بانو فلورانس کیوانی که ساکن اروپا بوده و بعداً به فقر و درویشی مشرف شدند

hazrate salehalishah 96

هو ۱۲۱

عرض می‌شود نامه شما رسید. مطالب و معارف و حقایق فهمیدنی نه شنیدنی باید از راه فکر و دقت دانست، البته گفتن و نوشتن برای باز نمودن راه فکر کمک است، مطالبی که سؤال شده جواب آن زیاد مفصل است که باید به کتب مفصله مراجعه نمود ولی برای روشن شدن راه فکر خلاصه عرض می‌شود:

در عالم ازل که باطن و ملکوت این عالم است و استعدادبخش است وظیفهٔ فطری و ذاتی موجودات تعیین شده که هر یک بر وفق آن سیر و تجاوز نمی‌نماید. در نهاد بشر از جهت برگشت به خدا و خوشی و ناخوشی زندگانی پس از مرگ طبیعی نیکی و بدی گذاشته شده و در حدود فعل و ترک کار خود اختیار که به آن افاضه می‌شود عطا گردیده و لازمهٔ اختیار تکلیف بفعل کارهایی و ترک کارهایی برحسب عقل و دستور که در مقابل جهل و هوی داده‌اند شده، مادام که اختیار هست امر و تکلیف هم هست باید بر وفق عهد و پیمان ازلی که عقل هادی به آن و رهنمای آنست رفتار کند، و به عبارت دیگر به آنچه در هر حال به عقل خود نیک می‌داند رفتار و از آنچه بد می‌داند دوری جوید که از آن جمله است دانستن احتیاج به معلم و راهبر در راه‌های روحی و آخرت و باید کوشش نماید که به کوشش سرنوشت ازل و استعداد او آشکار شود و به آنچه برای او خلق شده برسد، و اگر کوشش ننمود یا برخلاف آن عهد رفتار کرد بدبخت و شقی خواهد شد. در هر حال ظهور استعداد در این عالم در اثر کوشش آشکار می‌شود و پس از بروز معلوم شود در فطرت او چه مکمون بوده و خود هم نداند که آینده او به کجا خواهد کشید. باید همیشه در حال خوف و رجاء و التجاء بخدا بگذراند تا از خطر نجات یابد، و باید بکوشد که فطرت که نیکی است آشکار شود و بر سرنوشت که استعداد است حواله ننماید، و ما که در این عالم دنیا و عالم عمل و ظاهر و زراعتیم نباید به عالم باطن و استعداد که مافوق مرتبهٔ ما است حواله دهیم. زیاده از این در این کاغذ گنجایش ندارد والسلام.

منبع: نامه‌های صالح

گروه عرفان و تصوف مجذوبان نور