شاگرد خوب مرد بزرگی میشود و او را مردم نجیب گویند و باعزت میشود و شاگرد بد، نانجیب و بد ادا و بیعرضه میشود و هرگز در دنیا روی خوبی را نمیبیند. اگر گویی کدام شاگرد خوب است، میگویم خوب آن آدمی است که قدر استادش را بداند و او را دوست میداشته باشد که استاد اگر آدم را بزند، زدن او چونکه دوست است، بهتر است از نان حلوای مردم.
دوست ار چوبم زند من سرخوشم
دشمن ار حلوا دهد من ناخوشم
آن مرد که معلم خوبِ خدایی را دشمن باشد، آن حلالزاده نیست. اگر بگویی دیگر خوبی کدام است؟ میگویم آنکه نزد استاد با ادب باشی و مؤدب بروی و مؤدب بنشینی و با ادب بیرون بیایی که آدم بیادب حیوان است.
با ادب باش تا بزرگ شوی
که بزرگی نتیجه ادب است
بلکه مرد خوب آن است که حق استاد را تا آخر عمر نگاه دارد که استاد با پدر یک درجه دارد، بد کنندهٔ با استاد عاق است. هر که ادب با استاد نگاه دارد، خدا او را دوست دارد.
مردم گویند: بهبه عجب خوب آدمی است حقاً له نجیبزاده و بچهٔ آدم است. اگر بگویی ادب چه چیز است؟ بشنو که بگویم به معلم که میرسی تعظیم او را بکن و سلام خوبی بکن و دست او را ببوس که خیلی شیرین است. رحمت خدا در مصافحه است و هر جا اذن داد بنشین و دو زانو بنشین و پا نزد استاد مثل بچههای بیادب دراز مکن و طرف پشت سر به استاد مکن که بیادب میشوی و وقتی که با استاد حرف میزنی با ادب حرف بزن و شما و بلی بگو تو مگو بگو بفرمایید و چه فرمودید و تشریف بیاورید و میل بفرمایید و نگو، بگویید یا چه گفتید یا بیایید یا بخورید و در هر حرفی این طورها بگو و تیز تیز به روی استاد نگاه مکن و در بین سخن گفتن استاد سخن مگو و در حضور استاد مخواب، مگر خودش اذن دهد و بیاذن استاد به جایی مرو و کاری مکن و برای جزیی و کلی و خرد و بزرگ از او اذن بگیر که هر کاری که بیاذن استاد باشد بد میباشد، اگرچه خوب پنداری و در حضور استاد با دیگری هم زیاد سخن گفتن بد است.
اگر بگویی خدا شما را بیامرزد که ما را ادب یاد دادید، بفرمایید پسر بیادب کرا میگویند و چطور بودن بیادبی است، میگویم که مرحبا پسر خوبی هستی که درست میخواهی بدانی و رفتار کنی، بدان که پرحرفی در حضور استاد بیادبی است و پشت از استاد کردن و بیاذن بیرون شدن و پا دراز کردن و به یکی اشاره کردن بیادبی است. هر پسری که بد جواب استاد بگوید، او بسیار بیحیاست، باید او را بزند و از خوبی خود استاد است، اگر او را نزند و هرکس بدگویی از استادش کند، او منافق است و هرکس راضی شود بدگویی استادش کنند، او بیغیرت است و بیدرد و هرکس راضی شود به بدی استادش او خیلی نمکبهحرام است و هر کسی استاد را بزند، او هرزه است، باید او را خوب بزنند و با گاو و خر ببندند تا شاخ زند و لگد زند و بچه که دست به اسباب استاد زند، وقتی که استاد نباشد یا در خواب باشد، آن بچهٔ فضولی است بلکه باید او را دزد بگویند و بچه نباید هرگز خبر از زبان استادش یا منزل او ببرد برای کوچه یا خانهٔ خود و اگر یکی بد برای استادش گفت و او خبر ببرد آن بچه بیادبی کرده نزد معلم و معلم باید او را بزند و بگوید: ای دروغگو خدا لعنت کرده بر تو و بر هر شاگرد که به حرف استادش نکند و فرمایش او را اطاعت نکند او بسیار بد آدمی است و اگر کاری از دستت برای استاد برآید و نکنی خیلی تنبلی و بیعاری.
منبع: رساله شریفه خوبینامه – حضرت آقای نورعلیشاه ثانی طاب ثراه