بسم الله الرّحمن الرّحیم
سال ۱۳۹۶ هم دارد تمام میشود. البته ماه مرداد است یعنی پنجم از ماهها تمام… خیلی زود تمام شد. البته این در روانشناسی و حتی در روابط انسانی این را گفتهاند که وقتی در سنین بالا احساس انسان از گذشت زمان، احساسش در آن زمان با احساسش در زمان جوانی فرق دارد. البته واقعیت زمان یعنی در خارج فرق نمیکند. همهی این جهان به این عظمت یک جور رفتار… یعنی کسی که فرض بفرمایید یک انسانی هست در کرهی مثلاً مریخ به او- انسان- جور دیگری میچرخد. دور گردش سیارات و خورشیدها و اخترها همه یک جور یکنواخت است، منتها احساس ما از این امر متفاوت است و حتی یعنی این بهطور خیلی معمولی همه میبینند، همه وقتی یک واقعهی ناگواری برای آدم رخ داده که دلش میخواهد زودتر خاطرات این، خاطره از بین برود، روزها دیر میگذرد و در سنین بالا اینها خیلی زود میگذرد. و حتی در سنین پایین، بعضیها میگویند که پایین بودنش موجب این میشود که انسان دلش بخواهد زود بگذرد. مثال میزنند. مثال اگر از لطفش هر کس بزند درست، … از خودش مثال میزنند نه از چشم و ابروی خودش. از اینکه آنوقت در بعضی اخبار و احادیث هست؛ بعضی حرکات، بعضی اعمال که هم در جوانی و هم در پیری زشت است و گناه حساب میشود اینها در پیری میگویند دو برابر زحمت دارد، دو برابر مجازات دارد. نه، دو برابر مجازات نیست. این همان عملی که انجام داده به خیال خودش یک بار یک گناهی کرده، یک حالتِ گردشش آن جوریست که به اندازهی دو بار یا سه بار یا ده بار. و حتی این امر در بعضی موارد در کارهای حقوقی دیده میشود و یا خود شخص فکر نمیکند. مثلاً یک کسانی، یک جرائمی هست، اتهاماتی هست که بعد از اینکه این اتهام وارد شد آنوقت باید بررسی کرد ببینیم این چه اثر دارد؟ اثر دارد یا ندارد و چی هست؟ خب یکی قصد گناهی دارد ولی انجام نمیدهد. تصمیم دارد، مقدمات انجام گناهش را فراهم میکند ولی انجام نمیدهد یا میترسد یا هر چی هست. خداوند گفته است این را ندیده میگیریم اگر توبه کند. اگر توبه کند آن را ندیده میگیریم. ولی در مصلحت ما در تاریخ حقوق آن را متینه نمیدانند. میگویند… توبه هم که گفتند به لفظ نیست اما معنا کسی در معنا، درجهی اول اظهار نفرت از عملی که کرده، یعنی مشخصاً بگوید کار بدی کردم. همین جور بینابین توبه حساب نمیشود. یا در عالم تردید اینها نه… اما این از آن است که بخواهد به طور قاطع و صریح که از این امر نفرت دارد. توبه گفتند که هشت در دارد ولی گناه پنج در دارد. یعنی یک در توبه، توبه بیشتر طالب دارد و راغب دارد. اینکه در بعضی امور مثلاً همین توبه میگویند آن آیه مربوط به توبه هست آن را دقیقاً بخواند و مرتباً اعلام کند. همینجور میگویند در بعضی جرائم چیز. این جهتش هم این است که خیلی… واِلا این اعلام به لفظ، اعلام کردن و حتی در مثلاً ازدواج صریحاً باید بگوید: تو را طلاق دادم. باید بگوید: “انتَ طالقٌ”. باید همین عبارت را بگوید. نه اینکه این عبارت اثری دارد. این عبارت حاکی از یک عملیست که انجام شده منتها حتماً باید این امر گفته بشود. بنابراین وقتی ما میگوییم که این عمل چرا انجام نمیشود، جواب میدهد: نخیر انجام میشود. به این جهت این اصرار آقایانِ اهل شریعت برای اینکه بعضی موارد حتماً گفته بشود، مثلاً توبه و عبارت توبه گفته بشود؛ این از یک جهت صحیح است برای اینکه از آن حالت تردید دربیاید به صورت قاطع حالت توبه بگیرد و همچنین در سایر مسائل است. در معاملات بهخصوص گفتهاند باید بعد از آنکه- البته معاملات، معاملات بزرگ، نه اینکه یک قلم از چیز برمیدارید از در مغازهها یک قلم … میگذارید. بیشتر اشتباهات و… هم از اینجاست. ما دلمان میخواهد که این حالت لفظی و این که گفتند مسلماً باید معاملهی بزرگی که میکنید و لفظش است، این را برداریم، این به درد نمیخورد ولی از شریعت این را بردار… در اینجا مثل یک نخیست که اینور میکشد، آنور هم میکشد، هر دو از حد اعتدال خارجاند. نباید آنقدر به لفظ اهمیت داد که فقط و فقط لفظ است که ایجاد میکند، نه. ارادهی انسان، خواستِ این که این را انجام بدهد، این را بفروشد، این جنس را بخرد، بههرجهت مراعات احکام شریعت را هم بکنید.