حمامها، موزه هنر، سیاست و اخلاق شهروندی
دکتر سولماز قلیزاده مهدی خان محله – تاریخپژوه و مدرس دانشگاه
شستوشو، پاکی و غسل از گذشتههای دور در بین ایرانیان اهمیت زیادی داشته است. بر اساس شواهد پرداختن به نظافت و طهارت در ایران به زمان پیش از زرتشت بازمیگردد. مهرپرستان پیش از مراسم مذهبی به مدت سه روز و سه شب در فواصل معین غسل میکردند، اهمیت آب در آیین میترا به حدی بود که اغلب مهراوهها را در کنار چشمهسارها و آبهای روان میساختند. از پاکی جسم و روح در دین زرتشت تحت عنوان اشویی یاد شده است، در تعالیم زرتشت اندیشه وابستگی پاکی جسم و روان به یکدیگر از نعمتهای بزرگ به حساب میآید، به گونهای که ایرانیان باستان برای دور کردن آلودگی و گناه از خود همواره شستوشو میکردند و حتی برای آناهیتا ایزد آب در نقاط مختلف معبدهایی میساختند. علاوه بر این در کیش زرتشت به چگونگی تطهیر مبنی بر اینکه مؤمنان باید پس از بیداری از خواب سه مرتبه عملیات شستوشو را انجام داده تا برای مراسم مذهبی آماده شوند، همچنین پیش از برگزاری نمازهای روزانه موظف به شستوشوی قسمتهایی از بدن بودند، کودکان را در جشنهای کشتی غسل میکردند و سپس سدره میپوشاندند.
حمام در دوره هخامنشی
کاوشهای باستانشناسی در تختجمشید بیانگر وجود حمام خصوصی در دوره هخامنشی هستند و حمام یا آبزنهای خصوصی در دوره اشکانی هم متداول بودهاند به گونهای که نمونههایی از آنها در کاخ اشکانیان واقع در سرزمین آشور باستانی کشف شدهاند. در کارنامه اردشیر بابکان به رفتن ساسان نیای دودمان ساسانی به آبزن یا حمام و خلعت پوشیدن او اشاره شده و حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه ماجرا را چنین به نظم در آورده است:
به بابک چنین گفت زان پس جوان که من پور ساسانم ای پهلوان
نبیره جهاندار شاه اردشیر که بهمنش خواندی همی یاد گیر
بیاورد پس جامه پهلوی یکی باره با آلت خسروی
بدو گفت بابک به گرمابه شو همی باش تا خلعت آرند نو
همینطور فرزانه طوس در داستان ضحاک با پدرش به شستوشوی تن اشاره میکند:
گرانمایه شبگیر برخاستی ز بهر پرستش بیاراستی
سر و تن بشستی نهفته به باغ پرستنده با وی نبودی چراغ
هرچند برخی از نوشتههای مورخین قرون اولیه اسلامی با کلیگویی به نبود حمام در ایران باستان اذعان دارند، اما علی بن حسین مسعودی در مروج الذهب در باب معرفی مهرهها و انگشتریهای خسرو پرویز پادشاه ساسانی از انگشتری با نقش آبزن یاد میکند که او آن را هنگام ورود به حمام در دست میکرد. بنابراین نظر نبود حمام در ایران باستان ادعایی واهی بیش نیست و شاید به دلیل باورهای عرفی و دینی، حمامهای عمومی در این دوره وجود نداشتند، ولی همانطور که به اختصار پرداخته شد منابع حاکی از وجود حمامهای خصوصی و توجه ایرانیان به طهارت جسم و روح در ایران باستان هستند.
حمام در دوره اسلامی
با تأکید اسلام بر پاکیزگی، حمامها رونق گرفتند، این مکانها صرفاً جنبه نظافت و تطهیر نداشت، بلکه از کارکردهای گوناگون اجتماعی و سیاسی برخوردار بود. موقعیت جغرافیایی حمامها و قرار گرفتن آنها در مرکز که اغلب به بازار، مسجد و دارالاماره نیز نزدیک بودند، سبب میشد تا همواره از کانونهای اطلاعرسانی در تاریخ ایران باشند. بر اساس گزارش منابع تاریخی از آغاز گسترش اسلام در ایران با وجود پارهای مخالفتهای شرعی گرمابههای متعددی ساخته شدند، به گونهای که کاوشهای باستانشناسی بر گزارش منابع صحه میگذارند. منابع تاریخی مانند ثمارالقلوب فی المضاف و المنصوب تألیف ثعالبی و رسوم دارالخلافه تألیف ابوالحسن هلال بن محسن و غیره از وجود بیش از صدها حمام عمومی در کنار حمامهای خصوصی کاخها و سراهای پادشاهان و اعیان در برخی شهرها به سدههای میانه تاریخ ایران حکایت دارند. اهمیت حمام در تاریخ اجتماعی ایران به حدی است که نه تنها تدوین کتبی با عنوان دخول الحمام را شاهدیم بلکه بخشی از دستورالعملهای اندیشمندان به موضوع حمام اختصاص یافته است، برای نمونه ابن اخوه از وظایف گرمابهدار، نظارت و بازرسی دقیق و مداوم محتسب بر گرمابهها، ممنوعیت نقش و نگار بر حمامها خبر میدهد. امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر در باب شانزدهم کتابش از آداب و شرایط گرمابه رفتن مفصل سخن رانده است، همچنین یاقوت حموی از وجود آییننامههایی برای گرمابهها و منع ورود بیماران بدانجا گزارش میدهد. حمامها در طول تاریخ نقش مهمی در تاریخ اجتماعی ایرانیان داشتهاند، به نحوی که آیینها و سنتهای بسیاری در ارتباط با حمام از روزگاران گذشته تاکنون پدیدار شدهاند که آنها را میتوان نوعی فرهنگ عامه دانست و کارکرد اجتماعی حمامها فوقالعاده پر رنگ است.
حمامها همواره سبب ملاقات مردم با یکدیگر بودند و در کنار مسجد، بازار، آسیاب و غیره بهعنوان کانون اطلاعرسانی و رد و بدل شایعات در تاریخ اجتماعی ایران عمل میکردند. برای نمونه خبر بخشیدن صله سلطان محمود غزنوی به حمامی و فقاعی توسط فردوسی از همین رسانه عرفی به بیرون رسیده است، به گونهای که نظامی عروضی بدان اشاره دارد:
«محمود با آن جماعت تدبیر کرد که فردوسی را چه دهیم؟ گفتند پنجاه هزار درهم و این خود بسیار باشد که او مردی رافضی است… در جمله بیست هزار درهم به فردوسی رسید؛ به غایت رنجور شد و به گرمابه رفت و… آن سیم بین حمامی و فقاعی قسم فرمود».
فردوسی برای اینکه عمل تحقیر هدیه سلطان در میان مردم پخش شود و به گوش درباریان و شخص سلطان برسد، حمام را برای بذل و بخشش انتخاب کرده است. گاه نیش و کنایههای سیاسی علیه حکومتها و تنویر افکار عمومی در حمامها انجام میشد، چنان که نگارنده بدایعالملح به نمونهای نه چندان اخلاقی از طعنه حاضران در حمام و مقایسه برهنههای آنجا با خلفا اشاره دارد. همچنین حمام سبب پیوندهای خانوادگی و ازدواج بود و بسیاری از مادران، دختران دم بخت را در حمامها برای پسرانشان انتخاب میکردند. شناخت انواع بیماریها و درمان آنها از دیگر دستاوردهای اجتماعی حمام در بعد اطلاعرسانی عمومی بود. بیشک حمام یکی از کانونهای اصلی تعاملات اجتماعی میان ایرانیان بوده است، سعدی در گلستان میگوید:
گلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم
این گفتار شاعر نامدار شیرازی به معاشرت و ایجاد دوستی در حمام و تأثیرات مثبت آن اشاره دارد. علاوه بر کارکردهای عمومی حمام، گاهی سران حکومتی در این مکان با یکدیگر دیدار میکردند، به گونهای که عطاملک جوینی از دیدار مجدالملک با ایلخان آباقا در مسلخ حمام به سال ۶۷۸ه.ق و ارائه گزارشهای حکومتی خبر میدهد. حمامها در طول تاریخ اجتماعی ایران از جمله دوره میانه کارکردهای فرهنگی، امنیتی، درمانی، آیینی و غیره نیز داشتند که هرکدام از آنها شواهد بسیاری دارند.
جایگاه اجتماعی حمام
حمامها در ایجاد تحول فکری در جامعه نقش قابل توجهی داشتند، در درجه نخست باید به استفاده از این مکان بهعنوان محل ملاقات بزرگان و فرهیختگان و در نتیجه مناظرات و بحثهای علمی اشاره کرد. این گفتوگوها که میان دو ادیب، دو شیخ و گاهی میان دو عارف انجام میشد، اغلب با استقبال عمومی مواجه میشد و مردم عادی از کنجکاوی یا در راستای کسب اطلاعات سودمند به شنیدن و تماشای مناظرات میپرداختند. نظامی عروضی در چهار مقاله تصویر گویایی از مناظره سعدی با خواجه همام در حمام تبریز ارائه کرده است، هرچند این مناظره مدخلی ناخوشایند دارد، اما در نهایت خواجه همام از سعدی عذرخواهی کرده و با همدیگر دوست میشوند. محمد بن منور در اسرارالتوحید بارها به حمام رفتن شیخ ابوسعید ابوالخیر و مباحثاتی که با عالمان و مردم عادی پیرامون موضوعات اخلاقی و عرفانی داشتند، اشاره کرده که دال بر کارکردهای فرهنگی حمام در تاریخ ایران هستند. کارکرد درمانی یکی دیگر از کارکردهای اجتماعی حمام در تاریخ ایران است، حمامهای قدیم معمولاً دارای خزینه و حوضهای متعدد از آب بسیار گرم تا ملایم و سرد و چندین صحن و صفه بزرگ وکوچک با حرارت و گرمی متفاوت بودند که بیماران هم میتوانستند از آنها استفاده نمایند، بهعنوان نمونه حمام از دیرباز مکان مناسبی برای رگ زدن و حجامت بوده است و حتی پزشکان در حمامها برخی از بیماریها را درمان میکردند. حکایتی نغز از نظامی عروضی درباره بیماری امیر منصور بن نوح سامانی وجود دارد که در آن محمد بن زکریای رازی بواسطه حمام امیر سامانی را درمان نمود. اغلب حمامها در طول تاریخ ایران بر اساس توانایی مالی و پایگاه اجتماعی افراد طراحی شده و خدماترسانی میکردند، چنان که عنصرالمعالی و نظامی عروضی از میانگین حمام یاد میکنند که به معنای وسط و میانه حمام بود و به طبقات مرفه اختصاص داشت. حکایت ناصرخسرو قبادیانی در ماجرای حمام رفتن با برادرش در شهر بصره که به سبب مندرس بودن لباسشان گرمابهبان مانع از ورودشان شد، نمونهای برجسته دال بر ارائه خدمات حمامها در ازای پول است. حمامها در تاریخ ایران طی کارکردهای اجتماعی که داشتند حتی در مواردی بهعنوان پناهگاه فراریان به کار میآمدند. برای نمونه خلیفه القاهر عباسی (۳۲۲ه.ق-۳۲۰ه.ق) پس از شورش امرای ترک بر بالای حمام کاخ گریخت، همچنین بجکم خمار تکینی پس از شکست در برابر سپاه معزالدوله دیلمی در کرمانشاه به حمام پناه برد که البته در نهایت دستگیر شد. حمامها در تاریخ اجتماعی ایران برای مراسم آیینی چون شستوشوی میت و سرشماری نفوس و جمعیت هم کاربرد داشتهاند.
حمام در دوره قاجاریه
در قرن هفتم هجری قمری یورش مغولان به ایران و سایر ممالک اسلامی سبب تخریب بسیاری از نهادهای اقتصادی و فرهنگی شد، با توجه به فترت پیش آمده بیشک حمامها بهعنوان نهادهای بهداشتی-اجتماعی کانون درد دلهای مردم بودند، حتی قرنها بعد در زمان صفویان، حمامها به یکی از تجلیگاههای معماری ایرانی-اسلامی تبدیل شدند و چون سدههای میانه کارکردهای اجتماعی آنها تداوم داشت با روی کار آمدن قاجارها در ایران و سرخوردگیهای نظامی جامعه و حکومت، حمامها جنبه اطلاعرسانی بیشتری درباره تحولات و پیشرفتهای علمی و اجتماعی اروپا یافتند. حمامهای دوره قاجار به دو دسته عمومی و خصوصی (خانگی) قابل تقسیم هستند. در سراسر تاریخ اجتماعی ایران از جمله در دوره قاجار حمامها بر اساس جنسیت استفادهکنندگان هم قابل تأمل هستند.
اغلب ساختمان حمامهای مورد استفاده زنان و مردان یکسان بود، اما در زمانهای متفاوت استفاده میشد، به گونهای که در آنها ساعاتی یا روزی برای زنان و ساعاتی یا روز دیگر برای مردان خدمات ارائه میگردید. گاه برخی از حمامها مانند حمام محمد رحیم خان در قزوین دو ساختمان مجزا برای زنان و مردان داشتند. از جمله مشخصههای سبک بناهای حمامهای دوره قاجار سقف آنها بود که معمولاً صورت گنبدی شکل داشت و امکان تشخیصشان را از سایر بناها فراهم مینمود. بر سردر حمامهای عمومی نقش و نگارهای سادهای با موضوعاتی مانند نبردهای رستم یا حیواناتی مانند شیر جلب توجه میکرد. در فضای اطراف حمامها، تودههایی از فضولات حیوانی قابل رؤیت بود و از آنها بهعنوان سوخت استفاده میشد. یاکوب ادوارد پولاک پزشک آلمانی و معلم دارالفنون حمام ایرانی را در درمان دردهای مفصلی و روماتیسمی مؤثر و کارساز میداند. حکیم محمدکاظم گیلانی ملقب به ملک الاطباء طبیب مخصوص ناصرالدین شاه در کتابش به نام حفظ الصحه ناصری فصلی را به استحمام اختصاص و در آن به نیک و بد و شروط و تدبیر منافع و مضار حمام پرداخته است. در کنار محاسن یادشده نباید از این نکته غفلت کرد که حمامهای این دوره گاه به دلایلی مانند عدم رعایت صحیح بهداشت به مکانی برای شیوع برخی بیماریها تبدیل میشدند، بویژه در زمان کم آبی، آب خزینهها دیر به دیر عوض میشد و گرم کردنشان دشوار بود و محیط حمام دچار آلودگی زیادی میگردید، از آنجایی که روزانه افراد متعددی به طور همزمان از آن استفاده میکردند، در صورت وقوع بیماریهای واگیردار حمامها از کانونهای انتقال بیماری بودند. عینالسلطنه در گزارشهایش از حمامهای تمیز و حمامهای کثیف و آلوده دوره قاجار یاد کرده است. در جنبش نوخواهی دوره قاجار که خواهان تغییر در بخشهای مختلف جامعه بود، بتدریج بهبود اوضاع بهداشتی و رسیدگی به امور حمامها نیز در کانون توجه قرار گرفت. از دوره ناصرالدین شاه به بعد با ظهور بیمارستانهای مدرن، پرداختن به نوسازی در بخش بهداشت و درمان که حمام بخش لاینفک آن بود، در فهرست خواستههای قشر آگاه و باسواد جامعه قرار گرفت. با ورود پزشکی نوین به ایران، وضعیت حمامها و آداب و رسوم آنها با سلامت و بهداشت جامعه در اصطکاک قرار گرفت. در جریان جدید به خزینه حمامها و آب غیربهداشتی آنها اعتراض شد، به گونهای که در اواسط دوره قاجار میرزا تقی خان حکیمباشی از فارغالتحصیلان دارالفنون گزارشی پیرامون آب خزانه حمامها از دریچه بهداشت عمومی ارائه داد:
«آب حمامهای عمومیه دارای هر گونه مواد مسریه و اجزای سمیه مرضیهاند. زیرا که اشخاص مبتلا به سیفلیس و حرقهالبول و آبله و تیفوس و اسکارلاتین و جرب و خراز و غیره، همه در یک حوض تغسیل میکنند و سم همان امراض در آن آب ریخته و باقی مانده، اغلب آب آن حمامها به نوعی کثیف و بدبو میشود که تغییر رنگ و عفونتش بسیار واضح و محسوس است. پس با استحمام در این گونه آبها ممکن است که امراض مذکوره سرایت نماید». این گزارش بیانگر رو به ترقی بودن دانش پزشکی به دنبال فعالیت دارالفنون در ایران است، به گونهای که بیماریهای مختلف از همدیگر قابل تفکیک بودند و اینکه راه سرایت و انتقال آن را میدانستند. از بدو تأسیس بلدیهها در زمان مشروطه بر مبنای قانون بلدیهها که در مجلس اول به تصویب رسید، امور بهداشت و درمان شهر و نیز انتظامات آن بر عهده بلدیهها نهاده شد. اقدام دیگر اداره حفظ الصحه بلدیه در اوایل مشروطیت این بود که دستور داد دستکم هر چهل روز یک بار آب خزینهها تعویض گردد.
حمام در دوره پهلوی
بعد از انتقال قدرت از دودمان قاجار به پهلوی در زمان حکومت رضاشاه تا سال ۱۳۰۹ه.ش بلدیهها بازسازی و قدرتی کسب کردند. از سوی دیگر رشد فکری جامعه و گسترش شهرنشینی، بالا رفتن سواد عمومی و شکلگیری طبقه متوسط شهری سبب شد تا درخواستها برای ارتقای سطح بهداشت جامعه افزایش یابد. به موجب قانون بلدیه مصوب سال ۱۳۰۹ه.ش به صراحت امر مراقبت در پاکیزگی حمامها به عهده بلدیه نهاده شد. همزمان با پیشرفت پزشکی نوین در ایران و برپایی بیمارستانهای جدید در شهرهای مختلف، بهداشت و پیشگیری با جدیت زیادی دنبال شد. روزنامه اخگر درباره حمامهای شهر اصفهان گزارش داده است: «حمامهای اصفهان بیاندازه کثیف و ناشر میکروب امراض مختلفه است. بهترین خزینهها ماهی یک مرتبه آبش عوض میشود. در این خزینهها هر روز یک عده زیادی مبتلایان به امراض تناسلی و جلدی وارد این حمامها میشوند. رؤسای محترم دوایر و متمولین خودشان اغلب دارای حمام سرخانه هستند یا به حمام دوش میروند. ولی اکثریت جمعیت شهر که صدی نود و پنج مردم را تشکیل میدهند، به همین حمامهای پر از میکروب و کثافت تشریف میبرند». این عبارت درجشده در روزنامه اخگر نشان میدهد که در اوایل حکومت رضاشاه بتدریج حمامهای خانگی و دوشدار وارد فرهنگ استحمام ایرانیها شدهاند. نشریات و مطبوعات این دوره به وفور حاکی از مبارزه دولت با حمامهای سنتی و آوردن آلات جدید مانند دوش به حمام هستند. مدیران شهری به دستور مستقیم دولت درصدد برآمدند تا افکار عمومی را بشدت درگیر اصلاحات از جمله در حوزه بهداشت و حمامها کنند. مدیر روزنامه اخگر که خودش از اعضای شورای شهر بود در مقالهای به نام «طرز زندگی را باید تغییر داد» با اشاره به اعلان شهرداری که از شهروندان خواسته بود تا خودشان حمامهای بیدوش را تحریم کنند، درصدد تأثیرگذاری بر جامعه برآمد. در دوره پهلوی اول برای وادار کردن حمامیها به نصب دوش از سیستم بازرسی و تنبیه قانونی استفاده شد و به نظر میآید برخی از افراد سودجو و خرافهپرست مقاومتهایی انجام داده و براحتی حاضر به تمکین از قوانین جدید بهداشتی نبودند. نکته دیگر اینکه حمامیها بسیار زود راههای فرار از تحمیل شهرداریها را آموختند، در گزارش بازرسی به نام محمدعلی مکرم به سال ۱۳۱۷ه.ش از وضعیت بهداشتی شهر اصفهان به فرمانداری بخوبی معلوم است که بازرسان شهرداری موضوع عوض کردن آب خزینه و دوشها را راهی برای دخلشان میدانستند، حتی در گزارشهای متعدد دیگر شاهدیم که برخی از بازرسین با حمامیها تبانی هم میکردند. بیشک با بالا گرفتن نوسازی در زمان پهلوی اول اغلب حمامها در شهرها دوشدار شدهاند، اما به سبب مستعجل بودن این دوره و وقوع حوادث سیاسی و نظامی ناشی از جنگ جهانی دوم و تبعید رضاشاه میتوان تصور نمود که بسیاری از حمامیها نیز نوسازی در حمامها را متوقف کردند. دگرگونی در ساختار حمام و نحوه استحمام در تاریخ ایران که از اواخر قاجار شروع شده بود، با روی کار آمدن پهلوی اول با جدیت بیشتری دنبال شده، اما عواملی که سبب تکامل جدی ساختار و امکانات حمامها بودند به توسعه در آموزش، وسایل ارتباط جمعی، هنر و معماری نیاز داشتند که بتدریج تأسیس دانشگاه، رادیو و تلویزیون و گسترش ارتباطات، جامعه را به گذر از حمامهای سنتی و پذیرش حمامهای مدرن دوشدار عمومی و خصوصی سوق داد.
منابع:
۱- فخارتهرانی، فرهاد، ۱۳۸۴ه.ش، «مجموعه مقالههای همایش حمام در فرهنگ ایرانی، حمام به شیوه اصفهانی»، تهران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده مردم شناسی، ص۲۱
۲- فردوسی، ابوالقاسم، ۱۳۸۶ه.ش، شاهنامه، به کوشش پروانه طاهری و مونا ناصرالمعمار، تهران، شقایق، ص۱۰۶۶
۳- همان، ص۳۰
۴- مسعودی، مروج الذهب، ج۱، سایت تخصصی تاریخ اسلام و سیره اهل بیت علیه السلام، ص۲۷۳
۵- کیانی، محمد یوسف، ۱۳۷۹ه.ش، معماری ایران دوره اسلامی، تهران، سمت، صص۲۴۸-۲۴۵-۴۰
۶- ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن محمد، ۱۳۷۶ه.ش، ثمارالقلوب فی المضاف و المنصوب، مشهد، دانشگاه فردوسی، ص۱۶۹؛ صابی، ابوالحسن هلال بن محسن، ۱۳۴۶ه.ش، رسوم دارالخلافه، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ص۱۵
۷- ابن اخوه، محمد بن محمد، ۱۳۶۵ه.ش، معالم القربه، آیین شهرداری، ترجمه جعفر شعار، تهران، علمی و فرهنگی، صص۱۶۳-۱۶۰
۸- عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر بن قابوس، ۱۳۸۳ه.ش، قابوس نامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران، علمی و فرهنگی، ص۸۸؛ حموی بغدادی، یاقوت، ۱۳۸۳ه.ش، معجم البلدان، ترجمه علینقی منزوی، ج۱، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ص۲۳۳
۹- نظامی عروضی سمرقندی، احمد بن عمر، ۱۳۸۰ه.ش، چهار مقاله، به تصحیح علامه محمد قزوینی، تهران، جامی، صص۵۱-۴۷
۱۰- جوینی، عطاملک، ۱۳۸۵ه.ش، تاریخ جهانگشای، تصحیح محمد قزوینی، ج۱، تهران، دنیای کتاب، ص۵۶
۱۱- نظامی عروضی سمرقندی، ۱۳۸۰ه.ش، ص۲۰۳
۱۲- محمد بن منور، ۱۳۸۱ه.ش، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابی الخیر، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگاه، ص۲۲۵
۱۳- نظامی عروضی سمرقندی، ۱۳۸۰ه.ش، صص۸۷-۸۶
۱۴- عنصرالمعالی، ۱۳۸۳ه.ش، صص۳۲۵-۸۵؛ نظامی عروضی سمرقندی، ۱۳۸۰ه.ش، ص۱۱۶
۱۵- قبادیانی مروزی، ناصرخسرو، ۱۳۸۱ه.ش، سفرنامه، تهران، زوار، صص۱۵۴-۱۵۵
۱۶- ابن مسکویه، ابوعلی، ۱۳۷۶ه.ش، تجارب الامم و تعاقب الهمم، ترجمه علینقی منزوی، ج۵، تهران، توس، صص۳۸۷-۳۸۶؛ ابن اثیر، عزالدین علی، ۱۳۷۱ه.ش، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت، ج۱۸، تهران، علمی،
ص۴
۱۷- حاجی قاسمی، کامبیز، ۱۳۸۳ه.ش، حمامها، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی، مرکز اسناد و تحقیقات، روزنه، صص۸۲-۱۶
۱۸- بروگش، هینریش، ۱۳۶۷ه.ش، سفری به دربار صاحبقران، ج۱، ترجمه حسین کردبچه، تهران، اطلاعات، ص۱۹۹
۱۹- پولاک، یاکوب ادوارد، ۱۳۶۸ه.ش، سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، خوارزمی، ص۲۴۶
۲۰- گیلانی، محمدکاظم، ۱۳۸۷ه.ش، حفظ الصحه ناصری، به کوشش رسول چوپانی، تهران، المعی، صص۱۵۵-۱۴۵
۲۱- بن تان، اگوست، ۱۳۵۴ه.ش، سفرنامه اگوست بن تان، ترجمه منصوره اتحادیه، تهران، بینا، ص۷۳؛ ویشارد، جان، ۱۳۶۳ه.ش، بیست سال در ایران، ترجمه علی پیرنیا، تهران، نوین، صص۱۹۹-۱۹۸
۲۲- عین السلطنه، قهرمان میرزا، ۱۳۷۴-۱۳۷۶ه.ش، روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج۲، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، صص۱۶۷۵-۱۶۶۵-۱۶۵۹-۱۶۱۴-۱۵۳۶-۱۳۸۹
۲۳- روزنامه فرهنگ اصفهان، ۲۶ صفر ۱۲۹۸ه.ق، ص۲
۲۴- اخوت، میرزا عبدالجواد، ۱۳۸۶ه.ش، از طبابت تا تجارت، به کوشش مهدی نفیسی، تهران، نشر تاریخ ایران، ص۱۳۴
۲۵- روزنامه اخگر، ۲۳ آبان ۱۳۰۷ه.ش، ص۴
۲۶- همان، ۱۸ آبان ۱۳۱۵ه.ش، ص۲
روزنامه ایران