Search
Close this search box.

فیلسوفِ عُصیان/ دربارهٔ اندیشهٔ نیچه و علل اقبال جامعهٔ امروز ایران به او

nicheh 96حسام شوشتری – پژوهشگر فلسفه

اهمیت نیچه، در تاریخ فلسفه و روانشناسی و اخلاق بر هیچ محقق و پژوهشگری پوشیده نیست. مکتب اگزیستانسیالیسم یا مکتب عصیان و شورش که در اوایل قرن ۱۹ با ظهور سورن کرکگور پا به عرصه اندیشه نهاد، در شاخه الحادی‌اش با ظهور نیچه به اوج خودش رسید. نیچه، الهام‌بخش فیلسوفان و روانشناسان و نویسندگان مهمی چون کارل گوستاو یونگ، ژان پل سارتر، هرمان هسه، میشل فوکو، آلبرکامو و مارتین هایدگر قرار گرفت. او پدر مکتب پست مدرنیسم در فلسفه است. نهضت روانکاوی با اینکه در عرف روانشناسان با ظهور زیگموند فروید رسمیت یافت اما بسیاری بر این باورند که قبل از فروید، شوپنهاور و نیچه نیز تأملات مهمی در دانش روانکاوی داشته‌اند. معمولاً سخن گفتن از نیچه نقل مجالس و محافل روشنفکری است. عده‌ای او را موافق اخلاق می‌دانند. عده‌ای او را مخالف اخلاق می‌دانند. عده‌ای صداقت او را تحسین می‌کنند. عده‌ای او را ضدیهود و عده‌ای او را یهودی‌دوست می‌دانند. عده‌ای او را زن‌ستیز، عده‌ای او را زن‌گریز و حتی عده‌ای او را دوستدار زنان می‌دانند. نگارنده این سطور بر این باور است که لااقل سه علت سبب شده است که نیچه در جامعه ایران مورد توجه محافل فکری و بالاخص جوانان قرار بگیرد. نخست آنکه نیچه با ارزش‌های سنتی اخلاق چندان موافقتی ندارد. او البته از مسیحیت تنفر و انزجار فراوانی داشت و به صراحت مخالفت تامّی با مسیحیت داشت اما آنچه اهمیت دارد این است که او به طور کلی با اخلاق‌های سنتی مانند اخلاق مسیحیت مخالفت داشت و معتقد بود که اخلاق مسیحیت، اخلاق بردگان است که با ایجاد یک مفهوم کذایی به اسم «وجدان» سعی در غلبه درونی بر قدرتمندان دارد. نیچه گاه می‌گوید که می‌خواهم غیراخلاقی زندگی کنم. گاه می‌گوید می‌خواهم خلاف اخلاق باشم. شایان ذکر است که نیچه با وجود تمام مخالفتی که با ارزش‌های سنتی داشت، ارزش‌های جدیدی در نظام اخلاقی‌اش پایه‌گذاری کرد و اینگونه نیست که اخلاق نیچه‌ای، عاری از ارزش باشد. چه با دیدگاه نیچه موافق باشیم و چه با دیدگاه او مخالف باشیم، از نظر نگارنده یک امر مسلم است که لااقل بخشی از جامعه ایران ولو تعداد اندک از ارزش‌های اخلاقی سنتی فاصله گرفته‌اند و این بخش از جامعه وقتی با تفکر نیچه آشنا می‌شوند، افکار خودشان را به بهترین وجه در آینه اندیشه نیچه می‌بینند. دوم اینکه چنانچه سه ضلع اصلی اخلاق را احسان و تواضع و صداقت بدانیم، نیچه هر فضیلتی داشت، تواضع نداشت. او نماد عصیانگری و شورش و سرخم فرود نیاوردن در برابر کل هستی از جمله انسان‌هاست.

 اگر بپذیریم که جوانی دورانی است که فرد بیش از هر دوران دیگری مستعد رذیلت تکبر است، در آن صورت باید گفت که نیچه، الگویی مهم برای جوانان متکبر اهل اندیشه به حساب می‌آید. سوم اینکه نوشته‌های نیچه به غیر از وجوه اخلاقی و فلسفی، واجد وجوه زیبایی‌شناسانه نیز است. نیچه غیر از فلسفه به ادبیات و شعر و موسیقی اشتغال داشت. این وجه هنری نیچه مسلماً بر اغلب نوشته‌هایش تسری یافته است. در جهان اسلام، اقبال لاهوری وام‌دار نیچه است و از این حیث، از وی تأثیر پذیرفته است. مسلماً ابعاد فلسفی و اخلاقی و روانشناسانه اندیشه نیچه بیشتر از آن است که بتوان در اینجا به تک تک آنها اشاره کرد و برای پرهیز از اطاله مایلم به نکته پایانی اشاره کنم و آن اینکه حکمت‌های فلسفی هر فیلسوفی می‌تواند برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها آموزنده باشند؛ آثار نیچه باید به دقت به کمک قواعد دانش هرمنوتیک، فهم و تفسیر شوند و حکمت‌هایش پس از استخراج این قابلیت را دارند که مُمد زیست متعالی جامعه انسانی امروز ایران بشوند.

 نشست بین‌المللی «نیچه و جهان ایرانی»، امروز از ساعت ۱۰ تا ۱۹ در مؤسسه دهخدا به نشانی خیابان ولیعصر، نرسیده به سه راه زعفرانیه برگزار می‌شود.

 منبع: روزنامه ایران

Tags