در پی تحولاتی که در سدههای گذشته بهدست اندیشمندانی چون گالیله، کانت و هگل در علم و فلسفه و تفکر تاریخی صورت گرفت، باورهای کهن و اعتقادات جزمی فروریخت و نظمی نو پدید آمد. جزمهای سنتی که از بین رفت، انسان تنها ماند و چارهای نداشت جز اینکه به منابع و تدابیر خویش متوسل شود. در این شرایط ژرفترین اعتقادات مردم، فلسفه زندگی آنان و صورت آگاهی مذهبیشان کاملاً متزلزل شد. در این میان موجی تازه برخاست و شماری از اندیشمندان از کیرکگور و نیچه تا فروید و یونگ و ویتگنشتاین تلاش کردند که مسیحیت را از باورهای انحصاری رها کنند.
در اینخصوص تحلیلها و روایات بسیاری نوشته شده است ازجمله کتاب «دریای ایمان» اثر دان کیوپیت که ابتدا در سال ١٣٨٨ با ترجمه حسن کامشاد از سوی نشر طرح نو منتشر شده بود و بهتازگی از سوی نشر فرهنگ جاوید تجدید چاپ شده است. او در کتاب خود میکوشد نشان دهد چگونه با وجود رشد دانش جدید، دیگر اعتقادات جزمی نتیجهای ندارد و تفکر انتقادی عصر روشنگری، سرآغاز شالودهشکنی آن بوده است. نویسنده نخست میکوشد نشان دهد چگونه در قرن نوزدهم امور دنیوى اصالت و گسترش یافتهاند و دین در مقابل این امواج سهمگین چطور پایدارى کرده و سپس در پى آن است نشان دهد چگونه طرز فکر ریاضیاتی موجب شد آخرین بقایاى اعتقاد به پیشرفت یا اعتقاد به نوعى مشیت اخلاقى در جهان از بین برود.
کیوپیت از نواندیشان مشهور و پرکار مسیحی است. او هم کشیش است و هم مدرس آکادمیک فلسفه دینی. او در ۱۹۷۳ مجموعهای تلویزیونی ساخت با عنوان «آماده برای شنیدن سؤال» و سپس در سال ۱۹۷۷ مجموعهای با نام «عیسا» و در سال ۱۹۸۴ نیز مجموعهای به نام «دریای ایمان» ساخت که نامش را در بریتانیا بر سر زبانها انداخت.
کتاب حاضر ماحصل مجموعه سوم اوست. او در این کتاب برداشتی امروزی از دین ارائه میدهد و نظامی نو بنا میکند.
او بر این باور است که برای بنانهادن ایمانی منطبق با باورهای دنیاگرایانه باید از تمام جهانبینی سنتی دست کشید. فرایند تدریجی دنیاگرایی، نفوذ علم، تأثیر نقد دینی و تاریخی، گرایش هرچه بیشتر به جهانبینی انسانمدار و برخورد با ادیان دیگر از جمله مفاهیمی است که کیوپیت با آنها جهان خاص خود را بنا مینهد. از اینرو، کتاب حاضر تلاشی است برای تبیین گامبهگام آنچه در این مسیر روی داده و صورتهای تازهای که در شرف روی دادن است. نویسنده به واقعگرایی دینی انتقاد میکند و نشان میدهد دین بیشتر عملی است تا نظری. او برای اثبات گزارههای خود به توضیح روش تاریخی نفوذ علم در جهان غرب میپردازد و از تأثیر تخریبی دانش نو بر جهانبینی دینی و ارزشهای سنتی میگوید. کیوپیت در کتاب خود در پی آن است تا نشان دهد چگونه با وجود رشد دانش جدید، اعتقادات جزمی دیگر حاصلی ندارد و تفکر انتقادی عصر روشنگری، سرآغاز شالودهشکنی آن بوده است.
منبع: روزنامه شرق