Search
Close this search box.

سخن گفتن از امنیت شوخی است

Imageس: بخاطر این گفتگو فشارها علیه شما بیشتر خواهد شد؟  عبادی: یکی از موارد انتقادی من در ایران نیز همین موضوع است که چرا مرتبا زندگی من را کنترل می کنند. من اطلاع دارم که تمامی مکالمات، فاکس ها، ایمیل های ارسالی برای من کنترل می شوند. درحالیکه این کنترل ها مطابق قانون اساسی ایران ممنوع است.  س: شما که چیزی برای پنهان کردن ندارید.   عبادی: همین طور است. من عملی غیر قانونی انجام نمی دهم. حرف های من همان است که قانون می گوید. مشخص است که در ایران انتقاد و آزادی بیان از سوی رژیم پذیرفته نیست. در دولت احمدی نژاد میزان اعمال سانسور به مراتب بیشتر شده است. فکر می کنم (با توجه به این مصاحبه) که اگر شما تقاضای ویزا کنید موفق نخواهید شد آن را دریافت کنید. 

شیرین عبادی در مصاحبه با “زود دویچه تسایتونگ”:  سخن گفتن از امنیت شوخی است  

ترجمه ستاره عسگری                                                                                                                 

                                                                                                                                                                                                                                                                                                         

           روزنامه«زود دویچه تسایتونگ» آلمان، با شیرین عبادی مصاحبه ای کرده است که خلاصه ای از آن را می خوانید:

خانم عبادی دارنده جایزه صلح نوبل از جمله رهبران بین المللی فعال در امرحقوق بشر است، او جایزه صلح نوبل را در سال 2003 میلادی دریافت کرده است.

خانم عبادی با وجود این که نامش سال ها قبل در لیست ترورحکومتی بوده، می گوید که کشورم را خیلی دوست دارم.

زود دویچه تسایتونگ : خانم عبادی 30 سال قبل در اول ماه فوریه آیت الله خمینی از تبعید به ایران باز گشت. بعد از انقلاب محدودیت های اعمال شده توسط رژیم باعث تغییراتی در زندگی زنان ایران شده است: برای نمونه، شما دیگر به عنوان یک وکیل دیگر حق کار ندارید…

شیرین عبادی : …و من پس ازانجام وظایف کاری به عنوان یک وکیل و همچنین زمانی که در عرصه حقوق بشر فعال شدم، نامم در لیست مرگ رژیم قرار گرفت.

س: موضوع لیست ترور چیست ؟

عبادی: بطور اتفاقی. من با همکاران وکیلم در حال بررسی موضوع قتل نیروهای اپوزیسیون در ایران بودیم که ناگهان اسم خودم را در لیست ترورهای آینده مشاهده کردم. مسئولین دقت نکرده بودند که اسم من را از لیست موجود در پروند پاک بکنند. لیست به امضاء وزیر اطلاعات وقت آقای دری نجف آبادی مزین است. پس از انتشار لیست مذکور و آغاز اعتراضات زیاد ایشان چاره ای جز استعفا نداشت.

س: شما همچنان خود را در خطر احساس می کنید؟

این که آیا برنامه ترور من پس از فاش شدن اسامی لیست ترورها دو باره درلیست ترور قرار گرفته  یا نه هنوز اطلاعی ندارم. چگونه می توان مشخص کرد که ممکن است چنین طرحی وجود داشته باشد؟

س: در شرایط فعلی شما در رابطه با موضوع آن لیست چه فکر می کنید؟

عبادی: هر انسانی با خصوصیات ویژه خویش متولد می شود. من از کودکی کوشش می کردم تا مدافع افراد ضعیف باشم، به همین دلیل نیز چندین بار از دست افراد زورگو کتک خورده ام. این یک روحیه مقاومت و پایداری است که با آن زندگی می کنم. ترس مثل گرسنگی فقط یک عکس العمل است . شخص تصمیم نمی گیرد که گرسنه بشود، او می آموزد که گرسنگی خود را کنترل کند…

س: …آیا نگران هستید که خطری در کمین شما باشد؟

عبادی: بله. البته انسان به مرور زمان می آموزد که با ترس خود کنار بیآید و به آن عادت کند. من وکیل هستم وانتقادات من قانونی است و وظیفه خود را انجام می دهم، عمل غیر قانونی را مسئولین دولتی در ایران مرتکب می شوند.

س: شما چه انتقادی از دولت دارید؟

عبادی: جمهوری اسلامی با وجود اینکه معاهده بین المللی حقوق بشر را امضاء کرده است، به آن عمل نمی کند. در ایران همچنان برای افراد زیر سن 18 سال مجازات مرگ تعیین می کنند. بعضی از قوانین موجود در رابطه با زنان تبعیض آمیز است. قوانین در ایران نیز باید با استاندارهای بین المللی مطابقت داشته باشند. در ایران مرتبا از آمریکا خواسته می شود که حقوق بشر را رعایت کند و ادعا میکنند که خود حقوق بشر را رعایت می کنند، اما چنین نیست. با این اعمال خود جمهوری اسلامی عملی غیر قانونی مرتکب می شود. من به عنوان یک وکیل وظیفه خودم می دانم که بپرسم انگیزه جمهوری اسلامی برای امضای قرارداد حقوق بشر چه بوده؟

س: شما در سال 2003 جایزه صلح نوبل را دریافت کردید. آیا این موضوع تا حدودی برای شما حفاظ امنیتی ایجاد می کند؟

عبادی: البته پشتیبانی بین المللی موجب تا پیش از آنکه در باره من دست به اقدامی بزنند به عواقب بین المللی آن توجه کنند و بیاندیشند.

س: شما در ایران از محافظ استفاده می کنید؟

عبادی: پس از تهدید های مکرر، از طرف دولت ماموری جهت حفاظت من گماشته شد، اما فقط برای چند ماه. در ایران مامور محافظ خصوصی وجود ندارد. من مجبورم همیشه به همراهی همکاران و اعضاء خانواده خودم در بیرون از خانه رفت و آمد داشته باشم. من در تماس با افراد جامعه مشکلی ندارم، آنچه مشخص است تهدیدات از طرف حکومت و عوامل آن اعمال می شود.

س: بخاطر این گفتگو فشارها علیه شما بیشتر خواهد شد؟

عبادی: یکی از موارد انتقادی من در ایران نیز همین موضوع است که چرا مرتبا زندگی من را کنترل می کنند. من اطلاع دارم که تمامی مکالمات، فاکس ها، ایمیل های ارسالی برای من کنترل می شوند. درحالیکه این کنترل ها مطابق قانون اساسی ایران ممنوع است.

س: شما که چیزی برای پنهان کردن ندارید.

عبادی: همین طور است. من عملی غیر قانونی انجام نمی دهم. حرف های من همان است که قانون می گوید. مشخص است که در ایران انتقاد و آزادی بیان از سوی رژیم پذیرفته نیست. در دولت احمدی نژاد میزان اعمال سانسور به مراتب بیشتر شده است. فکر می کنم (با توجه به این مصاحبه) که اگر شما تقاضای ویزا کنید موفق نخواهید شد آن را دریافت کنید.

س: موارد مثبت موجود در عملکرد دولت احمدی نژاد کدام است؟

عبادی: مورد مثبتی در این لحظه به خاطرم نمی آید.

س: اگر بیشتر فکر کنید چه موردی ممکن است به خاطرتان بیاید؟

عبادی: بیشتر فکر نمی کنم.

س: مهم ترین مورد انتقاد در یک حکومت کدام می تواند باشد؟

عبادی: همزمان با وخیم شدن وضعیت حقوق بشر، وضعیت اقتصادی نیز در ایران در چند سال گذشته وخیم تر شده است. قیمت ها روزانه افزایش پیدا می کنند. مردم فقرتر می شوند. آزادی های مردم محدود تر می شوند.

س: در شرایط فعلی ایران بزرگترین مصرف کننده تریاک درسطح جهان شناخته می شود…

عبادی:همینطور است. دلیل بالا بودن مصرف مواد مخدر ناامیدی از شرایط سخت زندگی است.

س: شما از جمله نسل زنانی هستید که در انقلاب شرکت کرد، فکر می کنید رژیم به انقلاب خیانت کرد؟

عبادی: من از کلمه خیانت استفاده نمی کنم.

س: با این محتوا؟

عبادی: روش ها اعمال شده اشتباه هستند.

س: و این به چه معنا است؟

عبادی: آماج انقلاب اسلامی آزادی و عدم وابستگی بود. من هم با رای خود آن را تائید کردم. این دو مورد ارزش هائی هستند که من همچنان به آن ها باور دارم و برای تحقق آن ها مبارزه می کنم. قبل از انقلاب رژیم شاه بطور صد در صد وابسته به آمریکا بود. با انقلاب ما عدم وابستگی را تحقق بخشیدیم، اما جمهوری اسلامی به خواست مردم برای آزادی وفادار نماند.

س: مشکل اصلی زنان در ایران کدام است؟

عبادی: قانون زنان را برابر حقوق با مردان نمی شناسد، شهادت یک زن در دادگاه به اندازه نیمی از شهادت یک مرد ارزش دارد. مثلا اگر قرار بر شهادت زن در رابطه با اعمال زور یا تجاوز باشد لازم است که 2 شاهد زن در مقابل یک شاهد مرد شهادت بدهند. یک مثال دیگر: اگر یک مرد و یک زن در حین رانندگی با هم تصادف کنند، هر دو به یک اندازه مقصر هستند، هر دو ماشین به یک اندازه خسارت دیده اند، اما بیمه به راننده زن نیمی از خسارتی را می پردازد! آنچه را که مرد دریافت می کند، زن نیمی از آن را می تواند دریافت کند. این قانون حاکم در جمهوری اسلامی است. یک مرد مجاز است 4 زن داشته باشد، اما یک زن چنین حقی را ندارد و یک مرد می تواند بدون ارائه دلیل تقاضای طلاق بکند اما یک زن بدون ارائه دلیل مجاز نیست.

س: آیا زنان مجازند به کافه یا به چای خانه ها بروند؟

بله، اما یک پاسدار مجاز است تا به بهانه کوتاه بودن آستین مانتو یک خانم او را از رفتن به مجامع عمومی باز دارد و یا پلیس مجاز است خانمی را که روسری او را کامل نمی داند جلب کند. انسان خود را در تمام مدت در حال مراقبت احساس می کند، حتی در خصوصی ترین زوایای زندگی. البته ما باید به ریشه های این پدیده ها توجه کنیم. این که قدرت پاسداران از کجا ناشی  می شود؟ چرا آن ها خود را مجاز می بینند؟ جواب مشخص است: قوانین و قانون نویس این قدرت را به آن ها داده است. بنابراین من با تمام قدرتم می کوشم تا در قوانین موجود اصلاحات انجام شود.