بسم الله الرّحمن الرّحیم
امروز اول ماه محرم است که در این ماه عدهی زیادی به فیض شهادت نائل شدند. البته شهادت یک مقام والاییست که شاید در موارد غیر چیز نتوان عنوان شهادت بکار برد و عدهای فقط، آنها که امر الهی قرار گرفته است که شهادت… در بین بزرگان شیعه غیر از ائمه که مشهور است، نمایندگانی که از طرف ائمه میرفتند برای اخذ بیعت، آنها همه دارای یک ارزش و اجر فوقالعادهای هستند که ما هم میگوییم راغب و مشتاقیم که به آن مقام برسیم و کشف کنیم. و البته بزرگانی که در زمان ائمه حضور داشتند خب بر حسب حضور امام، پرسش، سؤال از ائمه درجاتشان مشخص بودند و از هر کدام در مقام خود بودند و در نمایندگی از امام همهشان یکنواخت بودند و ما هم حق نداریم بر حسب نیت خودمان اینها را درجهبندی کنیم و مثلاً چون اویس قرنی شهادت پیدا نکرد، در حیات عادی مرحوم شد و ما از او اطلاع کافی نداریم او را میآییم در خیال خودمان با یکی از بزرگانی که از حواشی و از پیروان فرضا امام جعفر صادق هستند یا… مقایسه کنیم و بگوییم: این صحابهی زمان امام صادق، شهید شد و اویس قرن شهید نشد، پس بنابراین این صحابی مهمتر از آن است. به خیال خودمان یک درجهبندیای کنیم و بعد ارادهی خود و ارادت خود را برحسب این تقسیم کنیم. و این غلط است که هریک از فقرا بیعتی را که با هر یک از مشایخ کردهاند آن را یکنواخت نگرفته و هرکدام یک… این بیعت با مشایخ علامت این است که وارد بر جرگهی فقرا میشوند. وقتی وارد جرگه بشوید همه با هم برادریم و همهجا بزرگانِ ما در کتب خودشان در بیانات خودشان فرمودهاند برادران من. در این صورت حق ندارید یکی را بر دیگری ترجیح بدهید و به یکی ارادت ورزید، به یکی از مشایخ، و خدایینکرده دیگران را دوست نداشته باشید. همهی احترام و ادب و محبتی که به این آقایان هست بابت اجازهایست که دارند و آن اجازه برای همه یکنواخت است. البته رعایت در مواردی که این تفاوتها صریح است، صریحاً گفتهاند ایشان، این شخص مثلاً راجع به چه مسائلی نمایندگی دارد. مثلاً نمایندگی راجع به تجدید عهد، تجدید بیعت دارد ولی اخذ بیعت را نه. یعنی در واقع خود این شخص آن لیاقت را باید پیدا کند و آن وضعیت را. بههرجهت چون دیدهام و شنیدهام که بعضی از فقرا، که فقرا برای خودشان دستهبندی میکنند…
کنگره ویران کنید از منجنیق تا رود فرق از میان این فریق
اینها وقتی بیعت گرفتند، درواقع همهی ما بیعت که میگیریم به نمایندگی پیغمبر، بنابراین درواقع تمام پیروان پیغمبر مثل اینکه بندگیشان را فقط به … نه برحسب کسانی که اخذ بیعت میکردند. حالا انشاءالله در این باب روز دیگری هم صحبت خواهیم کرد. انشاءالله. این نتیجه را توجه بفرمایید که هرگز بین آقایان مشایخ این اختلاف را نگذارند. این تقدم و تأخری که الان مرسوم هست، این به واسطهی زمان تشرف است. مثلاً مثال بزنیم زمان پیغمبر، خب پیغمبر در چهلسالگی مبعوث شد ولی در همان زمان کسانی بودند پنجاه سال، شصتساله، درویش شدند. آنها همه یکنواخت بودند، درجاتشان یکی بود جز به آن تاریخ که اجازه داشتند. چون در طی تاریخ کسی بوده است کسانی که از همین اجازهی معمولی را حمل بر اجازهی همگانی کرده است و فتنهها در زمین پیدا شد. انشاءالله خداوند ما را از همهی فتنهها نجات بدهد.
خب مجلس هست، ادامه دارد، از طرف من هم شماها همه در موقع توجهتان یادی از من بکنید. خداحافظ.