«گاندی» به روایت داریوش شایگان
داریوش شایگان، پژوهشگر فلسفه، در مورد ویژگی منحصر به فرد گاندی میگوید: گاندی اصل بزرگ اخلاقی خشونتپرهیزی را سرلوحه اعمالش قرار داد. گاندی سخت به این اصل معتقد بود که «هدف، وسیله را توجیه نمیکند، هرقدر هم آن هدف مقدس باشد» زیرا بذر خوب، محصول خوب به بار میآورد و بذر بد، محصول نامرغوب. پس بین وسیله و هدف باید تطابق کامل وجود داشته باشد.
داریوش شایگان، در شب گاندی، که ۱۰مهرماه به همت مجله بخارا و مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در محل این مرکز برگزار شد، کوشید به معرفی گاندی بپردازد. به زعم او، گاندی با اینکه تحصیلاتش را در رشتهی وکالت در انگلستان به پایان رساند اما در عمق وجودش یک هندو بود و به اصول و مبانی اخلاقی هند وفادار بود. او در فرهنگ کهنی پرورش یافت که اصول اخلاقی حاکم بر آن بر دو اصل استوار بود؛ یکی نظام کاستی-طبقاتی و دیگر چهار مرحله زندگی هر هندو. اصول کلی اخلاقی در هند بر «بخشش»، «تسلط بر نفس»، «پاکی درون»، «فرزانگی»، راستی و بویژه «خشونتپرهیزی» مبتنی است.
شایگان در اینجا بین وظایف کلی اخلاقی که شالودهاش بر خشونتپرهیزی استوار است و وظیفه کاستی یا طبقاتی که برای یک سلحشور چیزی نیست مگر جنگیدن و خون ریختن، تضادی میبیند. «خشونتپرهیزی» جزو وظایف کلی بهشمار میآید در حالی که از سوی دیگر نظام اخلاقی سلحشوران ایجاب میکند که فرد متعلق به این طبقه، دشمن را نابود سازد. هرگاه چنین تضادی رخ دهد در نهایت «وظایف طبقاتی» بر «تکالیف اخلاقی» مقدم است.
آنچه در رفتار گاندی برای شایگان قابل توجه است این است که او تکلیف اخلاقی که همان «خشونتپرهیزی» است را بر «وظایف طبقاتی» تقدم میدهد و این فرآیند را وارونه میکند و از جنگی که میتوانست موجه، معتبر و مشروع باشد اجتناب ورزید و اصل بزرگ اخلاقی خشونتپرهیزی را سرلوحه اعمالش قرار داد. گاندی سخت به این اصل معتقد بود که «هدف، وسیله را توجیه نمیکند، هرقدر هم آن هدف مقدس باشد» زیرا بذر خوب، محصول خوب به بار میآورد و بذر بد، محصول نامرغوب. پس بین وسیله و هدف باید تطابق کامل وجود داشته باشد، از این لحاظ رفتار گاندی رفتاری درست عکس رفتار ماکیاولی است.
بر این اساس، به باور شایگان، گاندی اصل خشونتپرهیزی را در ذهن خود به صورت مدارا و اصل نسبیت نشانده بود. شاید او در تاریخ جدید، نخستین فردی باشد که آزادی هند را از راهی به دست آورد که برای بسیاری حتی تصور آن هم مشکل و بعید مینمود. رفتاری که گاندی در پیش گرفت، در قیاس با آنچه اکنون در جهان میگذرد به معجزه شباهت دارد.
شایگان همچنین به نکتهای دیگر تأکید کرد که بهواقع اگر گاندی طی مبارزات بیخشونتش، به جای انگلیسیها با آلمانهای نازی یا استالینیستهای روس روبهرو بود، به احتمال قریب به یقین هرگز توفیق نمییافت. انگلیسیها با وجود خلق و خوی استبدادی و میل جهانگشاییشان به برخی اصول اعتقاد داشتند و نخستین مریدان غربی گاندی هم انگلیسی بودند تا آنجا که در محاکمه آخر گاندی، هنگامی که او در پیشگاه دادگاه حاضر شد، قاضی انگلیسی به احترامش از جای برخاست و به او تعظیم کرد و گفت: «ابداً علاقهمند نیستم که هیچگونه حکمی علیه شما صادر کنم، اما ناگزیرم.»
زهرا کریمی – روزنامه ایران