این زمین خشک را ابر بلند
میدهد باران و میروید سپند
حق بیاری میفرستد باد را
تا که همراهی کند داماد را
چون رسد از راه آن ابر سپید
میدهد بر خاک مرده این نوید
زنده و خندان و شادابت کنم
پر گل و ریحان و آبادت کنم
این زمین خشک را ابر بلند
میدهد باران و میروید سپند
حق بیاری میفرستد باد را
تا که همراهی کند داماد را
چون رسد از راه آن ابر سپید
میدهد بر خاک مرده این نوید
زنده و خندان و شادابت کنم
پر گل و ریحان و آبادت کنم
ابر رحمت چون ببارد بر زمین
زنده گرداند بسی خفته چنین
تخم را چون کاشتی اندر زمین
حق بگرداند از آن باغ برین
میوه و ریحان و عطر و انگبین
حاصل آن تخم نا کامل ببین
تخم باشد در چنین حالی جنین
خود نروید او برویاند چنین
گر نخواهد بر نیا ید یک گیاه
جمله باشد خشک و بی آب و تباه
گر نباشد یک گیاه و یک ثمر
کی تواند زندگی کرد این بشر
این همه نعمت ببین و شکر کن
نی که چشم خود ببند و سکر کن
مردگان را زنده گرداند یقین
حق تعالی در سرای آخرین
مرده بودیم و نبوده در جهان
هر یک از ما در زمان بی نشان
جمله ذرات پراکنده بدیم
چند روزی جمع و آکنده شدیم
پخش بودیم در جهان بیکران
بی دلان بی گمان بی نشان
رفته رفته ذره ها پیوسته شد
تا که تخم این بشرخود بسته شد
تخم را الطاف حق در مادران
زنده گردانید و شد رویان از آن
چشم و گوش و صورت و سیرت همه
هدیه او باشد و نعمت همه
گر بیاندیشی بدانی راز را
جمله گوئی ذکرچاره ساز را
حق تو را از لطف و رحمت آفرید
در ره او بندگی کن ای حمید
شعر از جناب آقای دکتر حمید تبریزچی استاد پاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمان است(عنوان شعر:راز خلقت و شکر نعمت بر اساس آیات 57/اعراف و64و 65/واقعه و172/اعراف و6/ آل عمران و سایر آیات قرآنی)