{youtube}hR-RtiGo1CA{/youtube}
هوالمجذوب
تاریخ و سربداران (بخش چهارم)
نكتهای که قابل تأمل است اين است كه شيخ خليفه و شيخ حسن را چه مقدار میتوان بهعنوان رهبر فكری نهضت سربداران تلقی كرد. در اين باره به چند نكته بايد توجه داشت:
ابتدا اينكه نهضت سربداران قبل از اينكه صوفيه به آنها بپيوندند، توسط پهلوان عبدالرزاق باشتينی در سال ۷۳۸ ق شروع شد و بعد از اينكه عبدالرزاق توسط برادرش مسعود كشته شد حكومت سربداران كه در آن موقع هنوز به همان اطراف باشتين منحصر میشد به مسعود رسيد. در اين موقع بود كه شيخ حسن جوری با فراهم كردن دعوتی صوری توسط شاگردانش از عراق به سمت خراسان حركت كرد، اما با وجود اين به اين نهضت نپيوست و در صدد ايجاد نهضتی وسيعتر بود، از اين رو به گردش در شهرهای اطراف پرداخت.
بعد از اينكه شيخ حسن جوری به اين نهضت پيوست بين او و اميران سربدار هميشه نزاع بود، و اين نزاع به سبب اختلاف در نگاه سياسی به مسائل بود. در نتيجه، اختلاف به اطرافيانشان نيز كشيده میشد و اين نزاع تا پايان دورهی سربداران نيز ادامه داشت و به حذف صوفیه از اين حكومت منجر شد.