Search
Close this search box.

وقتی قرار است تخریب شود ثبت شده و نشده ندارد- گفتگوی دکتر هرسینی با رادیو زمانه

اینان، عده‏ای حقوق‏بگیران حاکمیت هستند که این کارها را می‏کنند و بعد هم با کمال تاسف، در محکمه می‏گویند: «مردم از انقلاب‏Imageشان دفاع کردند». مثل این که خدای‏ نکرده، ما مخالف انقلاب هستیم که این‏ها آمده‏اند از ما انتقام بگیرند.

بعد هم نمی‏گویند که این‏ها گروه فشار و جیره به‏گیر حاکمیت هستند، می‏گویند: «این‏ها مردم هستند». مردم کسانی هستند که در کوچه و بازار هستند. بروند از فرزندان آن‏ها در مدارس بپرسند، ببینند راجع به چنین اعمالی چگونه قضاوت می‏کنند.

شما در دعاوی قضایی کشور، طرح دعوی کرده‏اید. آیا تا کنون در این پرونده‏ها به نتیجه‏ای رسیده‏اید؟

آن چه البته به جایی نرسد، فریاد است.

نیروهای امنیتی در اصفهان، در نخستین ساعات سحرگاه روز چهارشنبه، سی‏ام بهمن‌ماه، محل اجتماعات دراویش نعمت‏اللهی گنابادی را تخریب کردند. این محل که مقبره‏ی درویش ناصر علی بود، سال‏ها محل برگزاری مجالس دراویش سلسله‏ی نعمت‏اللهی گنابادی در اصفهان به حساب می‌آمد اما این حسینیه و کتاب‌خانه که در تخت فولاد اصفهان قرار داشته در همان ساعات اولیه به صورت زمین مسطح در آمده است.


موضوع دیگر این است که این بنا در زمره آثار ثبت شده ملی نیز محسوب می‌شده. باید اشاره کرد این سومین نخریب شبانه محل اجتماع‌های این درویش‌ها است. پیش از این نیز حسینه آن‌ها در قم و بروجرد هم به همین ترتیب تخریب شد.

غلام‏رضا هرسینی‏، وکیلی که سه دهه پرونده‌های قضایی آنان را دنبال می‌کند در این مورد اشاره می‌کند:

جلسات ما معمولا، شب‏های دوشنبه و جمعه و صبح جمعه تشکیل می‏شد. فقرا در آن‏جا مجتمع می‏‏شدند، عبادت می‏کردند و تکالیف شرعی خود را انجام می‏دادند. بعد از آن جز سرایدار و نگهبان کسی در آن‏جا نبود.
گویا حدود نیمه‏های شب که فقط پنج شش نفر سرایدار و نگهبان آن‏جا بوده‏اند، بدون اطلاع قبلی، ‏گروهی آمده‏اند و اموال را غارت کرده‏اند.

آن‏جا جایی بوده که دو سه هزار نفر در مراسم‏‌اش شرکت می‏کردند. این دو سه هزار نفر نیاز به فرش، غذا، ظرف و سایر وسایل داشتند. در خود حسینیه مقدار زیادی قران، کتاب و چیزهای دیگری ثبت و نگهداری می‏شد. بعضی از افراد هم اشیایی به عنوان عتیقه تقدیم همین مجلس می‏کردند. متاسفانه تمام این‏ها غارت و ساختمان هم تخریب شده است.

آن‏چه که برای ما مهم است، این است که ما در هر حال می‏خواهیم جایگاهی داشته باشیم. پیش از این محلی را به نام «حسینیه‏ی رضا» خریده بودیم. آمدند، مانع شدند و گفتند باید از این‏جا بروید. ما از دست آن‏ها به قبرستان پناه بردیم. ولی در قبرستان هم ما را راه نمی‏دهند.

خُب ما چکار کنیم. آیا حق حیات نداریم؟ آیا ما شیعه‏ی مرتضی علی نیستیم؟ آیا ما موسس تشیع در ایران نیستیم؟

ممکن است بفرمایید، میزان تخریب چقدر بوده است؟


هنوز به آن‏جا نرفته‏ام. البته همراه وکلای دیگر حتما به آن‏جا خواهیم رفت و شکایتی خواهیم کرد. حتا ممکن است از خود حاکمیت شکایت کنیم که چرا دارید با ما این کار را می‏کنید. به هرحال هنوز نرفته‏ام و میزان تخریب را نمی‏دانم. ولی می‏دانم ما بیش از هزار متر در تخت فولاد زیربنا داشتیم.

اما این مرکز در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و جزو میراث فرهنگی ایران بوده است. آیا این تخریب مخالف قوانین جاری کشور نیست؟

کسانی که این کار را می‏کنند، قانون سرشان نمی‏شود. اگر غیر از این بود، اصلا چه کسی حق دارد محلی را تخریب کند و اموال مردم را غارت کند. خود این عمل جرم است.

کسی که دو کلمه از حقوق اطلاع داشته باشد، می‏داند که این عمل جرم است. ولی خُب به قانون احترام نمی‏گذارند.

یکی از دراویش شما، آقای جذبی، که متولی امور اصفهان بوده، در سال ۱۳۸۰ هم با مشکلاتی مواجه بوده و به نظر می‌رسد بحثی که در حال حاضر با تخریب حسینه‏ی اصفهان باز شده، به سال‏ها پیش از این برمی‏گردد…

بله، در همان سال ۸۰ ـ۷۹ حسینه‏ای داشتیم. آن موقع گقتند: «این‏جا جلوی اتوبان است، شما نمی‏توانید این‏جا باشید». حمله کردند، تخریب کنند. برای این که با رژیم هماهنگی کرده باشیم و در مقابل‏اش نایستاده باشیم، حسینیه را تعطیل کردیم. فکر کردیم، این‏جا قبرستان و محل اجتماع عمومی است. چهاردیواری در آن‏جا بود، جلسات‏مان را آن‏ تشکیل دادیم.

در همان سال ۸۰ برای جناب آقای جذبی که شیخ اصفهان بود، مشکلاتی ایجاد کردند و مانع حضور ایشان در اصفهان شدند. جلسات را هم ممنوع کردند و هزار مشکل دیگر ایجاد کردند.

یک شب هم رفته بودند با بُلدوزر حمله کنند که زن‏ها و بچه‏ها خود را جلوی این بلدوزرها و وسایل تخریب انداخته و مانع از تخریب شده بودند.

بعد هم که باز مشکلات ایجاد کردند، گفتیم هر کسی در هر خانه‏ای هست، در همان خانه جلسات درویشی برگزار کند. هر درویشی در هر کوچه‏ یا خیابانی هست، در یک جا در همان کوچه یا خیابان جلسه بگیرند. در کل اصفهان ۱۷ تا ۱۸ جلسات به این شکل برگزار می‏شد.

تا این‌که تقریبا خود کسانی که آمدند تخریب کردند، اذن دادند که همین‏جا باشید، ما با شما کاری نداریم. اما یک‏باره هوس کردند بدون هیچ اخطار، ابلاغ و اطلاعی آن‏جا را تخریب کنند. شبانه هم این کار را کردند، این کار دزدی است. وگرنه قانون ما می‏گوید، کاری باید در روز انجام شود. اگر کار قبیح نیست، باید در منظر عام انجام شود.

ممکن است در یک مرور به ما بگویید این چندمین تخریب جدی مراکز جمع دراویش نعمت‏اللهی گنابادی است؟

حسینه‏ی قم را داشتیم که تخریب کردند و بعد هم حسینیه‏ی بروجرد را تخریب کردند. این سومین حسینیه است.
اما، در همان اوایل انقلاب هم حسینیه‏ی ما را در تهران به آتش کشیدند. تمام وسایل، عتیقه‏جات و اشیایی که از زمان عضدالملک آن‏جا بود، غارت کردند. مرحوم عضد‏‏‏الملک که احمد شاه را در آغوش خود پرورش داد، حسینیه‏ای ساخته بود که فقرا در آن‏جا بودند.

آن‏جا را آتش زدند، ما فکر کردیم که شاید غفلتاً و به وسیله‏ی افراد ناشناس این اتفاق افتاده است. ولی سه حسینیه‏ی آخر، به وسیله‏ی مامورین شهرداری، گروهی که به آن‏ها گروه فشار می‏گویند و قطعا با حمایت مسئولین مملکتی، نیروهای انتظامی و امنیتی صورت گرفته است.

به مساله‏ی گروه‏های فشار اشاره کردید. در این جریان باز هم تقریباً گروه‏های فشار بوده‏اند. می‏توانید دقیقاً ذکر کنید، چه گروه‏هایی این کار را هدایت می‏کنند؟

اینان، عده‏ای حقوق‏بگیران حاکمیت هستند که این کارها را می‏کنند و بعد هم با کمال تاسف، در محکمه می‏گویند: «مردم از انقلاب‏شان دفاع کردند». مثل این که خدای‏ نکرده، ما مخالف انقلاب هستیم که این‏ها آمده‏اند از ما انتقام بگیرند.

بعد هم نمی‏گویند که این‏ها گروه فشار و جیره به‏گیر حاکمیت هستند، می‏گویند: «این‏ها مردم هستند». مردم کسانی هستند که در کوچه و بازار هستند. بروند از فرزندان آن‏ها در مدارس بپرسند، ببینند راجع به چنین اعمالی چگونه قضاوت می‏کنند.

شما در دعاوی قضایی کشور، طرح دعوی کرده‏اید. آیا تا کنون در این پرونده‏ها به نتیجه‏ای رسیده‏اید؟

آن چه البته به جایی نرسد، فریاد است.

منبع: رادیو زمانه