بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند مخلوقاتی که آفرید که ما میبینیم، غیر از انسان؛ در آن زمان که کسی نمیدانست برای چه آفریده، ولی دیدند که خداوند آفرید؛ اول یک نفر و بعد جفتی برای او آورد و این دو نفر را در نزد خود نگهداشت، مابقی بهعنوان خدمتکار بودند. البته تمام مخلوقات دیگری که آفرید هر کدام استقلالی نداشتند. در مورد جفتی که نزد خود آفرید، یعنی آدم و حوّا آنها اصلاً در صف ملائکه نبودند. یک نوع خاصی از مخلوقات او بودند. آنها هر کدام یک قسمتی را موظف بودند؛ به یکی آب را محول کرد، به یکی باد، به یکی خاک ولی اینها این خدمت، تقسیمبندی، فقط موجب این شد برای انسانها، برای انسانهای بعدی، برای اشتباهکارانشان که چون آن چشم بینا نداشتند و اینها را میدیدند، میدیدند باد، آب، برق، اینها همه کار میکنند، برای هر کدام از اینها خدایی و قدرتی قائل بودند؛ چون این خدایان پردهای جلوی چشم او بودند واقعیت را نمیدید که همهی اینها بندگان هستند. برای انسان نوع دیگری بود، نه از فرشتگان بود، نه از خاکیان. خاک را با فرشته، خداوند قاطی کرد، نور را با ظلمت، ما نمیتوانیم، کار ما نیست ولی خداوند نور و ظلمت را با هم قاطی کرد و انسان را آفرید. این انسان از یک جهت یاد ایام قدیم میآمد. یادی که در برِ محبوب خودش یعنی خداوند محو بود و عشق از اینجا پیدا شد به قول… عشقی که پیدا شد عشق انواع انسانیای بود که علاقمند به گذشته بودند و از جهت دیگری از خاک پیدا شد. خود عشق همانطوری که خداوند نور و ظلمت را با هم سرشته کرد و انسان را آفرید، اعمال و مسائلی که این انسان را بتواند به معبود اولیهاش برساند، و نالههای زار بنده را شنید، مسیر خود را و راه خود را خداوند به این نشان داد. یک جنبه، جنبهی دست راست است، یعنی دلت پاک باشد. یعنی دل، از همهی اینها، از همهی موجودات دیگر جدا باشد و دست چپ یعنی بفهمد که آن نور به صورت دیگری تجلی کرده و عبادت آفریده شد. یعنی عبادات و احکام عبادی که آفریده شد و دستور داده شد، همیشه جنبهای از خلقت ماست. جنبهی خلقت ما یک جنبه نور است که برای توجه به این جنبه، دل را باید پاک کنیم. پاک بودن دل، درجهی اول است، وصل محبوب است. بعد از آن باید توجه کنیم که این پاک بودن به صورت و اشکال مختلفی درمیآید. اشکال عباد؛ نماز، روزه و امثال اینها. بنابراین کمال این، کمال راه و کمال انسانی که راه را بخواهد طی کند هم باید به دست چپش تکیه کند، هم به دست راستش. اول نیتش را پاک کند، دل را صاف کند و بعد این بدنی را که به او سپردهاند این بدن را به حرکات خاصی که خداوند فرموده است وادار کند. انشاءالله همهی ما این توفیق را داشته باشیم.