یکى از ادیان بسیار ابتدائى که برخى از جامعهشناسان مانند اسپنسر آن را دین عمومى بشر مى دانند و معتقدند که ادیان دیگر از آن سرچشمه گرفتهاند دین فتیشیسم یا روحپرستى است که در ابتدا آن را دو دین مى دانستند و امروز بعضى از صاحبنظران آن را یکى مىدانند. فتیش اصولاً یک اسم بدوى است. جامعهشناسان در مطالعه مذاهب قبائل، اسمهاى خاص همان مذاهب را گرفتهاند و اصطلاح جامعهشناسى کردهاند. فتیش (Fetish) واژهاى پرتغالى به معناى جادو است. ایمان به فتیش، یعنى احترام به یک شىئ مادى که نیرویى جادویى در آن نهفته است، در اقوام ابتدایى یافت مىشود. این شىئ معمولاً از سنگها و مواد معدنى است، که به عقیده آن اقوام همراه داشتن آن خوشبختى مىآورد. به هرحال فتیش شیئى یا اشیائى است مثل مهرهها، سنگریزهها و مثل بعضى از اشیاء متبرکه که مورد پرستش بدوى بوده است. معابد اولیه انسان و عبادتگاه بدویان شکافهاى کوه بوده است که پس از کشف آنها، مهرههایى یافتند که با دقت خاصى تراشیده و سوارخ شده، با رشتههاى مخصوصى نخ شده و در اشکال مختلف در آنجاها، نگهدارى مىشده است. بدوى با دست زدن و مس آنها و یا بوسیدنشان، آنها را عبادت مىکرده است. فتیش به معناى اعتقاد به تقدس بعضى از اشیاء طبیعى است. فتیش به معناى اعتقاد به نیروى مرموز در وجود برخى اجسام و حیوانات نیز مىباشد. فتیش واژه پرتغالى است و به معناى جادو و سحر است.
فتیش دو جنبه دارد:
الف) جنبه طلسمى
ب) جنبه تعویذى
طلسمها چیزهائى هستند که ارزش فعال و مؤثرى دارند و تعویذها داراى ارزش تدافعى بهویژه در چشمزخم و امثال آن دارند، مانند خرمهره و شاخ حیوانات و… که براى جلوگیرى از آفات بکار مىرود. گروهى از جامعهشناسان این عقاید را در اثر اعتقاد به مانا یا نیروى نامشخصى که در همهجا پراکنده است و با اشیاء مقدس مشترکاً در همهچیز وجود دارد، دانستهاند. اصطلاح فتیشیسم اولین بار توسط بروس در جهت معرفى عقاید و اعمال و مراسم و عبادات ابتدائىترین آئینها بکار برده شد. آگوست کنت نیز این تعبیر را در مورد ابتدائىترین آئینها قبول کرده است.
بنا به عقیده تایلور، فتیشیسم روش ابتدائى بتپرستى در جوامع و اقوام غیرمتمدن است که به حلول در برخى موجودات مادى باور داشتند. دریانوردان پرتغالى در سفرهاى اکتشافى خود که با بومىهاى جزایر آفریقا روبرو مىشدند، مىدیدند که برخى از اشیاء، گیاهان، حیوانات، سنگها و مانند آنها مورد پرستش و ستایش آن مردم است و براى آن اشیاء نفوذ و تأثیرات خارقالعادهاى قائلاند. از این رهگذر بود که پرتغالیها لغت فتیش یا بت را مناسب این اشیاء دیده و آئین آنها را فتیشیسم نامیدند. بروس براى ارواحپرستى نام دیگرى وضع کرد. او اصطلاح آنىمیسم را براى روحپرستى بکار برد.
منابع:
عبدالله مبلغى آبادانى – تاریخ ادیان و مذاهب جهان – جلد اول – بخش مذاهب ابتدایی
حسین توفیقى – آشنایى با ادیان بزرگ – بخش ادیان ابتدایی
جام طهور