بسم الله الرّحمن الرّحیم
سمع و گفت و صوت را برهم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم
این طرز دم زدن با خداوند است، و آنچه از این مسائل بدنی هست رها میکند تا برسد به… حالا ما اگر بخواهیم هم رها کنیم نمیشود. ولی خداوند برای اینکه بندگانش متوجهش بشوند؛ بیشتر از قدیم، در پیری این قانون وضع شده، قاعدهای طبیعی که هر چیزی در پیری و بعد از دوران مختصری از بین برود یا ضعیف بشود. بههرجهت ما با همین ضعف، صحبت میکنیم و با همین ضعف هم میشنویم. دیشب یادبود حضرت سلطانعلیشاه بود. من بدون توجه به این نکته صحبتی که کردم یک قدری طولانی بود ولی بههرجهت بخاطر اینها، دو نکتهی جالبی که فرمودهاند و بیشتر اشاره و تکیه به فرزندان و نسل خودشان بود اینها را عرض میکنم. یک مسألهی تریاک یا بهاصطلاح مواد مخدر که بسیار متداول بود. حتی درویشها و بین فقرا هم متداول بود و این شهرت در جامعه بود که درویش یعنی معتاد و تریاکی و حال آنکه اولکسی که مواد مخدر را تحریم کرد حضرت سلطانعلیشاه بود. در آن زمان حتی استفتائی که کرده بودند بسیاری از علما جواب ندادند. بسیاری از علما بهحق، روی قاعدهی کلی فقه میفرمودند که من نمیشناسم تریاک چیه که حکم تحریم بدهم. بعضیها مینوشتند: در صورتی که مادهای چنان نتایج داشته باشد این ماده را تحریم میکنم. ولی آقای سلطانعلیشاه چون به جنبهی طبی هم وارد بودند و طبیبی، حتی طبابت میکردند اصولاً، میشناختند، با کمال صراحت این را نقل کردند، و در توصیههایی که به فرزندان شده است و به نسل خودشان شده فرموده بودند که هیچیک از نسل من، از خاندان من نباید مبتلا به چیز باشد واِلا دچار نفرین و ناراحتی من میشود و در واقع خاندان خودشان را آنهایی را که اعتیاد پیدا کنند طرد کردند. و این حرف بود تا از دوران اخیر دشمنان دو کار کردند؛ یکی با هنرهای خاص نمایشیشان این ماده را رواج دادند و دوم اینکه این حکم تحریم را از نظرها محو کردند و حتی قدرندانی دستگاههای حکومتی نیز همین بود؛ وقتی که صحبت مواد مخدر شد از همه اسم بردند، هیچ رسالهای، هیچ کسی نگفت که صد و پنجاه سال قبل مولانا سلطانعلیشاه این ماده را تحریم کرده! اصلاً گویی چنین چیزی نبوده. این اگر از بیاطلاعی گوینده باشد و از بیاطلاعی و فراموشی آن گویندهها و نویسندههایی که میبینیم در این صورت باید ما بدانیم چنین کسی نمیتواند رهبر فکری ما باشد. ولی بههرجهت خوشبختانه در بین فقرا کمی هست ولی زیاد نیست و امیدوارم که به فرمایش ایشان که بعد از ایشان آقای نورعلیشاه (رحمةالله علیه) و بعد هم آقای صالحعلیشاه تأکید کردهاند؛ کسی در میان ما معتاد به این نباشد. منتها امروز به قول عوامانه پدرجد تریاک آمده است. این موادی که امروز چیز کردهاند وقتی تریاک را حرام بدانیم و تحریم کنیم اینها اصلاً اساس تحریم و حرمتاند و این خلاصه در بین خانوادهشان و حتی در بین فقرا سفارش شده است که کسانی که معتادند وقتی که درخواست تشرف میکنند به آقایان مشایخ دستور داده شده صریحاً و مؤکداً که هیچ معتادی را نپذیرند. البته بر این، ایراد ممکن است وارد باشد که بگویند چون بیعت بر همه- کسی که بفهمد باید انجام بدهد- نمیتوان آن را تحریم کرد، ولی باید گفت خداوند انسانِ باعقل و باهوش را مأمور میکند. بنابراین اگر کسی- انسانی- موادی مصرف کند که عقل و درایت او را از بین ببرد به طریق اولیٰ این کار حرام است. نهتنها خودش را از بین میبرد بلکه صدمه به دیگران هم میزند. این سفارش اوّلی بود که آن حضرت فرموده.
توصیهی دومی که فرموده بودند راجع به فقرا بود. راجع به آداب است که فقرا باید برادرانه با هم زندگی کنند و همه به همدیگر احترام بگذارند و برای روش و آداب فرمودهاند: کسی ولو یک سال در تولد اگر کوچکتر باشد به بزرگترِ خود باید احترام کند و او را بر خود مقدم بدارد مگر اینکه کوچکتر دارای یک مقامی باشد؛ مقام علمی، مقام عرفانی که رعایت آن واجب است، واِلا همیشه باید کوچکتر از بزرگتر اطاعت و احترام کند.
انشاءالله خداوند توجه کند به ما که این دو توصیهی ایشان را ما هم انجام بدهیم انشاءالله. و من هم همین توصیهای که ایشان فرمودهاند میکنم؛ هم در زمان حیات خودم هم بعد از مرگ خودم به…
برادران و خواهران، خانمها، آقایان، خداحافظی میکنم. سلامتی همهی شما را خواستارم. انشاءالله خداوند سلامت روحی و جسمی به همهی ما بدهد انشاءالله.