بسم الله الرّحمن الرّحیم
این تقسیمبندیهایی که برای زمان میکنیم بعضیهایش که مربوط به آسمان است؛ شب و روز؛ این دیگر مربوط به آسمان است. البته در سرنوشت ما هم مؤثر است کمااینکه هر دوایی که میدهند میگویند یا صبح بخورد یا شب و امثال اینها. ولی تقسیمهای دیگر نهچندان. هفته؛ مثلاً مولود فکر خود بشر است ولی در این میان تأثیری که طبیعت و عوامل طبیعت بر انسان دارد خودش یک مراعاتهایی ایجاد میکند. البته آنچه طبیعت بر ما تحمیل میکند- نه تحمیل به معنای نارضایی- آنچه مؤثر در ما هست، اینها امر الهیست. ما همهی اینها را مربوط به خدا میدانیم. قصهای در مثنوی هست که یک دستی خط بسیار خوبی نوشت. مورچهها هر کدام آمدند دیدند. یکی گفت: عجب مُرَکب خوبی است که اینجور خط درآمده. یکی دیگر گفت که کاغذ خوب است. این دوتا بحث میکردند، سومی آمد گفت: نه، آن دستی که اینها را جمعآوری کرده. همینجور تا رسیدند به صاحبش. ما در این عواملی و عوالمی که در ما مؤثر است اینها را کار نداریم که چیه و چهجوری؟ اثرش را در خودمان نگاه میکنیم. البته بعضیها که خداوند برایشان امکاناتی فراهم کرده و دانشی در این حدود دارند کوشش میکنند اینها را جمع و جور کنند ولی بههرجهت همان نظمی هم که آفریده شده، همان «نظم» تابع خداوند است. شب، روز، ماه، هفته، اینها همه شاید هزارانهزار سال به همین نظم بوده، خداوند تفاوتی قائل نشده، و به همین جهت هم هست که بعضیها معتقدند که خداوند خلق کرد و مقرراتی گذاشت، عواملی را برقرار کرد، و دیگر خودش کار ندارد. همهی اینها را سپرد. و اینها خودشان مثل دستگاه موتوری که از کارخانه میآورند که نصب کنند، آن اول این موتور را دیگری به راه میاندازد. نگاه میکند روغنش، بنزینش اینها. ولی بعد که به راه افتاد خودش کار میکند. این فکر نظیر همان فکر آن کسیست که خط را، زیبایی را که گفت، آن انگشتانی که این خط را آفریده تحسین کرد. خیلی خب تحسین درست ولی آن انگشت مال کیه؟ همهی اینها برمیگردد به یک وجود. منتها این وجود، وجودیست که ما اهل عبادت الهی او را به نام «الله» میشناسیم. و همینقدر هم میدانیم. بیشتر از آن نمیدانیم. که حتی فرمودهاند: زیاد کند و کاو در جزئیات اوامر الهی نکنید. اوامر الهی قابل اطاعت است، به هر جور باشد. همین زلزله و امثال اینها از اوامر خداییست که گاهی بنا به مصلحتی، قاعدهای را که آفریده مختصری تغییر میدهیم و به همین جهت هم هست که به ما دستور داده که بههرجهت اطاعت از این اوامر الهی داشته باشید. به هر اندازه خداوند خودش مقرر کرد جهاتش به شما اعلام خواهد کرد و بهتدریج همانجور «و عَلّمَ آدم الأسماء كلها»؛ که اسماء، کلیهی امور را خداوند راه داد یعنی بهتدریج هر یک از پردههایی را که خودش مقرر کرده بود اول جلوی چشم متخصصین و سپس جلوی چشم عامه برمیدارد. بنابراین ما هم وقتی به چهلم میرسیم فقط احساس میکنیم که در «چهل» تحولاتی و چیزهایی ایجاد میشود. حتی در جنینی که در رحم مادر است هر چهل روز یک مرحلهای را طی میکند. بنابراین به ما گفتهاند: شما از این قاعده پیروی کنید، هر اندازه خداوند خودش مصلحت دانسته است پرده از روی اوامر خودش برمیدارد و به شما حالی میکند. «چهلم» هم از همین [آمد]، که هر چهل روز باید به حساب خودمان برسیم، ببینیم در این چهل روز چه کردهایم؟ البته به لحاظی هر لحظه باید خودمان حسابمان را بکنیم، ولی چهل روز مرحلهایست که امیدواری داریم که تغییر حالی برایمان پیدا بشود و خداوند مرحمتش را به ما آشکار کند، انشاءالله. با اجازه همگی حاضرین، آقایان و خانمها من مرخص میشوم که بتوانم ادامه بدهم انشاءالله بیشتر هم…