بسم الله الرّحمن الرّحیم
از قدیم، هم روانشناسان، هم معلمین تربیت و هم مردم عادی حرفهایی زدهاند و کارهایی کردهاند در مورد تربیت فرزندان، که قابل مطالعه است. این را خیلی بیشتر توجه کنید. بعضیها فرزندانشان را به خیال اینکه آزادند، آزاد بار بیاید ول کردهاند همین جور. بعضیها بالعکس چنان بهعنوان تربیت کردن، چنان دامنهی زندگی و فکر و اختیار بچه را تنگ کردهاند که مثل حبس است. هر دویش غلط است. همانجوری که بشر در زندگی عادیاش، در زندگی معمولی هم دوران آزاد دارد، هم دورانی دارد که مجبورند مثلاً برای خاطر جامعه یا برای جهات دیگری یک رفتار دیگری بکنند یعنی یک مدتی محبوس باشند. محبوس؛ نه اینکه زندانی. یعنی اینکه مجبورند که افکار و عقاید دیگران را اجرا کنند. چون اینجوری است تربیت طفل هم باید اینجور باشد. یعنی طفل آزاد باشد ولی در یک حدودی جلویش را بگیرند. البته جلویش را بگیرند؛ نه اینکه مثل خیلیها با دعوا و جنگ و… نه، جلویش را بگیرند. مثلاً در مهمانیها من غالباً دیدم آنهایی که بچههایشان را ول میکنند؛ میروند بازی میکنند با شیرینیها و فلان و اینها، اشارهای کنند بگویند: دست نزن، چی میخواهی؟ یک چیزی از اینها بخور. اینها اسباببازی نیست. حالیش بشود. ولی آزاد نگذارند. اما از آن طرف وقتی بچه مثلاً آب خواست که آب بیاورند یا چای خواست، خب یک چای میآورند، باهاش دعوا نکنید که چرا همچین حرفی زدی. نه. جاهایی که به آزادی دیگران لطمه نمیزند آزاد است. جاهایی که برخلاف عادت جامعه کار میکند جلویش را میگیرند. بچه به این طریق بار بیاید تا بهتدریج همهی آن موانعی که شما جلویش گذاشتید، خودش بفهمد و آن موانع را رعایت کند. بعد یک تربیتی، یک تفاوت تربیتی هست بین مرد و زن. انعکاس این در کوچکی بین دختر و پسر است. غیر از دختر و پسری که به سنین بالا رسیدند، خودشان عاقلند که آنها خودشان میدانند و رفتارشان با آنهاست ولی غیر از آنها، کوچکها، کوچکترها باید ببینند و یاد بگیرند. بنابراین این بنا بر این شده، علما و همچنین ادیان، دستورات دینی که تا یک سن معینی کودکان تفاوتی بینشان نیست. یعنی همان وظایفی که پسر دارد، همان وظایف را دختر دارد و بالعکس. از آن سن بهبعد که شد تفاوتی قائل میشوی. برای اینکه این پسر و دختری که الان کوچک هستند، بزرگ میشوند و چه بسا آنقدر بزرگ که در جامعه هم مؤثر باشند، بنابراین اینها نباید جامعه را به هم بزنند، باید تمرین هماهنگی با مردم بکنند. هماهنگی فقط آن نیست که در هر کار غلطی که دیگران میکنند شرکت کند بلکه باید… گو اینکه با خودتان یک قدری فکر کنید، احساس میکنید میبینید فرق بین پسر و دختر از لحاظ تربیت شدن چیست؟ دختر یک جور باید تربیت [بشود] به یک چیزی یعنی زن در جامعه، زن خوب و مورد علاقهی همهی جامعه یک صفاتی دارد که آن صفات برای مرد نیست و همینجور برای مرد است. بنابراین باید تمرین کنید، تمرینش هم این است که دخترها را از سنینی که گذشت تا یک سن معینی فرقی بین این دوتا نیست از لحاظ تربیتی. ولی به سنی که رسیدند هر کدام یک وظایفی دارند. حتی وظایف شخصی خودشان. وظایفی هست که شخصی است، ارتباط با شخصش دارد و وظایفی هست که با اجتماع ارتباط دارد. ولی از آن سن بهبعد دختر و پسر باید تربیتشان یک قدری متفاوت باشد. البته آنها هم باز یک مشترکاتی دارند، همه باید به خدا اعتقاد داشته باشند، باید نماز بخوانند ولی در همان نماز هم باید رعایت تفاوت را بکنند. همهی اینها را از دیدن و معاشرت با زنها، با دیگران یاد بگیرند. انشاءالله شما فرزند داشته باشید، فرزندانی که خوب خودتان تربیت کردهاید و در جامعه به کمک…