بسم الله الرّحمن الرّحیم
یک قاعدهی کلی باید در نظرمان باشد برای اینکه دستورات فقری برایمان مشخصتر بشود. البته این مربوط به دستوراتیست که با اراده انجام میدهیم. یک وقت یک امر غیرارادی به انسان دست میدهد یا نعرهای میزند؛ برای لحظاتی قابل قبول است، ولی آنها مجزا هستند. اما سایر احوال- کارهای درویشی- در واقع لبّ دستورات اسلام را میخواهد بگیرید. دستورات اسلام همهاش باارزش است و همهاش مورد توصیه و… معذلک بعضی از این دستورات صریحتر است. اگر برای خلاف این توجه را بکنیم در این تقسیم اعمال، نهتنها خودمان اشتباه میکنیم بلکه دیگران را هم به حالت اشتباه درمیآوریم. حالا این یا خدایینکرده در بعضیها ممکن است عمدی باشد؛ برای جلب نظراتی، عمدی باشد، یا بیاختیار باشد. ولی عمدی که انشاءالله نیست در هیچ موردی. برای اینکه درویش در همان لحظات اولیهی درویشی از تمام زخارف دنیایی دوری میگیرد و اصلاً به واسطهی انس و علاقهایست که در خودش نسبت به عوالم درویشی و بیاعتنایی به دنیا در نظرش میآید او را راغب میکند به این که طوق درویشی را به گردن داشته باشد و دستش به این زنجیر وصل باشد. ولی باید ما این تصور را داشته باشیم که یک درویشی کارهایی که میکند، عباداتی که میکند، دستوراتی که رفتار میکند؛ اینها نحوهی استنباط خودش است از این نحو مسائل، و به همین جهت است که خیلی میبینیم در هر گوشهای یکی یک نعرهی خاصی میزند و یک روش خاصی را پیشنهاد میکند. همهی این روشها درست است؛ هرکسی آن راهی که میگویند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق (یا نفوس الخلایق)»؛ راه به سوی خدا به عدد نفسهای انسانهاست یعنی اینقدر متفاوت است. به هیچکس حق نداریم حتی تصور اینکه این چیز میکند نگاه کنیم. باید توجه کنیم حالت او را و این حالت چیز است؛ یکی موجب اشتباه خودش میشود، کمااینکه بسیاری از فقرا دیدم وقتی یک حالات غیرارادیای در دیگران میبینند و خودشان آن حالت را ندارند، تصور میکنند که خودشان عقب ماندهاند و واقعیت در آن ذکر حالات است. اگر کسی اینقدر به این حالت دلبستگی داشته باشد که گویی هدفش از عبادات و دستورات، اجرای آنهاست؛ چنین ذکر و فکری و درویشی به حال او چندان سودی ندارد. خیلی کمتر. بنابراین سعی کنید در دستوراتی که میشنوید و توصیههایی که میکنیم توجه داشته باشیم که این دستورات اصیل است. این دستورات از روی تخیل ایجاد نشده که هرکسی با خیال خودش یک جور تفسیر کند و به این معنی که دچار … هم نشویم و نشود از آقایان اخوان تقاضا کردهام حتی در اعلامیههایی که به امضای من صادر میشود نگاه کنید و فقط آن اعلامیهای که امضای شخص من را داشت از این ناحیه صادر شده است و انشاءالله که خداوند افکار شیطانی را از جامعهی ما دور ببرد و ما را از این حیث در امن و امان بگذارد. برای اینکه دنیا به همان میزانی که جمعیت زیادتر میشود، افکار مختلف بیشتر میشود، به همان نسبت هم اختلافات و خدایینکرده بعضی از عوامفریبان را به نظر میاندازد که از این وجودی که ما بهنام وجود الهی میشناسیم سوءاستفاده کند. و بههرجهت گرفتاری دنیا اینقدر زیاد شده که ما در عین این گرفتاریها کمتر میتوانیم به دستورات فقری… بههرجهت این نکته را توجه داشته باشید که این بیخبریها، این بیارادگیها، به دیگران و به جامعهی فقری لطمه نزند، و حتی در همین ایام، بسیاری از مردمان، بسیاری برای تماشا، مثل نمایشی که تماشا میکنند؛ به این قصد میآیند به درویشی. عدهای از روی عناد و دشمنی؛ برای جاسوسی و پیدا کردن نقاط ضعف. بنابراین از اینطرف خب آقایان مشایخ توجه دارند که دقت کنند؛ این کسی که اظهار طلب میکند واقعاً طالب باشد. خیلیها میگویند ما اگر لایقیم؟! نه! نه مسألهی لایق، مسألهی طالب این راه باشد. هرچه هم بد باشند طالب که باشند خداوند مرحمت میکند به اینها. امیدوارم خداوند آن لطف و محبتش را از ما دور نکند انشاءالله.
دوران بحرانی غریبی را میگذرانیم؛ غیر از بحران عمومیای که همهی انسانها را دربر گرفته برای ما هم بنیان خاصی اضافه بر آن هست، توجه کنید به دستورات درویشیتان بیشتر علاقمند باشید، مهر و محبتِ هم را داشته باشید. هواهای شیطانی و نفوس شیطانی را از خودتان دور کنید، که انشاءالله صاف و پاک، همهمان از این بحرانها نجات پیدا کنیم.